 |
حجتالاسلام و المسلمین محسنی اژهای، دادستان كل كشور در مصاحبه اي ديدگاه خود را درباره مسائل مربوط به انتخابات ریاست جمهوری سال 1388 تشريح كرد . با هم اين مصاحبه را ميخوانيم :
* مدلهای حكومتی در دنیای امروز، بنا بر فلسفه و كار ویژه خود، نسبت خاصی را بین حكومت و مردم تعریف میكنند كه میزان اهمیت مردم را در نگاه حاكمان میتوان از همین تعاریف فهمید. این تعریف در تعیین نقش مردم در تصمیمسازیهای یك ملت دولت نقش بسزایی دارد. در قانون اساسی ما نیز بر اهمیت و نقش حضور مردم به روشنی اشاره شده است. اما به طور مصداقی در جمهوری اسلامی ایران، این رابطه به چه شكل است؟
- اجازه دهید تا با ذكر نكتهای این مسأله را توضیح دهم. رهبر معظم انقلاب از سالهای قبل در همهی انتخابات اصرارشان این بوده و هست كه نظام كاری كند تا مشاركت حداكثری در انتخابات بوجود آید. از حدود پانزده، بیست سال پیش مشخصاً از دوره دوم ریاستجمهوری آقای هاشمی كه بنده حضور ذهن دارم رهبر انقلاب بر تلاش برای حضور حداكثری مردم در انتخابات اصرار داشتند؛ در حالی كه برخی دیگر از بزرگان نظام، مخالف چنین رویهای بودند و نظرشان این بود كه حالا یك كسی باید رئیسجمهور شود، چه با یك اكثریت بالاتر یا پایینتر؛ چرا باید فضایی را فراهم كنیم كه بعدها نتوانیم آن را كنترل كنیم؟ اما رهبر انقلاب مخالفت میكردند. لذا به شورای نگهبان، وزارت كشور، صدا و سیما و به بقیه دست اندركاران چه در جلسات خصوصی، چه در جلسات عمومی و چه در سخنرانیها میگفتند كه شما زمینه و بستر را برای مردم به شكلی فراهم كنید كه مردم بیشتر شركت كنند؛ این بُعد مشاركت مردم و به تعبیر دیگر جمهوریت نظام است.
نكته قابل تأمل دیگر، اعتماد رهبر انقلاب به حضور و مشاركت مردم است. بسیاری از مسئولین در دورههای مختلف نظام، نگران بودند كه مثلاً ایندفعه مردم كمتر شركت میكنند، اما رهبر انقلاب جزء كسانی بود كه در دورههای مختلف میگفتند كه من مطمئن هستم مردم ما به صحنه میآیند، چون كشورشان را دوست دارند، اسلام را دوست دارند، نظام را دوست دارند، چون به مسئولین اطمینان دارند. بنابراین حتماً مردم شركت میكنند و شركتشان بیش از دفعه قبل است. این واژهها و جملات در كلام رهبر انقلاب چه به خاطر انتخابات و چه مناسبتهایی مانند 22 بهمن بارها تكرار شده است. در همین مناسبتهای هرساله میبینیم كه تا چهار روز تعطیلی متوالی میشود كه ممكن است مثلاً از تهران خیلیها بیرون بروند، یا مثلاً بحث دخالتهای دشمن و یا بحث مسائل داخلی مطرح شده، برخی تردید داشتند كه مردم شركت میكنند یا نه؟ یكی از كسانی كه با اطمینان كامل میفرمودند كه مردم با حد نصاب بالا شركت میكنند رهبر انقلاب بوده است.
* این نقطه قوت نظام اسلامی همیشه مورد انكار یا تردید دشمنان نظام بوده كه تمام سعی خود را برای مخدوش كردن این ویژگی نظام به كار بردهاند. نمونه بارز آن، حوادث پس از انتخابات ریاستجمهوری دهم بود. رهبر انقلاب اشاره داشتند: «هر طرف اگر پیروز میشد، هر كس سرِ كار باشد، اگر نتائج انتخابات غیر از این هم میشد، بنده به طور اطمینان میتوانم عرض بكنم كه باز اینجور حوادثى دیده میشد، باز این حوادث پیش مىآمد، براى اینكه اصلاً آرامش در كشور نباشد. آنها امنیت كشور را و آرامش كشور را هدف گرفتهاند...» شما این اشراف بر ترفندهای دشمنان را چگونه میبینید؟
- یكی از مسائلی كه نشان داد رهبر انقلاب جامعتر و عمیقتر از همه، نقشههای دشمن را بررسی میكنند، جریان فتنه سال 88 بود. اما میخواهم برای روشن شدن این موضوع، از زاویه دیگری به این موضوع بپردازم. رهبری در صحبتهای ابتدای سال 88 در مشهد فرمودند كه ما این دست چدنی را زیر دستكش مخملی میبینیم. برخی از مسئولین بلندپایه نظام وقتی كه امریكا یك نرمش وچراغ سبزی نشان داد البته آن چراغ سبزشان هم از روی استیصال بود به رهبر انقلاب گفتند كه چرا مذاكره نكنیم؟ بگذارید درهایمان را به سوی غرب و آمریكا باز كنیم، بگذارید ویزای یك هفتهای بدهیم هركسی میخواهد بیاید وغیره. رهبری گفتند كه اینها برنامه است، شاید گفتن این حرفها از سوی مسئولین آمریكایی تاكتیك باشد. حالا شما چقدر بنا بر آن ضربالمثل معروف از حول حلیم توی دیگ میافتید؟! یك مقداری صبر كنید، یك مقداری اندیشه كنید. آن روز كه رهبر انقلاب تعبیر دست چدنی را به كار بردند كه آن موقع حتی برخی مسئولین به سخن آقا اعتراض داشتند ولی علنی به زبان نمیآوردند كه دست چدنی دیگر چیست و این حرفها چه معنایی دارد؟ این جریانهای اخیر نمونهای از همان دست چدنی است كه میبینیم. نگاه رهبر انقلاب در ژرفنگری نسبت به توطئههای دشمن و مسائل خارجی، بیبدیل است و این موضوع را شما در قبل و بعد از انتخابات و در نماز جمعه تاریخی 29 خرداد میبینید.
* نقش مؤثر دیگری كه رهبر انقلاب در روند خنثیسازی جریان فتنهی سال 88 ایفا كردند، بصیرتدهی و روشنگری بود. این نقش رهبری را چگونه میبینید؟
- به نظر بنده شاید بتوان گفت تنها شخصی كه به معنای واقعی كلمه توانست ابعاد واقعی فتنه را بشناساند و اصلاً عنوان فتنه را بر آن بگذارد، رهبری بودند. فتنه خصوصیاتی دارد. تا آن موقع افراد مختلف تحلیلهای متفاوتی از جریان پس از انتخابات داشتند اما در چگونگی شناساندن این جریان و ابعاد آن برای خواص و توده مردم، رهبری بالاترین نقش را ایفا كردند و اولین پرچم را ایشان در طول مت زمان قبل از انتخابات تا به امروز بر عهده داشتهاند. شما ببینید رهبری در این مدت چند سخنرانی روشنگرانه داشتهاند و چقدر دیگران را به روشنگری و بصیرتبخشی توصیه كردهاند! خیلیها در این مدت زحمت كشیدند اما وزنی كه در رهنمودهای آقا در جهت آگاهیبخشی به مردم بوده، بینظیر است.
اما آنجایی كه احساس شد یك جریانی در كار هست كه میخواهد به هر قیمتی انتخابات را باطل كند و دیگر نیاز به صلابت و قاطعیت بود، رهبری در مقابل هیچیك از این فشارها كوتاه نیامدند.
نكته حائز اهمیت دیگر، نگاه جامع ایشان به اطراف قضیه است، یعنی توجه به یك موضوع، ایشان را از موضوعات دیگر غافل نكرده است. گاهی وقتها انسانها با توجه به حجم بالای كار و توجه به موضوعی خاص، از موضوعات دیگر غافل میشوند و یا اگر مسائل مهمی پیش بیاید، از مسائل كوچك غفلت میكنند. رهبری در خلال این جریان به توده مردم، به نیروهای دستاندركار حكومت از نیروهای نظامی، اطلاعاتی، قضایی، انتظامی و سایرین كه در این حوادث درگیر بودند، نسبت به معترضین، نسبت به اپوزیسیون، نسبت به فریبخوردگان، نسبت به دشمن و ضد انقلاب غفلت نكردهاند. در خصوص همه این موضوعات انسان میتواند كدهای متعدد ارائه دهد. آنجایی كه باید برای هوشیاری و حضور در صحنه از مردم تقدیر كنند، تقدیر و حمایت كردند، ولی در عین حال نسبت به مشكلاتی كه امكان دارد توسط مردم بوجود آید بیتوجه نبودند؛ آنها را سفارش به تقوا كردند و گفتند كه مراقب باشید تا افراط نكنید، مراقب باشید زمانی كه متعرض به ارزشهاتان، به اموالتان، به نظامتان شدهاند و احساساتتان برانگیخته میشود، دست به كارهایی نزنید كه خود آن عمل شما برای نظامتان اعم از نظامی، انتظامی و امنیتی مشكلاتی را بیافریند. بخشهایی را به صورت عمومی میفرمایند، اما یك بخشهایی را به صورت خصوصی كه حالا بعضی از آنها را بنده خبر دارم به جد به بعضیها سفارش میكردند كه مواظب باشید به دلیل اینكه اینها به نظام ظلم كردند، این همه غائله آفریدند، این همه آب به آسیاب دشمن ریختند و در شرایطی كه ما توانستیم با این مردمسالاری دینی و مشاركت حدود 85% جایگاه و اعتبار بالاتری را در دنیا كسب كنیم، خدشه بر آن وارد كردند و با حیثیت نظام بازی كردند، اما گفتند كه نكند با همه این وجود و نیز دلسوزی كه شما نسبت به نظام دارید، كاری كنید كه در حق آنها ظلم بشود. من شاید مكرر بیش از دو، سهبار از زبان حضرت آقا شنیدم كه به شدت تأكید به این نكته داشتند كه شما نیروی انتظامی و شما قاضی نسبت به متهمین حواستان جمع باشد. یك وقت نكند مثلاً نسبت به یك متهم غافل بشوید و بیش از آنچه كه حقش است، مجازات شود. اگر واقعاً این مقدار كه رهبری حساسیت داشتند دیگران نیز به این شكل بودند، مشكلی پیش نمیآمد. به بچههای وزارت اطلاعات در مقطعی كه خودم وزارت اطلاعات بودم و به نهادهای مربوط دیگر ، تأكید داشتند به كسانی كه در خیابان هستند، به كسانی كه شما دستگیر كردید حواستان باشد، به كسانی كه محاكمه كردید حواستان باشد. اگر به بازرسی منزل میروید، رفتار شما با خانواده فرد مجرم باید متفاوت باشد. یعنی سفارشهای مكرر نسبت به دستاندركاران مقابله با این فتنه كه باید مواظب و مراقب باشید و از حد و مرز الهی خارج نشوید. البته این دستورات در صحبتهای عمومی هم بوده ولی در صحبتهای خصوصی خیلی شفافتر، روشنتر و با تأكید بیشتر بیان شده است. حتی در ذهنم هست كه گفتند اگر جاهایی شما مرتكب این اشتباهها شدید، شماها كمتر از آنها نیستید. باید مؤاخذه شوید و نقل به این مضمون كه شما توبیخ و تنبیه میشوید. حتی برخی افراد اتهاماتی به اشخاص میزدند. میگفتند آقا ایشان جاسوس است، ایشان وابسته به خارج است، ایشان ضد انقلاب است. رهبر انقلاب نهایت احتیاط را در این صحبتها دارند. حتی در مقابل حرف دیگران كه تذكر میدهند شما نباید به فلانی جاسوس بگویید. گاهی وقتها به مدیران مسئول بعضی از نشریات تذكر میدهند چرا شما گفتید فلانی جاسوس است؟ دلیل دارید؟ بعضی از افراد دیگری كه بعضی جاها یك صحبتی میكردند، جایی قلم میزدند، میگفتند شما واقعاً دلیل شرعی دارید و میتوانید حرفتان را ثابت كنید؟ میگفتند كه ما میگوییم این كار، كار بدی بود، كاری بود كه به اسلام ظلم شد، به نظام ظلم شد، ظلم عظیمی به نظام كردند، اما اینكه ما به كسی نسبت بدهیم كه این به خارج وابسته است یا جاسوس است، نیاز به دلیل و اثبات شرعی و قانونی دارد و لذا با نهایت احتیاط در مقابل انتساب یك مسألهای به یك فرد كه ظلمی با قصد خیانت انجام داده عمل مي كردند . ایشان نه تنها نسبت نمیدادند بلكه دیگران را نیز از این كار نهی میكردند. اینها به نظر من آموزههای اخلاقی جامعهی بشری امروز است.
پايگاه اطلاعرسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيتاللهالعظمی سيدعلی خامنهای (مدظلهالعالی)