|
|
ساختار سياسي هر نظامي در اعطاي آزاديها نقش مهم و تاثيرگذاري دارد زيرا اين نظام سياسي است كه دامنه آزاديها و بويژه آزادي سياسي را تعيين، تحديد و تضمين ميكند. خوشبختانه پيشبيني دشمنان نظام پس از رحلت امام خميني نهتنها به وقوع نپيوست، بلكه ثابت شد نهال انقلاب اسلامي با رويكرد استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي در قلبهاي مردم جاي داشته و ريشه دوانده است و وفاداري ملت به آرمان هاي امام و نظام بار ديگر به جهانيان ثابت شد. ملتي كه امام راحل آن را يكي از اركان اساسي حكومت اسلامي دانستند و سعادت واقعي جامعه را در تكامل وحي و توانا ساز آن ديدند و در اين خصوص اراده مردم را بيش از هر عامل ديگر دخيل ميدانستند. بها و ارزشي كه امام راحل به ملت ميدادند سبب شد مردم در سايه رهبري ايشان، استعدادهاي نهان خود را بروز دهند، اعتماد به نفس پيدا كنند و با ديدن خلوص عمل و شجاعت و حكمت رهبر خود به كنش اجتماعي روي آورند، امام به مردم توصيه ميكرد نسبت به مسووليتهاي خود حساس باشند. ايشان در راستاي احترام و ايفاي نقش مردم معتقد بودند از حقوق اوليه هر ملتي است كه بايد سرنوشت و تعيين شكل و نوع حكومت خود را در دست داشته باشد. جامعه فردا، جامعهاي ارزياب و منتقد خواهد بود كه در آن تمام مردم در رهبري امور خويش شركت خواهند جست.« بايد اختيارات دست مردم باشد و هر آدم عاقلي اين را قبول دارد كه مقدرات هر كس بايد دست خودش باشد. قانون اين است، عقل اين است، حقوق بشر اين است كه سرنوشت هر آدمي بايد به دست خودش باشد. » آزادي سياسي، در واقع بيان رابطه متقابل حاكمان و شهروندان است و اين كه مردم در تكوين و هدايت نظام سياسي داراي نقش و اثر هستند و ميتوانند نظام سياسي را به سوي مطلوب خود هدايت كنند. هر چه ساختار نظام سياسي باز و دموكراتيك باشد، آزاديهاي سياسي نيز در آن چشمگيرتر است و مردم از حقوق بيشتري در زندگي سياسي و اجتماعي خود برخوردارند. در يك نظام سياسي بسته و محدود، آزاديها و بخصوص آزادي سياسي رونقي نخواهد داشت و فشار سياسي بر مردم نيز زياد است. به عبارتي، نظام استبدادي و ديكتاتوري حاكم است. نظام سياسي جمهوري اسلامي ايران، نظامي مردمي است كه شكلگيري و پيدايش آن توسط حركتهاي خود مردم به انجام رسيده است و استمرار آن نيز به حمايت مردم بستگي دارد. در انديشه امام خميني آزادي از حقوق اوليه بشر شمرده شده است و ايشان به نحوي به حقوق اوليه بشر نيز معتقدند: استقلال و آزادي دو چيزي است كه از حقوق اوليه بشر است و نيز حق اوليه بشر است كه من ميخواهم حرفم آزاد باشد... البته اينها همه از آن روست كه امام خميني آزادي را چونان نعمتي بزرگ ميپندارد كه به بشر ارزاني و در نهاد آدمي به وديعت نهاده شده است و نيز ارزش حيات را به آزادي و استقلال ميداند. امام خميني علاوه بر اين كه آزادي را از حقوق اوليه بشر ميدانند، تعيين شكل و نوع حكومت را نيز از حقوق اوليه و پذيرفته شده افراد ميدانند و معتقدند از حقوق اوليه هر ملتي است كه بايد سرنوشت و تعيين شكل و نوع حكومت خود را در دست داشته باشد. در انديشه حضرت امام حق تعيين سرنوشت توسط مردم يك امر عقلي شمرده شده است. «بايد اختيار، دست مردم باشد. اين يك مساله عقلي است. هر عاقلي اين مطلب را قبول دارد كه مقدرات هر كس بايد در دست خود باشد. »در جايي ديگر حضرت امام حق تعيين سرنوشت را جزو حقوق بشر ذكر كرده و به گونهاي بر اين بخش از اعلاميه حقوق بشر صحه ميگذارند.« در اعلاميه حقوق بشر هر كس، هر ملتي خودش بايد سرنوشت خود را تعيين كند. ملت ما هم الان همه ايستادهاند و ميخواهند سرنوشت خودشان را تعيين كنند.» امام خميني در بدو ورود به ميهن اسلامي ضمن سخنراني خويش در بهشت زهرا نيز به اين نكته مهم و بنيادي اشاره ميكنند كه سلطنت پهلوي از اول كه پايهگذاري شد برخلاف قوانين بود و با سرنيزه تأسيس شد و ملت هيچ دخالت نداشت. ايشان با اين پيشفرض، اقدام به براندازي رژيم سلطنتي كرد كه اساسا آن را غيرقانوني و مغاير با خواست مردم و فاقد آراي ملت ميدانستند. نتيجه منطقي چنين سخناني اين است كه ايشان پس از سرنگوني نظام شاهنشاهي با اتكا به آراي ملت و خواست و اراده آنان و به شكل قانوني به تشكيل نظام سياسي مبادرت كنند و چنين نيز شد. نظارت، انتقاد و اعتراض هم ازجمله شاخصهاي آزادي سياسي است كه امام خميني(ره) بر آن تاكيد داشتند. در نظامهاي سياسي، ساز و كارهايي تعبيه شده است تا قواي موجود ضمن استقلال همديگر را تحت نظارت و كنترل داشته باشند و هيچ نيرويي از قدرت خود سوءاستفاده نكند. يكي از اين ساز و كارها در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران، نظارت مردم و دولت نسبت به همديگر با توجه به اصل هشتم قانون اساسي است كه درباره امر به معروف و نهي از منكر ميباشد، به هر تقدير بازخواست از كارگزاران نظام و نيز پاسخگو بودن آنان به مردم ازجمله اموري است كه باعث پيوند بيشتر ميان مردم و دولت ميشود. مردم بايد از مسائلي كه به زندگي سياسي و اجتماعي آنان مربوط است، مطلع شوند و در صورت اشتباه كارگزاران نظام به آنان راي ندهند يا حتي از آنان بخواهند از مسووليت خود كنارهگيري كنند. امام خميني بيش از همه بر جنبههاي نظارتي و انتقادي تاكيد داشتند و معتقد بودند انتقاد سازنده باعث رشد يك جامعه ميشود. «انتقاد بجا و سازنده باعث رشد جامعه ميشود. انتقاد اگر بحق باشد، موجب هدايت دو جريان ميشود. هيچ كس نبايد خود را مطلق و مبراي از انتقاد ببيند و نيز با تبادل افكار و انديشههاي سازنده مسير رقابتها را از آلودگي و انحراف و افراط و تفريط بايد پاك كرد.» براساس انديشه سياسي امام پذيرش انتقاد و نيز وجود ساز و كارهاي نظارتي رضايت هرچه بيشتر مردم از نظام سياسي را فراهم ميآورد و در اين صورت مردم احساس تعلق خاطر بيشتري به نظام سياسي دارند؛ زيرا ميتوانند از آن انتقاد كنند و از امور نظارتي خود بهرهمند شوند. بر همين اساس، بياعتمادي مردم به نظام سياسي، بدترين آفتي است كه دامنگير حكومتها ميشود و برخورد مناسب با مردم و حفظ حرمت و كرامت افراد، تقويت پايهها و اركان نظام سياسي را در پيدارد. در انديشه و كلام امام توصيه و سفارش شده است كه با مردم با رفتار خوب برخورد شود و موجبات رويگرداني آنان از حكومت از بين برود:« كاري بكنيد كه مردم به شما محبت بكنند، پشتيبان شما باشند. اگر مردم پشتيبان حكومت باشند، اين حكومت سقوط ندارد. اگر يك ملت پشتيبان رژيم باشند، آن رژيم از بين نخواهد رفت.» در انديشه امام رابطه ميان مردم و دولت دو طرفه است. دولت، منتخب مردم و پاسخگوي اعمال و كاركرد خود است. پاسخگو بودن دولت نسبت به مردم، همكاري و همگامي مردم در عمل را به همراه دارد. بر همين اساس مشاركت فعال مردم و نظارت آنان نسبت به مسائل گوناگون همواره مورد تاكيد حضرت امام بوده است. ايشان مشاركت و نظارت مردم را تضمينكننده امنيت و آرامش جامعه ميدانند: «آگاهي مردم و مشاركت و نظارت و همگامي آنها با حكومت منتخب خودشان، خود بزرگترين ضمانت در جامعه است.» در نگاه امام، مردم، از هر قشر و جايگاهي، بايد در برابر كجيها و انحرافات به اعتراض بپردازند، انتقاد كنند، امر به معروف نمايند تا جامعه اصلاح شود و حكومت در جهت خير و صلاح ملت گام بردارد. از نشانههاي يك مجموعه انساني سالم و مديريت صحيح، وجود روحيه نصيحت و انتقاد است. انتقاد و ارشاد و دعوت به خير به استناد روايت «كلكم راع و كلكم مسوول عن رعيته» فريضهاي است همگاني و برپاداشتن آن در انحصار قشر خاصي نيست. امام معتقد بود در جامعه اسلامي هيچ كس از انتقاد بري نيست چراكه عدم انتقاد از كسي به اين معناست كه او از هر عيب و نقصي مبراست در حالي كه «هيچ كس و هيچ دستگاهي و هيچ فردي نميتواند ادعا كند من هيچ نقص ندارم، اگر كسي اين را ادعا كرد، بزرگترين نقصش همين ادعاست.» اساسا در نظر امام «انتقادگريزي» ريشه در «حب نفس» دارد. همچنين امام ميان انتقاد و توطئه تفاوت قائل است چنان كه ميفرمايد: «لحن توطئه با لحن انتقاد فرق دارد. انتقاد از اموري است كه سازنده است مباحثه علمي همان طور كه علوم اسلامي بيمباحثه به مقصود نميرسد، امور سياسي هم بيمباحثه به مقصد نميرسد... اين را هيچ كس جلويش را نميگيرد لكن يك وقت لحن، لحن انتقاد نيست، لحن، لحن تضعيف جمهوري اسلامي است... ما با اين لحن مخالفيم. اين لحن آزاد نيست، توطئه آزاد نيست، انتقاد آزاد است.» امام ميفرمايند: «با تبادل افكار و انديشههاي سازنده مسير رقابتها را از آلودگي و انحراف و افراط و تفريط بايد پاك كرد. من باز سفارش ميكنم كشور ما در مرحله بازسازي و سازندگي به تفكر و به وحدت و برادري نياز دارد.» امام راحل انتخابات را امري حياتي قلمداد كردند و تاكيد ايشان به امر راي دادن، انتخاب شدن و انتخاب كردن ناشي از توجه ويژه به كرامت انسان و سعادت جامعه اسلامي است كه در آن انسان در تعيين سرنوشت خويش نقش مهمي ايفا ميكند و در برابر خود، خداي خود و جامعه مسوول است. ايشان هشتم مهر سال 1360 در پيامي خطاب به ملت ايران اهميت انتخابات را برشمردند و فرمودند: اميد است ملت مبارز و متعهد با مطالعه دقيق در سوابق اشخاص و گروهها، آراي خود را به اشخاصي دهند كه به اسلام عزيز و قانون اساسي وفادار باشند و از تمايلات چپي و راستي مبرا باشند و به حسن سابقه و تعهد به قوانين اسلام و خيرخواهي امت معروف و موصوف باشند. امام راحل، بارها ضمن تاكيد بر نقش اساسي مردم در انقلاب به كرات خطرات عظيم كنارهگيري صاحبان اصلي انقلاب كه همان مردماند و عزلت صاحبان انديشه و علما را گوشزد فرمودهاند و اينك اين دولتمردان، كانديداها و به اعتباري اين نخبگان ايران اسلامي هستند كه بايد با اعمال و رفتارشان سعي در جذب و جلب مردم به انقلاب و حضور هميشگي و پرشور آنان به شركت در انتخابات همت نمايند و خداي ناكرده با رفتاري ناشايست موجبات دلسردي مردم را فراهم ننمايند. در صحيفه نور هرگاه از رئيسجمهور و تبليغات رياست جمهوري سخني به ميان رفته است، امام شرايط و مسائلي اخلاقي را عنوان كردهاند. امام خميني (ره) ميفرمايند: «نصيحتي است از پدري پير به تمام نامزدها... كه سعي كنيد تبليغات انتخاباتي شما در چارچوب تعاليم و اخلاق عاليه اسلام انجام شود و از كارهايي كه با شوون اسلام منافات دارد، جلوگيري گردد. بايد توجه داشت هدف از انتخابات در نهايت، حفظ اسلام است. اگر در تبليغات، حريم مسائل اسلامي رعايت نشود، چگونه منتخب حافظ اسلام ميشود.» امام راحل همچنين در سخنراني 23 ارديبهشت 58 با مطرح كردن الگوهاي نادرست تبليغات رياست جمهوري در كشورهاي غربي، صرفهجويي و انجام هزينههاي متعارف را به كانديداهاي كشور گوشزد ميفرمايند: «هيچ سابقه ندارد كه در دنيا هر جا شما بگرديد مردم به اين شور و شعف بروند براي راي دادن. اينقدر تبليغات ميكنند، اين روساي جمهور وقتي ميخواهند (انتخاب) شوند، اينقدر خرج ميكنند، اينقدر تبليغات ميكنند، از يك ماه دو ماه قبل پولهاي گزاف خرج ميكنند و تبليغات زياد، راست و دروغ تا اين كه يك عده از مردم جمع كنند و راي بدهند. اينجا اين مسائل نبود، مساله اسلام بود و مردم روي عقايد اسلامي خودشان با آن شور و شعف رفتند و راي دادند.» امام خميني(ره) همچنين فرمودهاند: «هيچ فرد يا گروهي و هيچ نهاد و سازمان و حزب و دفتر و تجمعي نميتواند در حوزه انتخابات ديگر دخالت نمايد و براي غير حوزه خود فرد يا افرادي را كانديدا نموده و از آنان تبليغ نمايد. در شرايط كنوني، اينجانب به هيچ كس اجازه نميدهم تا از سهم سازمانها و مجامع و اموال عمومي خرج انتخابات كند.» با يادآوري برخي از نكات مورد توجه حضرت امام، اميد است كانديداهاي رياست جمهوري از اين گونه آسيبها در امان بمانند و با رفتار خود موجب دلگرمي بيشتر مردم و حضور فعال آنان شوند. در پايان بايد يادآور شد از لوازم اداره آگاهانه امور آن است كه مجموع افرادي كه در يك محيط اجتماعي خواه كوچك و خواه بزرگ كار و فعاليت ميكنند، نسبتبه مسائل آنجا هدفها، برنامهها، مسيرها و روشها توجيه باشند، بدانند به كجا ميروند، چرا ميروند، چرا اين گونه ميروند. از وظايف يك رهبر راستين است كه با صراحت برنامهها و هدفهاي خود را اعلام كند و هم خود و هم پيروانش از برنامه واحد و مشخص و روشني پيروي كنند. چنان كه امام خميني حكومت اسلامي و هدف آن را تبيين فرمودند. چنان كه ميفرمايد: «ما ميخواهيم حاكمي در همه ايران، در همه ممالك اسلامي، يك حكومتباشد... يك حكومت باشد كه مال مردم را نخورد، يك حكومت باشد كه براي قانون متواضع باشد يعني سر پيش قانون فرود بياورد، قانون هرچه گفت قبول بكند. نه اين كه قانون براي مردم عادي باشد و قدرتمندها از قانون مستثنا باشند.» به همين منظور به نظر ميرسد كانديداهاي رياست جمهوري نيز با الگوپذيري از حضرت امام خميني(ره) ضمن رعايت فرمايشات ايشان، به منظور احترام به حقوق ملت برنامهها و اهداف و مسيرهاي دستيابي به آن را شفاف بيان كنند. سايت تبيان |
|
|
| |