راهکار تحقق مشارکت حداکثری، برونرفت از قبیلهگرایی است
9 بهمن 1390 |
اما متاسفانه سیاسیون در فضای توهم آلود خود گمان میکنند «همین چند نفر» هستند و ارتباط ارگانیک و سازمانی خود را با مردم قطع کردهاند؛ با این حال آنچه در این برهه از گروههای سیاسی دیده میشود، معطوف شدن این گروهها به دعواهای سیاسی و متلکپرانیهای انتخاباتی در نزدیکی انتخابات است و آنچه مغفول مانده است پاسخ به اصلیترین مطالبات مردمی است که میخواهند با توجه به پرداختن گروهها به آن مطالبات، رای خود را به صندوقهای رای بیاندازند.
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور که تاکنون سه بیانیه تحلیلی در باب انتخابات منتشر کرده است، امروز نیز با صدور بیانیه چهارم تاکید کرد راه کار تحقق مشارکت حداکثری، برون رفت از پارایم حاکم یعنی قبیله گرایی است.
این بیانیه که با کلامی از امام خمینی (ره) آغاز میشود به شدت از عدم توجه گروههای سیاسی و کاندیداهای نمایندگی مجلس به مطالبات اصلی مردم و پرداختن به مسائل حاشیهای انتقاد کرده تا جائی که در بخشی از ان آمده است: این روزها «ساکت فتنه»، «ساکت انحراف»، «ساکت دوم خرداد»، «ساکت فساد» و انواع و اقسام این الفاظ نه تنها وجه گفتمانی معیار مهم «موضع بهنگام در بزنگاههای تاریخی و خطیر انقلاب» را تحت تاثیر قرار داده است بلکه وسیلهای برای تخریب و نپرداختن به مطالبات اصلی و مورد انتظار مردم شده است. آنچه این روزها عموما در صحنه سیاسی کشور شاهد آن هستیم مصداق واقعی و عینی رفتار قبیله گرایی سیاسی است که متاسفانه بیشتر مورد توجه سیاسیون است.
دانشجویان با طرح این سوال که آیا این پارادایم حاکم بر فضای کشور منجر به انتخابات رقابتی با مشارکت حداکثری خواهد شد؟! از گروههای سیاسی خواستهاند «کمی بین مردم آمده و یا لااقل یک روز در سطح شهر پیاده روی کنند تا شاید با خواستههای اصلی آنان آشنا شوند»
متن کامل این بیانیه به شرح زیر است:
از آنجا که مجلس خانه همه مردم و امید مستضعفین است، در شرایط کنونى نباید کسى انتظار داشته باشد که حتماً نمایندگان باید از گروه و صنف خاصى باشند. باید توجه داشت که هنوز خیلى از مسائل وجود دارد که به نفع محرومین باید حل و فصل شود. و تمیز بین کسانى که در تفکر خود خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار دادهاند، با دیگران کار مشکلى نیست. (حضرت امام خمینی (ره) ۱۱ فروردین ۱۳۶۷)
تقریبا از ابتدای تابستان بود که زمرمه تشکیل گروههای سیاسی برای ورود به مجلس نهم در رسانهها پیچید اما با گذشت این چند ماه تا به امروز به نظر میرسد این هیاهو تنها در همان رسانهها پیچیده است علی رغم آنکه سیاسیون گمان میکنند برای خودشان کسی هستند اما لایههای اجتماعی به سرعت در حال تغییرند و البته هم اینان هستند که جهت و سمت و سوی انتخابات را تعیین میکنند.
در واقع میتوان گفت در انتخاباتها مسئله اصلی در لایههای کف جامعه شکل میگیرد و مسئله اصلی مردم هیچگاه «آمدن یا نیامدن چهرههای سیاسی»، «وحدت و یا تکثر گروههای سیاسی» و امثالهم نبوده است. عمیقا اتفاقی که در بطن جامعه روی میدهد آن چیزی نیست که در اتاق شیک و مجلل و در روی میز سیاسیون میآید. البته هر کس که توانست به این بدنههای اجتماعی جهت دهد، میتواند سبد انتخاباتی خود را با آن رای پر کند.
رویدادها و وقایع تاریخ، واقعا آینه جالب و عبرت آموزی است. اگر سیاسیون کمی حافظه تاریخی خود را مرور کنند، خواهند یافت که گوی برد در انتخابات سال ۷۶ را جریانی نصیب خویش کرد که خودشان میگفتند برای حضور حداقلی به انتخابات آمده بودند، اما افت گفتمان عدالت خواهی و مطالبات فرهنگی و نارضایتی جامعه از وضع موجود، اقبال مردمی را به سمتی سوق داد که گفتمان دومی را در ضدیت با وضع موجود ترویج میکرد. اصلاح طلبانی که با تابلوی «ما هم هستیم» آمده بودند، توانستند بر وحدت «حداکثری» و «بیسابقه» جریان راست غلبه کنند چه اینکه کاندیدای جریان راست نماد ابقای وضع موجود شناخته شده بود و میز وحدت این جریان به شدت با کف جامعه بیگانه ساخته بود.
دور دوم انتخابات سال ۸۴ نیز در حالی که بسیاری از نخبگان جامعه از هاشمی رفسنجانی حمایت میکرد اما کاندیدای مقابلی رای آورد که خوشبینترین چهرههای سیاسی نیز به رای آوری وی در این دوره باور نداشتند و اجماع جمعی سیاسیون بر وی کانونی نمیشد؛ با این حال احمدینژادِ نمادِ گفتمانِ عدالتی رای آورد که خوب توانسته بود با بطن جامعه ارتباط گیرد.
اینها همه نشان از آن دارد که رای مردم با اصالت گفتمان است نه آنچه در جمعهای چند نفره سیاسیون مطرح میشود.
اما متاسفانه سیاسیون در فضای توهم آلود خود گمان میکنند «همین چند نفر» هستند و ارتباط ارگانیک و سازمانی خود را با مردم قطع کردهاند؛ با این حال آنچه در این برهه از گروههای سیاسی دیده میشود، معطوف شدن این گروهها به دعواهای سیاسی و متلکپرانیهای انتخاباتی در نزدیکی انتخابات است و آنچه مغفول مانده است پاسخ به اصلیترین مطالبات مردمی است که میخواهند با توجه به پرداختن گروهها به آن مطالبات، رای خود را به صندوقهای رای بیاندازند.
نگاهی گذرا به سایتهای منتسب به گروههای سیاسی نشان دهنده آن است که هر یک از این گروهها قصد دارند یا دیگری را تخریب کنند و یا شبهات مطرح شده از سوی رقیب را پاسخ دهند.
این روزها «ساکت فتنه»، «ساکت انحراف»، «ساکت دوم خرداد»، «ساکت فساد» و انواع و اقسام این الفاظ نه تنها وجه گفتمانی معیار مهم «موضع بهنگام در بزنگاههای تاریخی و خطیر انقلاب» را تحت تاثیر قرار داده است بلکه وسیلهای برای تخریب و نپرداختن به مطالبات اصلی و مورد انتظار مردم شده است. آنچه این روزها عموما در صحنه سیاسی کشور شاهد آن هستیم مصداق واقعی و عینی رفتار قبیله گرایی سیاسی است که متاسفانه بیشتر مورد توجه سیاسیون است.
نپرداختن گروههای سیاسی به مطالبات اصلی مردم و توجه و یا پاسخ روشن به این موارد، به نظر کلید اصلی این انتخابات باشد که هنوز این گروهها یا به آن نپرداختهاند و یا برنامه و پاسخ مناسبی برای آنها ندارند. لذا پیشنهاد ما به گروههای سیاسی آن است که کمی بین مردم آمده و یا لااقل یک روز در سطح شهر پیاده روی کنند تا شاید با خواستههای اصلی آنان آشنا شوند.
آیا این پارادایم حاکم بر فضای کشور منجر به انتخابات رقابتی با مشارکت حداکثری خواهد شد؟! از آنجایی که «مشارکت حداکثری» و «انتخابات رقابتی» –که تناظر یک به یک آن واضح و مبرهن است- به عنوان اصلیترین مطالبه رهبری تاکنون مطرح شده است به نظر میرسد سرگرم شدن گروهها در تخریب یک دیگر، تنها این مطالبه را مورد خدشه قرار داده است.
توجه به المانهای گفتمان انقلاب اسلامی یعنی توجه به نقش مردم، لزوم پاسخ گو بودن مسئولان، تمرکز بر عدالت خواهی و عدالت طلبی، اعتقاد به کارآمدی اسلام و اعتقاد به جنگ فرهنگی، توجه ویژه به مسئله معیشت مردم و وضعیت اقتصادی در کجای برنامهها و گفتههای کاندیداهای محترم مجلس دیده میشود؟! مردم از کجا اطمینان داشته باشند که گروههای مدعی نمایندگی در مجلس، میتوانند از پس مطالبات آنان برآیند؟!
در انتخاباتها توجه مردم به گروهی است که برای اصلیترین مطالبات مردم برنامه داشته باشد؛ در انتخابات ۹۰ نیز وضع به همین صورت پیش میرود، سیاسیون در فضای توهم آلود خود، تنها دیگری را متهم میکنند که «چرا ما را تخریب میکنید؟»، «چرا…؟!» و دریغ از صحبت و ارائه برنامه برای حل مشکلات مردم.
در سازوکارهای سیاسی شکل گرفته آنچه مظلومانه ذبح شده است، نادیده گرفتنهای ظرفیتهای ایجابی است. ظرفیتهایی مثل قانون دانی، ساده زیستی، مردمی بودن، کاردان بودن، کارآمد و کلان نگر بودن در کجای جمع این چند نفر لحاظ شده است جز اینکه تنها بر ظرفیتهای سلبی افراد با لفظ «مرزبندی» تاکید میشود؟!
چرا کسی به این سوالها پاسخ نمیدهد که چه برنامهای برای مبارزه با فقر و فساد و تبعیض دارد؟ چرا کسی پاسخ نمیدهد که چه راهکاری برای مقابله با نفوذ کانونهای قدرت و ثروت در مجلس دارد؟ چرا گروههای سیاسی و سایتهای منتسب به آنها، پاسخ نمیدهد که برای ساختن مجلس پابرهنهها و مجلس مستضعفین چه سازوکاری را در نظر گرفته است؟ چرا کسی برای طرحهای مرتبط با معیشت مردم که سالها در صف تصویب شدن مانده است، برنامهای ارائه نمیدهد؟! اکنون که وضعیت کشور به گونهای است که تلاش میشود آشفتگی اقتصادی با تحریمهای گوناگون، به مشارکت در انتخابات لطمه وارد سازد، کدام گروه سیاسی برای برون رفت از چنین وضعیتی سخن میگوید و طرح و برنامه خود را مطرح میکند؟ چه کسی برای مشکلات معیشتی مردم طرح و ایده دارد؟ آیا جز این است که پاسخ روشن به این مطالبات امیدواری مردم به کشور و جامعه را افزایش میدهد و بر شور و نشاط سیاسی میافزاید؟
منبع:تريبون
|