مرحوم آیتالله تهرانی میگفت: نمیتوانی؟ کنار بکش! تمام شد. چه رسد به این که از ابزار عاطفی و مذهبی یا ابزار شهوانی و حیوانی استفاده کنی تا بتوانی به آن جایگاه تکیه بزنی... .
6 خرداد 1392 |
به گزارش سرویس فرهنگی مشرق به نقل از تسنیم، در آستانه انتخابات حساس و سرنوشتساز یازدهم ریاست جمهوری، خاطرهای عجیب و آموزنده از استاد فقید اخلاق تهران، مرحوم آیتالله حاجآقامجتبی تهرانی درباره این موضوع مهم منتشر میشود. این خاطره در ماه محرم سال 85 از سوی ایشان بیان شده است:
حدود شصت سال پیش وقتی که من بچه بودم قضیهای پیش آمد که من خودم در آن بودم. شخصیت بزرگی که بسیار هم وارسته بود، در اجتماع به زور مسئولیتی را بر عهده¬اش گذاشتند؛ نه این که خودش برود عکسش را چاپ کند و به در و دیوارها بزند، تبلیغات کند و در بوق و کرنا کند که من را به این مسئولیت بگمارید. از این حرفها خبری نبود. از «رقابت مقابت» خبری نبود.
اصلاً ما در اسلام رقابت بین مؤمنین نداریم؛ «رفاقت» داریم ولی «رقابت» نداریم. بگذریم. ما خیلی حرفها داریم که هر جای کار را که میبینم، میبینیم ناجور است و با معارف ما نمیسازد. به زور او را مسئول کردند.
به یکی از دوستانش گفته بود من نمیتوانم این کار را قبول کنم، ولی اینها به من تحمیل کردند. من نمیتوانم از عهده این کار برآیم. دوستش به او گفت: «اگر نمی¬توانی کار را زمین بگذار! او هم قبول کرد.
این قضیه را که نقل میکنم واقعیت دارد. آن آقا چند نفر از صُلحا را خواست و به آنها گفت: من می خواهم یک دعا کنم و از شما فقط یک آمین میخواهم. گفت: خدایا اگر وجود من نفعی دارد و می¬توانم این کار را انجام دهم، من را نگاه دار! اگر نه، مرگم را برسان! چون مردم دست از سر من بر نمی¬دارند. مرگم را برسان! خدا را شاهد می¬گیرم که چهل روز طول نکشید، این انسان وارسته مُرد. خودم به مجلس فاتحهاش رفتم. من صورت نورانی اش را دیده بودم. به این میگویند: متدیّن.
نمیتوانی؟ کنار بکش! تمام شد. چه رسد به این که از ابزار عاطفی و مذهبی یا ابزار شهوانی و حیوانی استفاده کنی تا بتوانی به آن جایگاه تکیه بزنی... .
منبع:مشرق
|