احمدی نژاد گفت: اجازه نمیدهم رحیمی را ببرید
17 ارديبهشت 1392 |
سرانجام صبح روز نامنویسی کاندیداها فرا رسید و کم کم پرده از چهره شخصیتهایی که در یکی دو ماه اخیر، اخبار و حواشی پیرامون آنها در خصوص آمدن یا نیامدنشان فراوان بود، برداشته شد. آنان باید از امروز سری به وزارت کشور بزنند و برای حضور قطعی در انتخابات اعلام آمادگی کنند.
به گزارش «تابناک»، سخنان روز گذشته رهبر انقلاب در آستانه نامنویسی کاندیدها و تأکید ایشان بر اینکه انتخابات در موعد مقرر برگزار خواهد شد، با تیتر «کسی نمیتواند انتخابات را به تعویق بیندازد» در صفحه نخست ابتکار و برخی روزنامههای دیگر بازتاب داشت.
پرداختن به سخنان رهبری در کنار بررسی وضعیت افرادی که برای حضور در صحنه انتخابات اعلام آمادگی کردهاند و سخنان فراوانی در خصوص وضعیت اصلاحطلبان در انتخابات، بخش مهمی از مطالب روزنامههای امروز را تشکیل میدهد.
روزنامه اعتماد در شماره امروز خود و در آستانه نامنویسی انتخابات به سراغ وزیر کشور دولت اصلاحات رفته که انتخابات سال ۸۴ را برگزار کرده و در توصیف او مینویسد: «عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشوری بود که محصول انتخابات برگزار شده توسط دستگاه زیرنظرش شکایت یک کاندیدا به درگاه خداوند و خواب معروف یک کاندیدای دیگر بود.»
در بخشی از این گفتوگو لاری وضعیت اصلاح طلبها و اصولگرایان را تشریح میکند و اصولگرایان را در منتهیالیه ضعف میداند. در بخشی از این گفتوگو میخوانیم: «شما سالهاست آقای خاتمی را میشناسید. با توجه به این شناخت فکر میکنید نهایتا آقای خاتمی به چه نتیجهای برسد؟
آنچه من میدانم این است که اگر ایشان به یک کاندیدایی که حداقل شرایط اصلاحطلبان را داشته باشد و به صورت معقول و منطقی زمینه رای آوری و رقابت با رقیب را داشته باشد برسد قطعا کاندیدا نمیشود. اینکه ایشان به این تصمیم نرسیده است به نظر من دلیلش در همین نکته است.
فکر میکنید در کاندیداهای اصلاحطلب فعلی چنین چهرهای وجود دارد؟
در عمل همه این دوستان نیروهای ارزندهای هستند اما اینکه امکان رایآوری داشته باشند من ارزیابی نکردهام.
شما وزیر کشور بودهاید و قطعا با تجربهای که دارید میتوانید فضا را رصد کنید.
آن طرف ماجرا یعنی جناح رقیب اصلاحات هم آدمی که کاریزمای رایآوری داشته باشد وجود ندارد. بنابراین در دو طرف افرادی که آمدهاند با نرم معمولی رایآوری آمدهاند. هیچ کس نمیتواند مدعی باشد. منتها اگر اصلاحطلبان روی یک فرد به اجماع برسند و آقای خاتمی هم او را حمایت کند و حرکت منطقی بدون افراط و تفریط صورت بگیرد امکان رقابت جدی بین او و هر کاندیدای اصولگرایی وجود دارد چون به اعتقاد من اصولگرایان در منتها الیه ضعف سیاسی قرار دارند».
اما به جز تب و تاب انتخاباتی پیش روی، روزنامه ابتکار در سرمقاله شماره نخست امروز خود به بررسی وضعیت اقتصادی کشور پرداخته و در مقالهای با نام «تب ۴۰ درجه اقتصاد و خط و نشانهای یک دولت مستعجل» مینویسد: «فقط یک ماه دیگر تا انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است و حداکثر سه ماه دیگر احمدینژاد باید کلید ساختمان پاستور را به منتخب بعدی مردم واگذار کنند. با این حال رئیس جمهور در این واپسین روزهای حضورش در راس کابینه چنان سخن میگوید که انگار نه انگار دولت دهم دولت مستعجل است و او در چنین روزهایی - به خصوص در حوزه اقتصاد- باید از کردهها سخن بگوید، نه از برنامهها. با این حال روزهای گذشته احمدینژاد یک بار دیگر تأکید کرد که دولت فاز دوم هدفمندی را حتما اجرا میکند و قیمت بنزین حدود ۲۰۰۰ تومان خواهد شد. همزمان، دبیر ستاد هدفمندی یارانهها با اشاره به سناریوهای دولت برای افزایش قیمت بنزین و پرداخت یارانه نقدی یک بازه واقعا باز! برای سرنوشت قیمت بنزین و مبلغ یارانههای نقدی مطرح کرد و گفت که قیمت هر لیتر بنزین حداقل ۱۰۶۰ تومان و حداکثر۲۱۶۰تومان میشود. این در حالی است که آنچه که از راهروهای مجلس به گوش میرسد کمترین شباهتی به گفتههای رئیس جمهور و دبیر ستاد هدفمندیاش ندارد».
در ادامه این مطلب میخوانیم: «بلاتکلیفی ارقام در بودجه پایانی دولت دهم در حالی است که دو ماه از سال جدید گذشته و قرار بود تا روزگذشته کمیسیون تلفیق سرنوشت آن را یکسره کند و روز چهارشنبه بررسی آن در صحن علنی مجلس کلید بخورد.
با این حال و در گیرودار این بلاتکیفی دنباله دار، نگاهی به اختلاف بین اعداد و ارقام مطروحه از سوی رئیس جمهور و مسئولان دولت و آنچه که مجلسیها درباره همین دوقلم یعنی بنزین و یارانه نقدی مطرح میکنند، شکاف وحشتناک میان ارقام و بیحساب و کتاب بودن درصدها و پا درهوا بودن اقتصاد این روزهای کشور را عیان میکند.
نمایندگان میگویند که در مقوله درآمدها و مخارج هدفمندی یارانهها، بیشترین اختلاف را با دولت دارند؛ به عبارت دیگر، آنچه کار بودجه را لنگ و پا درهوا کرده و اقتصاد کلان کشور را بیمار و زمین گیر نموده است همان چیزی است که در میانه سال ۱۳۸۹ احمدینژاد و مقامهای اقتصادی دولت و چهرههای اقتصادی مجلس هشتم از آن به عنوان «جراحی بزرگ اقتصاد کشور» یاد میکردند و قرار بود با اجرای آن حداکثر ظرف ۲ سال جانی تازه در کالبد بیمار اقتصاد ایرانی بدمد. اما از آن دم مسیحایی وعده داده شده خبری که نشد، هیچ؛ اکنون اقتصاد هدفمند شده! رو به احتضار است و همه ارکان اجرایی و تقنینی کشور بر بالین آن مشغول چرتکه انداختن و حساب و کتاب مخارج خرج و دخل و شاید کفن و دفن این بیمارهستند».
احمدینژاد گفت: معاونم را نمیتوانید برای بازجویی ببرید
روزنامه شرق در شماره امروز خود، چند صفحهای را به ماجرای «افشاگری» و کاربرد آن در انتخابات اختصاص داده و در یکی از بخشهای آن به سراغ حجتالاسلام بهمن شریفزاده، دوست نزدیک اسفندیار رحیم مشایی و یکی از حامیان دولت رفته و درباره وعده قدیمی احمدینژاد در خصوص افشای نام مفسدان پرسیده است و بحث به شایعه فساد مالی اطرافیان احمدینژاد و شخص رحیمی رسیده که در آن میخوانیم: «به بحث مطالبات مردم اشاره کردید، دو سه سالی است همینطور که به قول شما درباره خانواده آقای هاشمی صحبتهایی مطرح بود، راجع به آقای مشایی، راجع به فرزندان آقای احمدینژاد، راجع به آقای رحیمی و... سخنانی بارها و بارها شنیده شده، پرونده بیمه فلان، حلقه فلان...
البته این دو خیلی با هم متفاوت بوده، یعنی بار نسبت اتهام به آقای مشایی یا آقای احمدینژاد قابل مقایسه نیست با بار اتهامی که به خانواده آقای هاشمی میزنند، من درباره فرزندان آقای احمدینژاد هنوز چیزی نشنیدم!
قضیه کیش و تحصیل فرزند ایشان، بیشتر بحث من درباره آقای رحیمی است البته.
بله درباره رحیمی زیاد گفتند و درباره پرونده آریا که میگویند آقای مشایی هم با آنها ارتباط داشته.
درباره آقای مشایی میدانید که بارها بهتان زدهاند، سه سال است به گونههای مختلف، اتهاماتی بر دوش ایشان گذارده شده است. از رمالی، ساحری، جنگیری، ارتباط با چی، اومانیست بودن، پولاریست بودن، سکولار بودن، فراماسونر بودن، ناسیونالیست بودن. اما اینها چرت است و او این مشکلات را ندارد و من عذر میخواهم اینطور میگویم. گفتند مشکل اصلی ایشان امنیتی است و ایشان را به جاسوسی و ارتباط با اسراییل متهم کردند، بعد از این هم گذشتند و گفتند قابل اثبات نیست، بعد گفتند ایشان مشکلش اقتصادی است، یعنی آخرین پرده اتهامات، اتهامات اقتصادی به آقای مشایی بود که آن در عرض شش ماه بود و هیچ چیز هم اثبات نشد! اتهامی که به فرزندان آقای هاشمی میزدند چندین ساله بود اما اتهام اقتصادی به آقای مشایی در سال ۹۱ مطرح شد و بعد از اثبات نشدن قبلیها، از اول آمدند یک جوری اعلام کردند.
در همان جلسه استیضاح وزیر کار، این بحث مطرح شد که آقای احمدینژاد نمیگذارند به پرونده نزدیکانشان رسیدگی شود.
آقای رحیمی را میگویید؟
بله!
آقای احمدینژاد بارها گفت و من از دهان خود ایشان شنیدم که گفتند اگر توانستید یک ریال فساد اقتصادی از آقای رحیمی اثبات کنید، بیایید و ایشان را ببرید، آن وقت اگر مقاومتی دیدید. ایشان گفتند که میآیند و میگویند ما که هنوز نمیتوانیم اثبات کنیم اما بگذارید ایشان را ببریم. از این اتفاقات زیاد افتاده است. البته نمیخواهم کسی را محکوم کنم، اما از نظر بازپرس، فرد را بیش از ده روز نمیتوان نگه داشت ولی ما داریم افرادی را که ۹۰ روز و ۶۰ روز در بازداشت بودند و هیچ چیز هم در انتها ثابت نشده است.
به هر حال این روال قضایی است و باید تحقیقات کامل شود.
آقای احمدینژاد گفت، معاون رییسجمهور را نمیتوانید برای بازجویی ببرید زندان و چیزی هم اثبات نشود و بعد بیاید بیرون. مگر آقای ملکزاده را نبردند؟ برای ایشان چیزی ثابت شد؟ ملکزاده که از رحیمی بیشتر متهم بود و متهمترین فرد در میان حامیان دولت به مسایل اقتصادی بود ولی هیچ چیز اثبات نشد.
میخواهم بگویم هیچ چیز برای آقای ملکزاده اثبات نشد، آقای رحیمی به طریق اولی! پرونده این آقایان باز بود. آقای احمدینژاد گفتند اثبات کنید، نه رقمی که شما میگویید، حتی یک ریال اثبات کنید من آقای رحیمی را تحویل شما میدهم و واقعا ایشان این کار را میکرد، منتها اگر بتوانند ثابت کنند، مدارک هم که دست آقایان است. حرف آقای احمدینژاد این بود، چون خیلیها گفتند نمیگذارند. آقای احمدینژاد گفت نمیگذارم رحیمی را ببرید و او را به زندان بیندازید، بعد هم بگویید: نه هیچ چیزی نبود، این خودش خلاف بود. گفت جرم را ثابت کنید من خودم او را تحویل میدهم، ثابت نکنید نمیگذارم به زندان ببرید. آخر معاون رییسجمهور را به زندان ببرند و بگویند هیچ چیز ثابت نشد.
بازجویی شدند؟
سؤال که ایراد ندارد، حرف دولت سر بازداشت است. آقای رحیمی که فرار نمیکند، من را بگیرند، نه ۱۰ روز که ممکن است ۶۰ روز نگه دارند و آخر هم بگویند شما آدم خیلی خوب و نورانی هستید و فقط خواستیم دور موتور شما کند شود؛ چنانکه به برخی دوستان ما گفته بودند! هر روز که دوست دارند، بروند و آقای رحیمی را در دفترشان بازجویی کنند، هیچ ایرادی ندارد. آقای بقایی هم گفت لااقل یک مدرک درباره من ارایه بدهید، یک مدرک»!
منبع:تابناک
|