تا چند روز آينده نتيجه احراز صلاحيت كانديداهاي يازدهمين دوره رياست جمهوري توسط شوراي نگهبان معلوم مي‌شود و انتخابات ۲۴ خرداد برگزار خواهد شد. با نزديك شدن به فضاي انتخاباتي، انتظار مردم از سياسيون حفظ آرامش كشور و پرهيز از اعمالي است كه نظم عمومي را مختل مي‌كند.
اتفاقاتي كه در سال ۸۸ افتاد تجربه‌اي براي ارتقاي سواد رسانه‌اي و سياسي ملت شد تا بار ديگر اخبار كذب به سرتيتر برخي رسانه‌ها تبديل نشود و موجبات اغتشاش در جامعه را فراهم نياورد. انتخابات آينده فرصتي براي مشاركت مردمي و تقويت نظام در برابر تبليغات خارجي است اما عده‌اي در اين ميان از فرصت انتخابات براي گشودن عقده‌هاي سياسي خود استفاده مي‌كنند و با تخريب كانديداهاي رقيب، سعي در اثبات خود دارند.
اثبات خود به قيمت نفي ديگران كه عمدتاً اين اثبات و نفي در دل تهديدات بالقوه قرار مي‌گيرد، شيوه‌اي است كه متأسفانه طي سال‌هاي اخير بسيار باب شده است و برخي هواداران كانديداها به جاي آنكه از نامزد انتخاباتي مورد قبول خود حمايت كنند، درصدد تخريب رقيب اول آن نامزد انتخاباتي هستند تا شايد بتوانند در اين مسير، پيروزي را نصيب خود كنند.

رقابت بر پايه رفاقت

دروغ، تهمت، توهين و اهانت به برخي كانديداها از سوي هواداران كانديداي ديگر يا برخي نامزدهاي انتخاباتي، از جمله ابزار تخريب به شمار مي‌رود. اين عده از ترس افزايش اقبال عمومي به رقيب خود بدون آنكه لحظه‌اي انديشه كنند، اوج توان خود را در راستاي تخريب و نفي آن رقيب خود صرف مي‌كنند. گاهي اوقات اين رفتارها به محل مناقشات گسترده در طيف‌هاي سياسي و دسته‌هايي از مردم تبديل مي‌شود كه عاقبت خوشي هم بعد از آن متصور نيست.
آنچنان كه سال ۸۸ بسياري از مشكلات از آنجا ناشي شد كه برخي كانديداها صرفاً به دنبال تخريب كامل عملكرد و شخصيت يكديگر بودند و با قدم گذاشتن در اين مسير بر هيجانات هواداران خود افزودند و آنان را تبديل به منبع باروت كردند كه با يك اشاره قابليت انفجار داشت.
اين در حالي است كه تجربه‌هاي سال‌هاي ابتداي انقلاب ثابت كرده اگر رقباي انتخاباتي رفاقت را پايه رقابت قرار دهند، مشكلات بعدي همچون فتنه به وجود نمي‌آيد و نامزدهاي سياسي پس از اعلام نتايج، رقابت سياسي را تبديل به رفاقت ملي مي‌كنند نه آنكه به خاطر تخريب‌هاي دوران تبليغات، پس از انتخابات تازه در پي انتقام از يكديگر برآيند.

تفاوت نقد و تخريب

در اين ميان اما نبايد از قدرت نقد گذشت و البته پيش از نقد بايد توانايي تشخيص تفاوت‌هاي موجود ميان نقد و تخريب را داشته باشيم.
نقد يعني بيان محترمانه و مؤدبانه حول يك موضوع كه درون خود جنبه‌اي سؤالي دارد نه جنبه‌اي اثباتي براي بي‌لياقت نشان دادن ديگري و نفي كامل سياست‌هاي او. نقد باعث رشد آگاهي در جامعه مي‌شود نه تنش‌هاي خياباني كه گاه محصول تخريب‌هاي رسانه‌اي است. متأسفانه طي روزهاي اخير برخي كانديداها يا حاميانشان تنها در فكر اين هستند كه از چه مسيري مي‌توانند رقيب خود را در افكار عمومي ضايع و نابود كنند.
تشنگي قدرت آنچنان به اين افراد فشار رواني وارد كرده كه گاه ديده شده از هر عبارت بي‌ادبانه‌اي براي تخريب رقيب خود استفاده مي‌كنند و حتي عباراتي را در خصوص رقيب خود به كار مي‌گيرند كه ساخته و پرداخته رسانه‌هاي بيگانه يا افراد پناهنده به دامان غرب است.
حال آنكه با نگاهي به احاديث و آيات قرآن درمي‌يابيم، افرادي كه ادب را زيرپاي خود له كرده‌اند و هيچ ارزشي براي آبروي افراد قائل نيستند، در محضر خداوند ردصلاحيت مي‌شوند و در اين حالت بديهي است شخصي كه در پيشگاه خداوند جايگاهي نداشته باشد، به فرض كه توسط شوراي نگهبان تأييد صلاحيت هم بشود اما در نهايت چه پيروز ميدان باشد و چه طعم شكست را بچشد، عاقبت به خير نخواهد شد و سرانجام يا گرفتار فتنه مي‌شود يا انحراف.

تكليف و تخريب؛ ۲ عمل متضاد

درباره چگونگي تبليغات و رقابت سياسي، بارها رهبر معظم انقلاب دستوراتي را فرموده‌اند و نامزدهاي انتخاباتي را به رعايت اخلاق و ادب دعوت كرده‌اند.
با اين حال اما عده‌اي كه گوش شنوايي براي خيرخواهي خود ندارند، به هر وسيله‌اي قصد دارند به هدف خود برسند، بدون آنكه به تجربه‌هاي تاريخي توجه كنند، تصورشان بر اين است كه كشور و انقلاب و نظام در حال حاضر تنها به آنها محتاج است، بنابراين با هزار دليل پوچ، بي‌اخلاقي در انتخابات را توجيه مي‌كنند.

حال آنكه شرط تقوا در رقابت‌هاي انتخاباتي، رعايت اخلاق است و شخصي كه در محضر خداوند تأييد صلاحيت نشود ولو آنكه شوراي نگهبان صلاحيت او را تأييد كرده باشد، توفيقي براي خدمتگزاري پيدا نخواهد كرد و به محض قرار گرفتن در دايره قدرت و ثروت، هواي نفس تمام اذكار الهي را از ياد او مي‌برد و در دام شيطان، قلب و روح او تسخير مي‌شود، بنابراين بر آن كانديداهايي كه در زمان ثبت نام تنها حس خود براي ورود به انتخابات را احساس تكليف مي‌دانستند، واجب است كه اخلاق را در مسير تبليغات رعايت كنند زيرا آن تكليف كاملاً متضاد با اين تخريب است و آن كساني كه قدرت ارائه برنامه ندارند و قدم در راه تخريب رقيب مي‌گذارند، معلوم است كه از ابتدا به ملت دروغ گفته‌اند و نه براساس تكليف الهي كه به خاطر تكليف شيطاني و رسيدن به ثروت و قدرت قدم در راه انتخابات گذاشته‌اند.