مروری بر ۱۰ دوره انتخابات ریاست جمهوری
28 ارديبهشت 1392 |
نظام جمهوری اسلامی ایران از زمان انقلاب در سال ۱۳۵۸ تاکنون مجموعا ۱۰بار انتخابات ریاستجمهوری به خود دیده است.
به گزارش خبرنگار گروه "رسانههای دیگر" خبرگزاری تسنیم، در این 10بار، مردم ایران 217میلیون و 412هزار و 279 رای به صندوقها انداختهاند تا از میان 161 نامزد (تعداد کل نامزدهای ریاستجمهوری 38 نفر است، اما برخی از آنها چندینبار در دورههای مختلف شرکت کردند) که در این دورهها برای ریاستجمهوری معرفی شده بودند، یکی را برای رییسجمهوری انتخاب کنند.بیشترین مشارکت مردم در انتخابات طی این 10دوره به ترتیب در دورههای: دهم، هفتم، سوم، اول، هشتم، دوم، نهم، چهارم، پنجم و ششم بوده است.
طی این 10دوره شش شخص تا بهحال توانستهاند به صندلی ریاستجمهوری ایران تکیه بزنند، ابوالحسن بنیصدر، آیتالله خامنهای، محمدعلی رجایی، اکبر هاشمیرفسنجانی، سیدمحمد خاتمی و محمود احمدینژاد کسانی هستند که از سوی مردم به عنوان رییسجمهور انتخاب شدند.در دور اول که پنجم اسفند 1358 برگزار شد، 124 نامزد رسمی وارد دور انتخابات شدند، این اتفاق دیگر هرگز تکرار نشد، بیشترین تعداد نامزدهای رسمی بعد از دور اول، در دور هشتم (18 خرداد 1380) بود که در آن 10 کاندیدای رسمی به رقابت پرداختند.
در ادوار دهم، دوم، هفتم، سوم و ششم هربار، چهار نامزد رسمی به رقابت بر سر کرسی ریاستجمهوری پرداختند، در دور چهارم نیز سهنفر بودند که بهطور رسمی بر سر ریاستجمهوری با هم رقابت کردند. در دوره پنجم نیز دو نامزد به طور رسمی با هم رقابت کردند.انتخابات دور نهم (27 خرداد 1384) ماجرای متفاوتی داشت، این اولینبار بود که در تاریخ جمهوری اسلامی ایران انتخابات ریاستجمهوری به دور دوم کشیده میشد، اینجا اگر دور اول را معیار قرار دهیم، شش نفر در آن به رقابت پرداختند، اما در دور دوم که سوم تیر 1384 برگزار شد، طبیعتا دو نفر با هم رقابت کردند.
**دور اول
اولین انتخابات ریاستجمهوری نظام جمهوری اسلامی ایران در پنجم بهمن 1358، یک سال پس از پیروزی انقلاب برگزار شد. دولت موقت مهدی بازرگان استعفا داده بود و اداره کشور به دست شورای انقلاب اداره میشد، در این انتخابات مجموعا 124نفر بهطور رسمی نامزد ریاستجمهوری شدند، خیلی زود بسیاری از نامزدها انصراف دادند و تعداد کسانی که وارد صحنه رقابت شدند به 96نفر کاهش یافت.ابوالحسن بنیصدر، احمد مدنی، جلالالدین فارسی، داریوش فروهر، صادق قطبزاده، حسن ابراهیمحبیبی، کاظم سامی، حسن آیت، صادق طباطبایی، صادق خلخالی، محمد مکری و صفرعلی خلیلی، از جمله نامزدهای اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری بودند.از طرف جبهه ملی، سیداحمد مدنی، از سوی حزب جمهوری اسلامی ابتدا جلالالدین فارسی و به شرحی که در ادامه میآید پس از او حسن حبیبی، از طرف حزب ملت، داریوش فروهر، از طرف نهضت آزادی، کاظم سامی و از سوی حزب پان ایرانیسم، صادق قطبزاده معرفی شده بودند.دو مورد خاص در این انتخابات برجسته است. مورد اول سردسته گروهک منافقین بود که به دلیل مخالفت با قانون اساسی از رقابتها کنار زده شد.مورد دوم نامزدی جلالالدین فارسی بود، او ابتدا از سوی حزب جمهوری اسلامی به عنوان نامزد این حزب معرفی شد، اما پس از بحث ملیت پدر وی از رقابت کنارهگیری کرد و حزب جمهوری اسلامی حسن حبیبی را به جای او معرفی کرد.جلالالدین فارسی، 26 فروردین 1363 بار دیگر وارد گود انتخابات شد، اما اینبار در انتخابات مجلس شورای اسلامی توانست از حوزه انتخابیه تهران وارد مجلس شورای اسلامی شود. پس از این ماجرا وی از جمله سیاستمداران چراغ خاموش بود، هر چند در دهه 70، اتهام ارتکاب قتل توسط او که در نهایت دادگاه آن را «غیرعمد» تشخیص داد، برای مدتی او را در کانون توجه افکار عمومی قرار داد.
همچنین موضعگیریهای «ضدفتنه» او در سالهای پس از انتخابات سال 1388 که سایت روزنامه ایران متعلق به دولت آنها را منتشر کرد، واکنشهایی را در پی داشت.بعد از بنیصدر، دومین شخصی که توانست صاحب بیشترین میزان آرا یعنی نزدیک به 16درصد باشد، سیداحمد مدنی بود که از سوی جبهه ملی وارد صحنه شده بود، مدنی پس از پیروزی انقلاب در کابینه مهندس بازرگان به سمت وزیر دفاع و فرماندهی نیروی دریایی انتخاب شد اما پس از حدود دو ماه از وزارت دفاع کناره گرفت. پس از آن بنا به خواست مهندس بازرگان، مدتی عهدهدار استانداری خوزستان شد.پس از آنکه نتوانست در انتخابات ریاستجمهوری به کرسی ریاستجمهوری تکیه زند، حدودا یکماه بعد در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی (24 اسفند 1358)، از حوزه انتخابیه کرمان انتخاب شد اما اعتبارنامه وی به تصویب نرسید.در سال 1359 پس از آنکه دانشجویان خط امام پس از تسخیر سفارت آمریکا، مدنی را به جاسوسی متهم کردند، به ایالات متحده مهاجرت کرد و تا پایان عمر (23 بهمن 1384) در همانجا زندگی کرد.حسن حبیبی که کاندیدای حزب جمهوری اسلامی بعد از انصراف جلال الدین فارسی بود در این انتخابات توانست نزدیک به پنجدرصد آرا را به خود اختصاص دهد.
حبیبی از معدود کسانی است که پس از انتخابات دور اول ریاستجمهوری همچنان در بدنه نظام جمهوری اسلامی ایران باقی ماند. او پس از این انتخابات در کابینه مهندس موسوی به عنوان وزیر علوم و آموزش عالی و پس از آن وزیر دادگستری و در دوران ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی به عنوان معاون اول و یکبار هم در دولت اولِ سیدمحمد خاتمی به عنوان معاون اول به ایفای نقش پرداخت. پس از آن حبیبی کنار رفت و تا پایان عمر دیگر در رقابتی شرکت نکرد و عهدهدار مسوولیت سیاسی نشد.داریوش فروهرچهارمین نفری که توانست در انتخابات حایز بیشترین آرا شود و نزدیک به یکدرصد آرا (9/0درصد) را به خود اختصاص داده بود، در جریان قتلهای زنجیرهای به قتل رسید.صادق طباطبایی نامزد بعدی که 8/0 درصد آرا را به خود اختصاص داده بود، بعدها از کشور خارج شد و به آلمان رفت، اما پس از بازگشت هرگز مسوولیت سیاسی نداشت. بعدها در سال 1388 در جریان انتخابات دور دهم، به عنوان مشاور محسن رضایی به ایفای نقش پرداخت.کاظم سامی با 6/0درصد از کل آرا در رتبه بعدی است. سامی اولین وزیر بهداشت پس از انقلاب در دولت مهندس بازرگان بود.
دکتر سامی پس از شکست در رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری دور اول، مانند احمد مدنی وارد رقابت دور اول مجلس شورای اسلامی در اسفند 1358 شد، اما برخلاف مدنی اعتبارنامه وی تصویب و توانست در تمام دور اول مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده مردم تهران حضور داشته باشد، با پایان کار مجلس اول، سامی تا آخر عمر هیچ فعالیت سیاسیای نداشت. او سرانجام در تاریخ سوم آذر 1367 در مطب خود توسط مردی که خود را «غلام همتی» معرفی کرده بود به قتل رسید، محتشمی وزیر وقت کشور سه هفته بعد اعلام کرد محمود جلیلیان، قاتل دکتر سامی در حمامی در اهواز خودکشی کرده است.صادق قطبزاده آخرین نفر رقبای ریاستجمهوری دور اول انتخابات ریاستجمهوری که با وجود تبلیغات گسترده، تنها توانسته بود 3/0درصد کل آرا را به خود اختصاص دهد. قطبزاده در تاریخ 17 فروردین 1361 به اتهام طرح کودتا برای براندازی جمهوری اسلامی بازداشت شد. وی متهم شد که با دفن مواد منفجره در منزل امام خمینی(ره) قصد داشته امام را ترور کند. او در مصاحبه تلویزیونی شرکت و اعتراف کرد. وی در 24 شهریور 1361 اعدام شد.
**دور دوم
در آخرین روز خرداد سال 1360، مجلس شورای اسلامی عدم کفایت سیاسی بنیصدر را اعلام کرد و حدودا یک ماه بعد، دومین انتخابات ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران در تاریخ دوم مرداد سال 1360 برگزار شد.از اینجا به بعد، ما با شورای نگهبان طرف هستیم، در انتخابات مرداد سال 60، برای اولینبار شورای نگهبان در جریان نامزدی نامزدهای ریاستجمهوری وارد عمل شد، از مجموع 71داوطلب، چهار داوطلب امکان رقابت بر سر کرسی ریاستجمهوری را یافتند.سیداکبر پرورش نامزد مستقل، عباس شیبانی از سوی نهضت آزادی، حبیبالله عسگراولادی مسلمان از سوی موئتلفه و محمدعلی رجایی از سوی حزب جمهوری اسلامی نامزدهایی بودند که وارد عرصه رقابت شدند.محمدعلی رجایی در این انتخابات توانست با کسب 12میلیون و 770هزار و 50 رای (90درصد کل آرا) از مجموع 14میلیون و 573هزار و 803 رای ماخوذه، رییسجمهوری ایران شود و شکست حزب جمهوری اسلامی در انتخابات دور اول را جبران کند.
در این انتخابات عباس شیبانی با 658هزار و 498 رای (53/4درصد کل آرا) در رتبه دوم قرار گرفت، شیبانی بعد از این شکست چهار دوره در مجلس شورای اسلامی به عنوان نماینده حضور داشت، همچنین مدتی نیز به ریاست دانشگاه تهران انتخاب شد، وی در سالهای اخیر بهعنوان عضو شورای شهر تهران حضور داشته است.اکبر پرورش با کسب 339هزار و 646 رای (53/4درصد کل آرا) در رتبه سوم قرار گرفت. پرورش در دورههای اول، سوم و چهارم عضو مجلس شورای اسلامی شد، وی همچنین در سال 1361 به عنوان وزیر آموزشوپرورش دولت محمدجواد باهنر و سپس به عنوان وزیر آموزشوپرورش دولت میرحسین موسوی به ایفای نقش پرداخت.آخرین نفر از فهرست نامزدهای ناکام این دور حبیبالله عسگراولادی است که با مجموع 249هزار و 457 رای تنها توانست 72/1درصد از کل آرا را به خود اختصاص دهد. عسگراولادی نیز مثل پرورش اول در کابینه دکتر باهنر و بعد در کابینه مهندسموسوی به عنوان وزیر به ایفای نقش پرداخت.این انتخابات نیز به پایان رسید، اما با ترور محمدعلی رجایی در شهریور 1360، بار دیگر باید رییسجمهور دیگری انتخاب میشد.
**دور سوم
این دومین انتخابات زود هنگام تاریخ جمهوری اسلامی ایران است، در دورانی که کشور از یکسو درگیر جنگ با عراق، از سوی دیگر دچار بحرانهای امنیتی-سیاسی سال 1360 است، رییسجمهور هم در سوءقصدی، تنها یک ماه پس از انتخاب ترور شده است.46 نفر نامزد رقابت برای کسب عنوان ریاستجمهوری شدند اما از این بین شورای نگهبان صلاحیت 42 نفر از نامزدها یعنی حدود 91درصد آنها را رد کرد و تنها چهار نفر برای رقابت باقی ماندند. از جمله ردصلاحیت شدههای مهم این دوره میتوان به ابراهیم یزدی اشاره کرد.آیتالله مهدویکنی نیز پس از اعلام نام آیتالله سیدعلی خامنهای از سوی حزب جمهوری اسلامی، طی جلسهای از کاندیداتوری انصراف داد.با این حساب تنها چهار نفر یعنی آقایان: آیتالله سیدعلی خامنهای، سیداکبر پرورش، رضا زوارهای و حسن غفوریفرد در عرصه رقابت حاضر شدند.آیتالله خامنهای با کسب 15میلیون و 905هزار و 987 رای از مجموع 16میلیون و 847هزار و 717 رای ماخوذه توانست با اختصاص 95درصد آرا پیروز رقابتها شود.سیداکبر پرورش نامزد ناکام دور قبل، این بار نیز با کسب 338هزار و 294 رای شکست خورد، اما چنانکه گفته شد، در کابینه همچنان حضور داشت.
سیدرضا زوارهای نفر بعدی تنها 77هزار و 798 رای را به خود اختصاص داد. این مرد قصه متفاوتی پیدا کرد، او که دو «اولین» را پشت نامش یدک میکشید، یعنی اولین دادستان انقلاب تهران و اولین شهردار تهران، بعدها در مجلس شورای اسلامی از سال 60 تا 66 همچنین به عنوان معاون وزیر کشور دولت هاشمیرفسنجانی به ایفای نقش پرداخت.او از سال 68 تا 84 نیز به عنوان عضو حقوقدان شورای نگهبان خدمت کرد، اما در سال 1384 زمانی که خود را نامزد ریاستجمهوری کرد، همان شورایی که سالها عضو حقوقدان آن بود، صلاحیت وی را برای رقابت در انتخابات ریاستجمهوری رد کرد. زوارهای در پی این ردصلاحیت نامهای به آیتالله جنتی نوشت و اندکی بعد در شهریور سال 1384 بر اثر سکته قلبی درگذشت.حسن غفوریفرد نیز که آخرین نفر فهرست چهار نفره رقبای ریاستجمهوری این دور بود، توانست جمعا 61هزار و 805 رای کسب کند. غفوریفرد بعدها در کابینه موسوی از سال 60 تا 67 به عنوان وزیر نیرو و بعد در دولت هاشمی از سال 68 تا 72 به عنوان رییس سازمان تربیتبدنی فعالیت کرد. در انتخابات مجلس پنجم نیز به مجلس راه یافت، مدتی از صحنه سیاسی کشور کنار رفت و بار دیگر در مجلس هشتم به مجلس شورای اسلامی بازگشت.
**دور چهارم
دوره چهارم انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران در شرایطی برگزار شد که بعد از روسای جمهور اول و دوم، این اولین بار بود که بعد از مدت قانونی (چهار سال) انتخابات در کشور برگزار میشد. در 25 مردادماه سال 1364، انتخابات دور چهارم، با سه رقیب برگزار شد.در این دوره نیز مانند دورههای قبل، شورای نگهبان تعداد زیادی از نامزدها را ردصلاحیت کرد، بهطوری که از مجموع 50کاندیدای شرکت در رقابتهای دوره چهارم ریاستجمهوری، تنها سه نفر امکان حضور در این رقابتها را یافتند.مانند دور قبل، آیتالله سیدعلی خامنهای (کاندیدای حزب جمهوری اسلامی) با کسب 85درصد از مجموع آرا، برابر 12میلیون و 205هزار و 12 رای، رییسجمهور ایران شد. پس از او، محمود کاشانی کاندیدای مستقل با کسب یکمیلیون و 402هزار و 953 رای برابر 85/9درصد کل آرا، در رتبه دوم و در آخر حبیبالله عسگر اولادی نامزد موتلفه با کسب 278هزار و 114 رای یعنی حدود 95/1درصد مجموع آرا سومین نفر شد.چنانکه در ادامه خواهید خواند، کاشانی یکبار دیگر بخت خود را در انتخابات ریاستجمهوری سال 1380 میآزماید که بازهم ناکام باقی میماند.
**دور پنجم
پس از رحلت امام خمینی (ره) پنجمین دوره انتخابات ریاستجمهوری نزدیک به ششهفته زودتر از موعد در ششم مرداد 1368 برگزار شد. جمعا 79 نفر در این انتخابات ثبتنام کردند که از آن میان شورای نگهبان صلاحیت 77نفر را رد کرد و تنها دو نامزد برای رقابت باقی ماندند؛ آیتالله اکبر هاشمیرفسنجانی و عباس شیبانی. این اولینبار بود که هاشمی در انتخابات ریاستجمهوری شرکت میکرد، در آن دوره حساس، هاشمی توانست با کسب 15میلیون و550هزار و 528 رای 94درصد آرا را به خود اختصاص دهد و رییسجمهور ایران شود.شیبانی نیز که یکبار قبلتر در انتخابات دور دوم با کسب بیش از چهاردرصد آرا شکست خورده بود، این بار با کسب 86/3درصد، از هاشمیرفسنجانی شکست خورد.
**دور ششم
در دور ششم انتخابات، 128 نفر برای رقابتهای انتخاباتی 21 خرداد 1372 در وزارت کشور ثبتنام کردند که از این بین 124 نفر رد صلاحیت شدند.چهار نفر باقیمانده یکی هاشمیرفسنجانی نامزد روحانیت مبارز بود، دیگری احمد توکلی، وزیر مستعفی دولت میرحسین موسوی، عبدالله جاسبی رییس دانشگاه آزاد اسلامی و رجبعلی طاهری استاندار اسبق تهران.این انتخابات با سایر ادوار گذشته یک فرق عمده داشت، رییسجمهوری وقت که هاشمی بود و حالا برای دومین بار کاندیدا شده بود، از دو سو مورد انتقاد تند قرار گرفته بود. اگرچه شورای نگهبان در روند رد صلاحیتها همچنان پر قدرت ظاهر شد، اما فضا ظاهرا آنقدر باز شده است که این انتقادات ثبت شود.فاصله برنده انتخابات با نفر دوم کمتر میشود و شخصی به جز برنده انتخابات میتواند رای میلیونی کسب کند که این هم تقریبا بیسابقه است.از بین کاندیداها، احمد توکلی بیش از سایرین نسبت به هاشمی انتقاد دارد، او تجملگرایی و ایدئولوژیزدایی را ارمغان فعالیتهای هاشمی در سخنرانیها و میتینگهای تبلیغاتی خود عنوان میکند و عدم توزیع مناسب امکانات و رفاه قشری خاص را از جمله آسیبهایی میداند که دولت هاشمی به ارمغان آورده است.نهایتا توکلی با چهارمیلیون و 26هزار و 879 رای توانست 97/23درصد آرا را به خود اختصاص دهد.
او پس از این انتخابات به مجلس رفت و در انتخابات سال 1384 نیز به شدت از همفکر خود، احمدینژاد حمایت کرد. نهایتا در سال 1384 به آرزوی خود یعنی «رییسجمهوری سادهزیست» دست یافت، توکلی تا همین اواخر یکی از حامیان سر سخت احمدینژاد بهشمار میرفت.رجبعلی طاهری نیز جمعا 114هزار و 776 رای کسب کرد. اما جاسبی 89هزار و 280 رای را به خود اختصاص داد و به دانشگاه آزاد اسلامی بازگشت.در این انتخابات اکثر تشکلهای جناح راست از هاشمی حمایت کردند. جامعه روحانیت که هاشمی از اعضای شورای مرکزیاش بود به حمایت از هاشمی پرداخت. جامعه مدرسین اعلام کردکه هاشمی را ارجح میداند. حبیبالله عسگراولادی دبیرکل جمعیت موتلفه اسلامی نیز حمایت حزب متبوعش را از هاشمی اعلام کرد.اما در سوی دیگر، جناح چپ یا سکوت کردند یا به انتقاد از هاشمی پرداختند. برای مثال بهزاد نبوی از اعضای شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب در اظهارنظری انتخابات را تشریفاتی خواند که در آن برد هاشمی مسجل است. در پایان هاشمیرفسنجانی با کسب 10میلیون و 566هزار و 499 رای، پیروز انتخابات شد.
**دور هفتم
در دور هفتم نیز از مجموع 238 نفر که برای رقابت ثبتنام کرده بود، چهار نفر از سوی شورای نگهبان مجاز به رقابت شدند. سیدمحمد خاتمی ، محمد محمدیریشهری، رضا زوارهای و علیاکبر ناطقنوری.نتایج شمارش آرای دوم خرداد حکایت از آن داشت که سیدمحمد خاتمی با کسب نزدیک به 69درصد کل آرا، یعنی 20میلیون و 78هزار و 178 رای پیروز قاطع انتخابات است.پس از او علیاکبر ناطقنوری قرار داشت که توانست هفتمیلیون و 242هزار و 859 رای کسب کند. جناح سیاسی قدرتمند در آن زمان تمایل زیادی به ناطقنوری داشت، در روزنامه «سلام» آن دوران، گزارشهای مکرری از اقدامات تبلیغاتی به نفع ناطقنوری از سوی برخی مسوولان در شهرستانها منتشر شده است و اتفاقا یکی از این گزارشها هم مربوط به استان اردبیل بود، جایی که احمدینژاد در آن دوران استاندارش بود. بعدها احمدینژاد هم در دادگاه روزنامه سلام گفته بود که خود و خانوادهاش از ناطقنوری حمایت کردند؛ همان فردی که بعدها احمدینژاد پس از رسیدن به قدرت وی و اطرافیانش را به فساد مالی متهم کرد.رضا زوارهای نیز که بار دیگر به گود انتخابات ریاستجمهوری بازگشته بود توانست در این انتخابات جمعا 771هزار و 460 رای کسب کند و محمد ریشهری نیز روی هم 744هزارو 205رای به دست آورد.
**دور هشتم
دور هشتم ریاستجمهوری ایران در حالی برگزار شد که مجموعا 814 نفر برای رقابت در آن ثبتنام کردند و شورای نگهبان برخلاف ادوار گذشته، اینبار صلاحیت 10 نفر از آنها را برای شرکت در انتخابات تایید کرد.سیدمحمد خاتمی، احمد توکلی، علی شمخانی، عبدالله جاسبی، حسن غفوریفرد، منصور رضوی، شهابالدین صدر، علی فلاحیان، مصطفی هاشمیطبا و محمود کاشانی کاندیداهای این دوره از انتخابات بودند که در 18 خرداد سال 1380 برگزار شد.رقابت اصلی انتخابات در واقع بین سیدمحمد خاتمی و احمد توکلی بود. احمد توکلی، شکستخورده دور دوم ریاستجمهوری هاشمیرفسنجانی، اینبار هم در دور دوم رییسجمهوری دیگر وارد عرصه شد.توکلی شعار انتخاباتی خود را «جمهوری دوم» تعیین کرد، او همچنان به ناکارآمدی نظام اقتصادی حاکم تاکید داشت و علت حضور خود را مبارزه با تبعیض و تلاش برای شکوفایی اقتصادی عنوان کرد، هرچند توکلی در این انتخابات هم با چهارمیلیون رای شکست خورد، اما در سال 84 با حمایت از احمدینژاد بار دیگر وارد میدان شد.رخداد پراهمیت این دور از انتخابات آن بود که سیدمحمدخاتمی اولین رییسجمهوری بود که در دور دوم ریاستجمهوریاش نه تنها ریزشآرا نداشت، بلکه آرای وی نسبت به دور قبل افزایش نیز داشت.
خاتمی با بیش از 21میلیون رای، حدود 76درصد آرای شرکتکنندگان و 50درصد آرای کل واجدین شرایط را به دست آورده بود. وی در دوره اول با کسب نزدیک به 20میلیون رای، 69درصد آرای شرکتکنندگان و 55درصد آرای کل واجدین شرایط را به دست آورده بود.علی شمخانی (وزیر وقت دفاع) که از درون کابینه به رقابت با خاتمی پرداخته بود، با کسب حدود 700هزار رای نفر سوم شد. هفت نفر دیگر آرایی کمتر از تعداد آرای باطله داشتند.جاسبی همچنان در دانشگاه آزاد باقی ماند، احمد توکلی به مجلس بازگشت و چهار سال یکی از کسانی بود که در مجلس، جاده حضور احمدینژاد را صاف کردند. شهاب الدین صدر نیز مثل توکلی چهار سال بعد از جمله حامیان احمدینژاد در مجلس شد. علی فلاحیان همچنان در حال کاندیداتوری برای ریاستجمهوری است.
**دور نهم
به انتخابات خاص سال 1384 میرسیم. خاص از چند جهت؛ اول آنکه این اولینباری بود که انتخابات ریاستجمهوری در نظام جمهوری اسلامی ایران به دور دوم کشیده شد؛ بازهم خاص از آن جهت که تعداد ثبتنامکنندگان برای اولینبار از هزار نفر گذشت؛ خاص از آن جهت که برای اولین بار در جریان تایید صلاحیتها حکم حکومتی داده شد؛ خاص از آن جهت که حضور چند اصلاحطلب سبب شد تا مردی به صندلی ریاستجمهوری تکیه بزند که تبعات حضورش همچنان دیده میشود.در نهمین دوره از انتخابات ریاستجمهوری، مجموعا هزارو14نفر برای انتخابات ریاستجمهوری ایران ثبتنام کرده بودند. شورای نگهبان تنها صلاحیت شش نفر از آنان را تایید کرد ولی پس از دستور آیتالله خامنهای صلاحیت دونفر دیگر از اصلاحطلبان یعنی مصطفی معین و محسن مهرعلیزاده هم تایید شد.با تایید این دو نفر، ترکیب رقبای نهایی انتخابات بههم خورد و اکبر هاشمیرفسنجانی، محمود احمدینژاد، مهدی کروبی، محمدباقر قالیباف، مصطفی معین، علی لاریجانی و محسن مهرعلیزاده رسما وارد جریان انتخابات شدند.هاشمیرفسنجانی از سوی کارگزاران، مهدی کروبی، مصطفی معین و مهرعلیزاده از سوی اصلاحطلبان (هرچند مهرعلیزاده مستقل عنوان شد، اما از مدیران دوران اصلاحات به شمار میرود) علی لاریجانی، قالیباف و احمدینژاد هم از سوی اصولگرایان وارد رقابتهای انتخاباتی شدند.
در دور اول رقابت اصلی میان سه نفر بود: هاشمیرفسنجانی، محمود احمدینژاد و مهدی کروبی. بهطوری که هاشمیرفسنجانی با کسب نزدیک به 2/6میلیون رای برابر 13/21درصد از کل آرا در رتبه اول، محمود احمدینژاد با کسب 7/5میلیون رای برابر 43/19درصد کل آرا در رتبه دوم و مهدی کروبی با کسب پنجمیلیون رای برابر 24/17درصد کل آرا در رتبه سومی ایستاد.قالیباف با کسب چهارمیلیون رای نزدیک به 14درصد، معین با کسب چهارمیلیون رای نزدیک به 14درصد، لاریجانی با کسب نزدیک دومیلیون رای تقریبا چهاردرصد و مهرعلیزاده با کسب یکمیلیون رای نزدیک به سهدرصد آرا را به خود اختصاص دادند.به این ترتیب انتخابات به دور دوم کشیده شد و سرنوشت ریاستجمهوری نهم به طور کلی رقم خورد؛ سرنوشتی که شاید در صورت عدم تکثر اصلاحطلبان به شکل دیگری رقم میخورد.شاید هم اگر شورای نگهبان در سال 1384 به روال قبلی خود تنها سه، چهارکاندیدا را تایید صلاحیت میکرد، سرنوشت انتخابات در همان دور اول مشخص میشد.به هر تقدیر در دور دوم ریاستجمهوری، هاشمیرفسنجانی که در دور اول از احمدینژاد جلوتر بود، در مقابل رقیب ناشناخته خود قرار گرفت. احمدینژادی خود را دکتر و دانشگاهی معرفی میکرد و حسب اتفاق، مثل احمد توکلی، حامیاش، مسایل اقتصادی را موضوع اصلی کار خود عنوان میکرد.مصطفی معین به پزشکی بازگشت و پس از آن هر سال یک مقاله تخصصی درخصوص آسم منتشر کرد. قالیباف شهردار تهران شد، لاریجانی ابتدا مدیر احمدینژاد و پس از برکناری رییس مجلس شد و در قامت منتقد احمدینژاد ظاهر شد.
محسن مهرعلیزاده به اتاق بازرگانی رفت و به کار تجارت پرداخت و مهدی کروبی هم که ماند و دور بعد نیز نامزد شد.در سوم تیر سال 1384 دور دوم انتخابات ریاستجمهوری ایران برگزار شد و طی آن، احمدینژاد با 2/17میلیون رای 82/61 درصد آرا را به خود اختصاص داد و رییسجمهور ایران در دور دوم شد. هاشمی نیز که در دور اول در بین هفت نفر از احمدینژاد پیشی گرفته بود، اینبار با 10میلیون رای، 93/35درصد آرا را کسب و از استاندار سابق خود شکست خورد.انتخابات نهم حاشیههای زیادی نیز داشت که به دلیل نزدیکی تاریخ آن قطعا اکثر دنبالکنندگان رخدادهای سیاسی آنها را به یاد دارند.
**دور دهم
اما در دهمین دوره انتخابات ریاستجمهوری مورخ خرداد 1388 مجموعا 475 نفر ثبتنام کردند که از آن میان شورای نگهبان به روال سالهای قبل (به استثنای سال 84) صلاحیت چهار نفر را تایید کرد.چهرههای شاخص ردصلاحیت شده عبارت بودند از: اکبر اعلمی، نماینده دورههای ششم و هفتم تبریز در مجلس شورای اسلامی. رفعت بیات، نماینده زنجان در دور هفتم مجلس شورای اسلامی و قاسم شعلهسعدی، نماینده مجلس سوم و مجلس چهارم از شهر شیراز در مجلس شورای اسلامی.کاندیداهای باقیمانده میرحسین موسوی، محمود احمدینژاد، مهدی کروبی و محسن رضایی بودند. انتخابات در همان دور اول با اعلام مشارکت 85درصدی از سوی وزارت کشور و پیروزی احمدینژاد با رای 5/24میلیونی، 46/62درصد از کل آرا خیلی زود به پایان رسید.
محسن رضایی به مجمع تشخیص مصلحت نظام بازگشت و برخلاف دو رقیب دیگر احمدینژاد که هر دو سرنوشت متفاوتی پیدا کردند، در صحنه سیاسی کشور همچنان باقی ماند، برخلاف موضعگیریهای ابتدایی، رضایی اندکی پس از وقایع خاص سال 88، به انتقاد از جریان معترض پرداخت و حالا هم خود را آماده حضور در انتخابات کرده است.
منبع: شرق
انتهای پیام/
خبرگزاری تسنیم: انتشار مطالب خبری و تحلیلی رسانههای داخلی و خارجی لزوما به معنای تایید محتوای آن نیست و صرفا جهت اطلاع کاربران از فضای رسانهای بازنشر میشود.
منبع:تسنیم
|