وقتي قاليباف انتقاد از هولوكاست را بهانه دادن به دشمن ميداند!
8 ارديبهشت 1392 |
يكي از نتايج ورود رويكرد تكنوكرات مآبانه در فضاي سياست خارجي را بايد تن دادن به رفتار سازشكارانه در تعاملات بين المللي دانست. اين رويكرد كه با نتيجه عملي عقب نشيني از مواضع انقلاب و روي آوردن به تنش زدايي در سياست خارجي مواجه است؛ افكار عمومي نماد اين رويكرد در ديپلماسي را هاشمي رفسنجاني مي داند، كما اينكه چندي قبل نيز حسين مرعشي رييس دفتر هاشمي در دوران سازندگي، در گفتگويي تاكيد كرد اين مشي در سياست خارجي نخستين بار در دولت سازندگي بنيان گذاشته شد و بعد از آن محمد خاتمي بود كه آن را ادامه داد.
به گزارش رجانيوز، دكتر قاليباف كه از وي به عنوان يكي از كانديداهاي احتمالي انتخابات پيش رو نام برده مي شود، اخيرا در گفتگو با يكي از خبرگزاري ها درپاسخ به اين پرسش كه "شما به هولوکاست معتقدید؟"؛ به بيان مواضع عجيبي در عرصه سياست كلان خارجي جمهوري اسلامي پرداخته است. مواضعي كه بيان آن در ابتداي كار تبليغات انتخاباتي مي تواند بسيار معنادار باشد. او در اين گفتگو در اين زمينه گفته است:
"آن را از تاریخ دان ها سوال کنید، آن اصلا موضوع بحث من نیست. من می خواهم بگویم وقتی لازم نیست و تامین کننده منافع ما نیست، می آئیم این را مطرح می کنیم. حتی یک ذهنیت درست می شود و یک بهانه در دست دشمن ترین دشمن انقلاب اسلامی که صهیونیست ها هستند می دهیم و آرمان های فلسطین را تحت تاثیر قرار می دهیم. دفاع از آرمان فلسطین جزیی از اصول سیاست خارجی ماست؛ نفی هولوکاست که جزیی از آن نیست و بنا به ماهیت جنجالی خود به جای کمک به ما برای پیشبرد اهداف و آرمانهایمان، به دشمن فرصت می دهد تا مظلوم نمایی کند، علیه ما اجماع درست کند و موضع برحق ما در موضوعی مانند موضوع هسته ای را تحت تاثیر قرار دهد. من می گویم با طرح سخنان کم ثمر پرهزینه، زمینه سوء استفاده دشمنان را فراهم ساختیم. منشاء این موضع گیریها هم سیاست زدگی است. این ها بیشتر مصرف داخلی دارد تا مصرف خارجی. ما از سیاست زدگی در عرصه سیاست خارجی بسیار آسیب دیده ایم. سیاست بازان نباید جایی در سیاست خارجی ما داشته باشند چون منافع ملی را قربانی رقابت های سیاسی داخلی می کنند."
اين اظهارات در حالي از سوي شهردار تهران بيان شده است كه در واقع منطق اصلي آن، دوري از اظهارات "تنش زا" و "بهانه ندادن دست دشمنان" است؛ منطقي كه شايد در يك رويكرد سكولار و دور از مواضع انقلابي و ديني، منطقي به نظر برسد اما تاملي در سيره عملي امام خميني (ره) و رهبر معظم انقلاب نشان مي دهد اين رويكرد منفعلانه كه به بهانه تنش زدايي، در عمل در دولتهاي سازندگي و اصلاحات اجرا شد و حتي امروز نيز شهردار تهران در فرار به جلو به آنها نقد مي كند، امروز توسط خود وي در معرض احيا قرار گرفته است.
پيگيري اين رويكرد در سياست خارجي از سوي برخي كانديداها بلافاصله با استقبال رسانه هاي مورد حمايت آنها از جمله راديو فردا، ارگان رسمي سازمان سيا قرار گرفت.
اين در حالي است كه روزنامه همشهري ارگان رسمي شهرداري تهران نيز ترجيح داد بخش هاي مورد اشاره سخنان قاليباف را حذف كرده و مانع انتشار بيشتر آن در افكار عمومي شود. (اينجا)
از طرف ديگر بازخواني مواضع انقلابي و روشن رهبر معظم انقلاب درباره هولوكاست، به خوبي نشان دهنده تفاوت ديدگاه تكنوكرات ها با ايشان در سياست خارجي است، چرا كه با اين منطق رهبر انقلاب نيز نبايد هيچ گاه اين مباحث را به علت "بهانه دادن دست دشمنان!" مطرح مي كرده اند.
ايشان در 27 شهريور 1391 با تاكيد بر "مجهول الحال بودن هولوكاست" مي فرمايند:
"امروز در بسيارى از كشورهاى غربى كسى جرأت ندارد كه واقعهى مجهولالحال هولوكاست را زير سؤال ببرد. آن طورى كه اطّلاع دادند به ما، در آمريكا اگر كسانى با تكيه به مبانى روانشناسى و جامعهشناسى بخواهند بر عليه همجنسبازى چيزى بنويسند و منتشر كنند، قادر نخواهند بود، جلويشان گرفته ميشود! اينها چطور ملتزم به آزادى بيانند؟ آن جايى كه پاى سياستهاى خبيث صهيونيستى در ميان است كه بايد اخلاق ملّتها و نسلهاى جوان به فساد كشيده بشود، در آنجا آزادى بيان معنا ندارد و كسى جرأت نميكند و حق ندارد در مقابل اين سياست خباثتآلود و رذيلانه چيزى منتشر كند - يا در قبال مسئلهاى مثل هولوكاست - امّا براى اهانت به مقدّسات اسلامى و به خيال خودشان براى سبك كردن اين مقدّسات در چشم جوانان كشورهاى اسلامى چرا! كسى از اينها باور نميكند."
ايشان هم چنين در 18 اسفند 1390 با افسانه دانستن هولوكاست مي فرمايند:
"در يك كشورى كسى به افسانهى هولوكاست اعتراض ميكند، ميگويد من قبول ندارم؛ او را زندان مىاندازند، محكومش ميكنند كه چرا يك حادثهى پندارىِ تاريخى را انكار ميكنى! حالا گيرم پندارى هم نباشد - واقعى باشد - خيلى خوب، انكار يك حادثهى واقعىِ تاريخى مگر جرم است؟ اگر براى كسى روشن نشد، ثابت نشد و او انكار كرد يا حتّى در آن ترديد كرد، او را بيندازند زندان! الان در كشورهاى مدعى تمدن در اروپا قضيه اين است: اگر كسى اعتراض كند، ترديد كند، قبول نداشته باشد، دادگاهها محكومش ميكنند."
رهبر انقلاب در 14 اسفند 87 نيز بار ديگر با مطرح كردن هولوكاست، مي فرمايند:
"عدم تحمل رسانههای غربی و صهيونيستی و دولتهای حامی صهيونيزم در برابرِ حتی طرح سؤال و تحقيق درباره هولوكاست كه بهانهی غصب فلسطين بود، يكی از نشانههای اين تزلزل و ابهام است. اكنون وضع رژيم صهيونيستی از هميشهی تاريخ سياه خود در افكار عمومی جهان بدتر و پرسش از دليل پيدايش آن جدّيتر است. اعتراض بیسابقه و خودجوش جهانی از شرق آسيا تا امريكای لاتين عليه آن رژيم و تظاهرات مردمی در 120 كشور جهان و از جمله در اروپا و در انگليس كه خاستگاه اصليِ اين شجرهی خبيثه بود، و دفاع آنان از مقاومت اسلامی غزه و از مقاومت اسلامی لبنان در جنگ 33 روزه، نشان ميدهد كه يك مقاومت جهانی عليه صهيونيزم پديد آمده كه در 60 سال گذشته هرگز تا اين حد، جدی و حجيم نبوده است. ميتوان گفت مقاومت اسلامی لبنان و فلسطين توانسته است وجدان جهانی را بيدار كند."
معظم له در 8 دي ماه 1385 نيز مي فرمايند:
"باجگیری دائمی آنان از دولتهای عربی و متقابلاً باج دهی همیشگی آنان به رژیم صهیونیستی؛ حمایت از اهانتكنندگان به مقدسات اسلام و حتی افتراء و اهانت صریح بلندپایگان غربی ازقبیل پاپ به این آئین الهی و متقابلاً جرم شمردن تحقیق و تردید دربارهی هولوكاست و كیان صهیونیستی؛ حمله نظامی و كشتار و ویرانی در عراق و افغانستان بنام دمــــوكراسی، و متقابلاً توطئه بر ضد دولتهای منتخب مردمسالار در فلسطین و عراق و آمریكای لاتین و هر جای دیگری كه عوامل آمریكا و صهیونیست بر سر كار نیامده باشند؛ غوغای مبارزه با تروریسم و متقابلاً گفت و گوی پنهانی و حتی كمك به تروریستهای جرّار در عراق و غیره..این رفتارهای نامعقول و كین توزانه بر ملتهای مسلمان حجت را تمام كرده و به بیداری اسلامی كمك رسانده است."
اما امام خميني نيز همواره مواضع صريح و روشني در اين باره داشته اند. مواضعي كه نشان مي دهد با منطق تكنوكرات ها، بسيار چالش برانگيز تر از طرح هولوكاست در افكار عمومي بوده است و با اين اوصاف شهردار تهران بايد پاسخ دهد آيا اين سخنان حضرت امام بهانه به دست دشمنان نداده است؟!
حضرت امام در پيام تاريخي قطعنامه با فراتر رفتن از طرح موضوع كوچكي مانند هولوكاست، از لزوم نابودي و خشكانيدن ريشه هاي فاسد صهيونيسم، سرمايه داري و كمونيسم سخن مي گويند:
"ما در صدد خشکانیدن ریشه های فاسد صهیونیسم، سرمایه داری و کمونیسم در جهان هستیم ما تصمیم گرفته ایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظامهایی را که بر این سه پایه استوار گردیدهاند، نابود کنیم."
ايشان همچنين در صفحه 181 جلد 16 صحيفه نيز ازبا بيان "اينكه بايد همه بپاخيزيم و اسراييل را نابود كنيم" تصريح مي كنند:
*ما از مردم بي پناه فلسطين در مقابل اسراييل دفاع مي كنيم. اسراييل اين جرثومه فساد هميشه پايگاه آمريكا بوده است. من نزديك به بيست سال خطر اسراييل را گوشزد نموده ام بايد همه بپا خيزيم و اسراييل را نابود كنيم و ملت قهرمان فلسطين را جايگزين آن گردانيم."
گفتني است پيش از اين نيز قاليباف در 2 برهه با ارسال پالس تنش زدايي در سياست خارجي، رويكرد اصلي خود در اين باره را به نمايش گذاشته بود. وي در 17 خرداد 84 بنا بر خبري كه خبرگزاري فارس منتشر كرد، درباره سياست خارجي دولت خاتمي در بدست آوردن انرژي هسته اي مي گويد:
"روشي كه دولت (اصلاحات) در بدست آوردن اين انرژي دنبال كرده است بسيار مناسب و منطقي است و بايد همين سياست دنبال شود."
وي همچنين با انتشار مقاله اي در مهرماه 91 در همشهري ماه تحت عنوان "دولت توسعه و ضرورت هاي شكل گيري آن در ايران" آشكارا از لزوم تنش زدايي در عرصه سياست خارجي سخن مي گويد و مي نويسد:
"شرط استفاده از اين فرصتها آن است كه دولت موفق شود گونهاي سياست خارجي معقول را در فضاي بيروني مديريت كند، سياست خارجياي كه در آن مسئله زمينهسازي براي توسعه، محور باشد. رهاشدن سياست خارجي از ديدگاههاي تهديدگرايانه مصرف، گامي مهم در اين مسير است. دولت توسعهگرا در سياست خارجي خود، به گذر از ديدگاههاي احساساتي به سوي واقعگرايي نيازمند است؛ اين گذار را ميتوان رنسانس سياست خارجي ايران ناميد. رنسانسي كه در نهايت، ميزان تنش با دنياي بيرون را براي ايران كاهش ميدهد. اين تنشزدايي، بسياري از فرصت هاي موجود در محيط بينالمللي را براي ايران به ارمغان خواهد آورد، فرصتهايي كه نياز ضروري ايران در روند توسعه هستند."
و جالب آنكه دقيقا همين عبارات، پيش از اين در در 12 دي ماه 87 در روزنامه اعتماد ملي در مطلبي تحت عنوان "دولت توسعه گرا، تقويت متقابل دولت و مردم" تكرار شده بود كه تصوير آن را مشاهده مي كنيد:
حال مشخص نيست در حالي كه رهبر كبير انقلاب با صراحت از لزوم نابودي اسراييل سخن مي گويند و رهبر انقلاب نيز هولوكاست را يك "افسانه" مي دانند، طرح اين مسايل در سياست خارجي را بهانه دادن به دست دشمنان مي داند؟ آيا فهم بديهيات و اصول سياست خارجي تقابلي با مستكبرين عالم براي تكنوكرات ها دشوار است يا گوش شنواي آن وجود ندارد؟
منبع:رجانیوز
|