دومین بیانیه تبلیغاتی و انتخاباتی آقای هاشمی به عنوان کاندیدای ریاست جمهوری حاوی برخی از نکات می باشد که شخصاً با مطالعه آن دچار حیرت شدم که چگونه می شود شخصیتی اینگونه در معرض دید و قضاوت دیگران به این راحتی دروغ بگوید و یا دروغ هایی بنام او نوشته و منتشر شود.
رویداد، همه ما کسانی که با دقت اخبار سیاسی را دنبال می کنیم و بیشتر از سایر اقشار، سیاست های تبلیغی و خبری برایمان حائز اهمیت می باشد به یاد داریم از اولین روزهای پیروزی احمدی نژاد بر رقیبش اکبر هاشمی، یک اصل در دستور کار قرار گرفت و آن چیزی نبود جز متهم کردن رئیس جمهور به دروغ گویی که بارها و بارها مستقیم و غیر مستقیم اعضای جریان سیاسی هاشمی آن را در تریبون های مختلف مطرح و بر آن اصرار کردند.
حالا و پس از گذشت هشت سال، ظاهراً آقای هاشمی برای کسب آرای بیشتر خود، همان اتهام دیروزی را این بار به صورت واقعی در دست گرفته و در کارنامه سیاسی اش ثبت و ضبط می کند و گویی تصمیم دارد تا چنین القا کند که دیگر هاشمی آن سال های قبل نیست که پانزده شانزده سال با همان سیاست های غیر مردمی و مشکل آفرین کشور را اداره می کرد.
گذاره های امروز بیانیه هاشمی برای تبلیغات انتخاباتی، به نوعی پایبندی به استفاده وافر از دروغ و اکاذیب برای مردم فریبی و جذب آراست که در ادامه برخی از مهمترین محورهایش مورد اشاره قرار می گیرد.
1_ ستادهای خودجوش!
در مطلع کلام این بیانیه به عبارتی مبنی بر "ستاد خودجوش" اشاره شده است و این غیر قابل تصور و دروغی عظیم است که مردم و اقشاری که طی سالها از سیاست های ناعادلانه و نادرست سرمایه داری در دولت های سازندگی و سپس اصلاحات ضربه های اقتصادی مهلک دیده اند برای وی اقدام به تأسیس ستادهای خودجوش کنند، جهت اطلاع این کاندیدای محترم باید یادآور شد اساساً ستادهای مردمی و خودجوش را برای کسانی دایر می کنند که از بازی در جناح های سیاسی و باندهای ثروت و قدرت بی بهره اند و هزینه ای برای صرف کردن ندارند، نه اصولاً شخصیتی مانند شما که در اغلب منابع درآمد زای کشور سهمی و نصیبی دارید که اگر نیاز باشد می توان جزئیاتش را منتشر و اطلاع رسانی دقیقی صورت داد.
2_ پایبندی به انقلاب
در اینکه آقای هاشمی به اصول سیاسی مورد نظر خودش که دایر بر اشرافیت و نظام سلسله مراتبی بسته با رویکردهای اقتدار گرایانه شدید می باشد هیچ گونه تردیدی نیست و شاید حتی در میان نیز بتوان دوستی و محبت او به سرزمین ایران را نیز باور کرد؛ اما امروز کسی نمی تواند از پایبندی هاشمی به اصول انقلاب دفاع کند و بگوید این سخن، سخن درستی است.
در بخشی از متن بیانیه بر پایبندی وی بر انقلاب اسلامی تاکید شده است، حال آنکه خانواده ایشان در جریان کودتای نافرجام سال 88 تمام توانایی و امکانات خود را برای نابودی کشور و انقلاب اسلامی به کار گرفتند و محال است کسی این دروغ عظیم را باور کند، بیایید با مردم صادقانه سخن بگویید و از همین ابتدای کار تصویری منصفانه از خود ارائه نمایید.
3_نامه نگاری به رهبر معظم انقلاب اسلامی
از دیگر مظاهر عدم پایبندی هاشمی به انقلاب اسلامی به معنای اصیل کلمه و آنچنان که مورد تاکید امام راحل امت نیز بوده است، نامه لجوجانه و اصرار بر ادبیات زشت و توهین آمیز آن از سال 88 تا کنون بوده است که همواره به صورت نماد و تابلویی از جریان و محتوای رسانه ای وی مورد تبلیغ قرار گرفته است که خود عدم التزام عملی و قطعی به رهبری انقلاب اسلامی به عنوان معیار بزرگ انقلابی بودن را نمایان می کند.
اگر شما واقعاً خود را به رهبر معظم انقلاب اسلامی نزدیک می بینید چرا در بحرانی ترین روزهای فتنه و در سخت ترین شرایط کشور بر آتش فتنه دمیده و بر منبر نماز جمعه چیزهایی به زبان آوردید که نتیجه آن تشدید تنش ها و سرگردانی مردم و نخبگان بود و چرا هیچ گاه نسبت به جرم مسلم فتنه گران اعتراف نکرده و چرا اجازه دادید بر هم زنندگان نظم و امنیت کشور پشت عبای شما مخفی شده و بر طبل رسوایی اختلاف و تفرقه بکوبند.
4_نماد وحدت بودن هاشمی، دروغی به بزرگی تاریخ
نکته دیگر این بیانیه تبلیغاتی، این است که هاشمی کوشیده تا خود را نماد وحدت و همدلی و شیر میدان مبارزه با تفرقه معرفی کند، حال آنکه دروغ یاد شده به بزرگی تاریخ ایران است و نمی توان آن را به راحتی در حد یک دروغ سطحی از جنس سایر دروغ های این بیانیه ارزیابی کرد.
همگان بیاد دارند که سایت رسمی شما و تریبون های مرتبط با شخص جنابعالی سالهاست که رئیس جمهور قانونی این کشور را بنی صدر، حجّتیه، عقب مانده و....معرفی می کنند، با اینکه مطلقاً محتوای این نوشته دفاع از احمدی نژاد نبوده و نیست، شما بفرمایید که کجای این کار شما با وحدت آفرینی در کشور انطباق داشته و دارد.
5_سازمان های غیر قانونی تحت نظر شما مأموران تفرقه اند
در سالهای اخیر خصوصاً پس از سال 1388 گروهی از دوستان هاشمی با راه اندازی سازمان های غیر قانونی شبه جاسوسی و اطلاعاتی به دفاع از هاشمی از یکسو و از دیگر سو به تخریب دستگاه های قانونی کشور همت گماردند که خود این امر نیز سندی دیگر بر این است که ادعا نامه شما دروغ نامه ای بیش نیست و شما شخصاً دشمن وحدت و عامل تفرقه و جدایی دل ها در کشور بوده اید و با سهمیه بندی تهمت و افترا که به اندازه یک کامیون سند مکتوب از آن در دست می باشد به جدایی دل مسئولین عالی نظام از یکدیگر دامن زده و با مشورت های نادرست و دشمنی در حق مسئولین، دل های اینان را از یکدیگر دور کرده اید.
حالا و پس از هشت سال آمده اید تا با مشتی دروغ رای بخرید و بروید ؟محال است.
6_هدف، وسیله را توجیه نمی کند
راست گفتید ولی نظاره کنید به وضعیت کسانی که محصول دولت و مشی سیاسی شما هستند که اساساً مظهری از ابزارگرایی و رویکردی غیر متعهدانه نسبت به وضعیت محرومان و مستضعفان بوده و هستید.
اندکی تامل در وضعیت زندگی کسانی که قربانی سیاست های توسعه طلبانه و خشن سازندگی شما بودند، روستانشین ها و ساکنان حاشیه شهرهایی که کاملاً نابود شدند و کارگرانی که برای همیشه بیکار شده و مال باختند و دیگرانی که در حوصله این نوشتار نمی گنجد، حاوی این مهم است که هم در بعد داخلی و هم در بعد خارجی شما مشی سیاسی تان دقیقاً عکس ادعای مطرح شده می باشد.
در سیاست خارجی خالی کردن پشت گروه های مقاومت و تغییر سیاست ها بر اساس اصولی تجدید نظر طلبانه و سازشکاری بدون نتیجه مصداقی از همین استفاده ابزاری و بی توجهی به ماهیت وسیله بوده است.
الباقی دروغ های طرح شده در بیانیه مذکور را شاید زمان دیگری با ابزار دیگر شفاف سازی نموده و به اطلاع ملت فهیم ایران برسانیم، لکن تا آن زمان منتظر می مانیم شاید از نشر دروغ به قصد کسب رای دست بردارید.