منتظر ترافیک صِفرها باشید
3 ارديبهشت 1392 |
سفر هیأت دولت به خوزستان پس از سفر به سمنان، دومین سفر در مرحله جدید سفرهای دولت است. ظاهرا فردا سفر به اصفهان و پس از آن به کرمان و قم نیز در راه است؛ سفرهایی داغ با حواشی فراوان که نمیگذارد، صدایی دیگر به گوش برسد، مگر صدای انتخابات و نالههایی از گرانی و قیمتهای رو به بالا.
احمدینژاد عمله اپوزیسیون خواهد بود، نه قهرمان ملی یا برنده انتخابات
ادامه حواشی پر دامنه سفرهای استانی و سخنان رئیس جمهور، امروز واکنشهای گوناگونی را در روزنامههای کشور در پی داشته است.
در این باره، حسین شریعتمداری، مدیر مسئول کیهان در سرمقاله امروز کیهان با تیتر «پایان بزرگراه با احتیاط برانید!» خطاب به احمدینژاد نوشت: آقای رئیس جمهور در ماههای آخر مسئولیت خود، دستاوردهایتان را ضایع نکنید!
مهدی محمدی نیز در وطن امروز در این باره و در یادداشتی با نام «چه خواهد شد؟» نوشته است:
طبعا آسانترین کار این است که آقای رئیسجمهور بگردد و این و آن را مقصر مشکلات معرفی کند. ایرادی هم ندارد. مهم این است که بداند حتی اگر در اینکه کسانی را از چشم خلایق بیندازد موفق باشد، در اینکه این انرژی منفی را برای خود یا برای دردانهاش بدل به سرمایه رای کند، موفق نخواهد بود. آنچه مردم میخواهند حل مشکلاتشان است نه بهانهتراشیهایی از این قبیل که آقای رئیسجمهور بگوید زورش به محافل پشت پرده نمیرسد یا اینکه برگ رو کند که فلانی و بهمانی این مشکلات را دارند. این محافل آن روز که آقای رئیسجمهور هر چه میخواست میکرد، منحل میکرد، تاسیس میکرد، میگرفت، میداد و... کجا بودند؟ مردم خواهند پرسید اگر احمدینژاد نتوانست چرا مشایی باید بتواند؟ بنابراین استراتژی سیاهنمایی و به گروگان گرفتن مشکلات نظام حداکثر کاری که میکند این است که آب در آسیاب دشمنانی بریزد که اکنون صبح تا شام هیچ کاری ندارند جز اینکه برای احمدینژاد سوت و کف بزنند و خنجرهای آخته خود را آبدیدهتر کنند تا با اطلاعات و بهانهها و ملاتهای جدیدی که احمدینژاد به آنها میدهد، ضربههای کاریتری به نظام بزنند. اجازه بدهید صریح بگویم. با این راهبرد، احمدینژاد عمله اپوزیسیون خواهد بود نه قهرمان ملی یا برنده انتخابات.
حمیدرضا ترقی، عضو شورای مرکزی جمعیت مؤتلفه اسلامی نیز به احمدینژاد هشدار داده و در روزنامه قانون نوشته است: متأسفانه انعکاس این اخبار در رسانههای خارجی بسیار نامطلوب است به طوری که مثلا شبکه ABC میگوید احمدینژاد شیر زخم خورده است یا برخی امیدشان به احمدینژاد برای به چالش کشیدن نظام است. طبیعتا نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران سعه صدر بالایی دارد و اگر اینگونه اقدامات و رفتارهای رئیس جمهور را تحمل میکند نشانه ضعف نظام نبوده و نیست بلکه مصلحتهایی مانند حفظ نظام و موقعیت بینالمللی جمهوری اسلامی ایران است که موجب شده با احمدینژاد مدارا کند. قطعا اگر نظام احساس کند خطری جدی نسبت به بحران آفرینی در انتخابات آینده از طرف آقای احمدینژاد وجود دارد از راهکارهای قانونی مانند مجلس شورای اسلامی و دیگر نهادهای نظام برای برخورد با آن استفاده میکند.
روزنامه تهران امروز، سخنان رئیس جمهور را برای فرار از پاسخگویی دانسته و گفته: محمود احمدینژاد در دومین روز سفرش به استان خوزستان باز هم تهدید به افشاگری کرد و گفت که برایم پیغام میفرستند «باهات برخورد میکنیم». احمدینژاد نامی از کسی نبرد اما تهدید کرد پروندهها را رو میکند. تهدید احمدینژاد به افشاگری در شرایطی است که طی ۸ سال گذشته از این حربه استفاده کرده تا بنا به گفته تعدادی از نمایندگان از پاسخگویی فرار کرده و توپ را به زمین کسانی بیندازد که هیچ نام و نشانی از آنان نمیدهد. از سوی دیگر زمستان سال گذشته در مجلس از احمدینژاد خواسته شد به جای تهدید به افشاگری، به ارائه کارنامه خود بپردازد و بگوید در این ۸ ساله چه کارهایی انجام داده است. بهعنوان مثال، تازهترین نظرسنجیها نشان میدهند که مردم دغدغه گرانی و تورم بالا دارند اما احمدینژاد به این مسائل نمیپردازد و در عوض با سیاسی کاری به فکر گریز از پاسخگویی است. حتی در شهرستان هویزه که احمدینژاد درباره مسائل جناحی حرف میزد، مردم شعار بیکاری و تورم سر دادند.
در میان روزنامههای اصلاحطلب نیز، «ما میتوانیم را فراموش کنید»، تیتر مطلبی است که عباس عبدی برای شرق نوشته و در آن آورده است: اظهارات روزهای اخیر رییس دولت را در نقد و محکومکردن کسانی که هیچ نام و نشانی از آنها ارایه نمیشود، چگونه میتوان تفسیر و تعبیر کرد؟ دولتی که با شعار «ما میتوانیم» و اراده برتر از هر چیز دیگر است به میدان آمد، چرا امروز کارش به جایی رسیده که میگوید «دست ما را بسته و در حوضی انداختهاند؟» میگویند خودت بیرون بیا و کشور را نیز بیرون بیاور، وزنه هم به پای دولت آویزان کردهاند و هر وقت که میخواهند از حوض بیرون بیایند یک دست روی سرش میگذارند و آن را در آب فرو میبرند. این اظهارات حتی اگر برای مظلومنمایی یا رفع مسوولیت بحرانها و نابسامانیهای موجود از دوش دولت باشد، یک معنای روشن دارد و آن این است که اگر این ادعاها درست باشد، دولت در تحقق اصلیترین شعار خودش شکست خورده است و این نشان میدهد که «ما میتوانیم» را باید «ما نمیتوانیم» خواند و آن روز که گفتند «ما میتوانیم» به «توانستیم» تبدیل شده، ادعای خلاف واقعی را طرح کرده بودند. امروز هم که علیه این موجودات ناشناخته میگویند «شما که عددی نیستی» این هم خلاف واقع است چون اگر عددی نبودند دست دولت را نمیتوانستند چنان ببندند. پس حداقل یکی از این دو ادعا خلاف است.
عبدی در بخش پایانی مطلب خود نتیجه گرفته است که: اگر در ابتدای کار، سیاههای از مفسدان اقتصادی در جیب رییس دولت بود و خارج نمیشد، اکنون این سیاهه از کسانی است که جلوی دولت مانع ایجاد میکنند. ولی فراموش نکنیم که همه این سخنان معطوف به انتخابات و فرارکردن از پاسخگویی است. دولت تمامی هموغم خود را برای خنثیکردن کوششهای برخی از رفقایش جهت ردصلاحیت نامزد مورد نظر رییس دولت بسیج کرده است. حتما میپرسید که بر چه اساسی این سخن گفته میشود؟ روشن است که این همه خط و نشانکشیدن صریح و آشکار رییس دولت فقط برای منتفیکردن ردصلاحیت نامزد مورد نظر ایشان است و الا درباره دیگر نامزدهای احتمالی دولت که چنین مشکلی مطرح نشده است.
منتظر ترافیک صفرها باشید
مهمترین مسائل اقتصادی امروز کشور حذف ارز مرجع به خصوص در مورد دارو و نیز مصوبات کمیسیون تلفیق در مورد هدفمندی در سال جاری است.
بهار در این مورد و در مطلبی با عنوان «منتظر ترافیک صفرها باشید» نوشته است: ارز مرجع، گام کوچکی برای خداحافظی با واردات دارد. گندم، جو، ذرت و سویا گامهای آخر ارزی هستند که با عنوان ارز هزار و ۲۲۶ تومانی شناخته میشود و حالا قرار است تنها به همین چهار قلم کالا اکتفا کند و سایه محدودیت پرداخت را بر سر خود ببیند.
بانک مرکزی، دیروز مصوبه حذف ارز مرجع را ابلاغ کرد، خبر حذف ارز مرجع پیش از این از سوی وزیر صنعت داده شده بود و مهدی غضنفری از حذف ارز مرجع برای واردات بعضی اقلام اساسی گفته بود، اما به نظر میرسد این بعضی اقلام اساسی شامل تمامی اقلام به جز گندم، جو، ذرت و سویا شد و ارز مرجع را تنها به واردات بعضی اقلام اساسی اختصاص داد. تصمیمی که نگرانیهای گرانی را از ابتدا با خود همراه میبیند و بعضی این اقدام را دامنزدن به تورم و گرانی معنا میکنند
قانون در مورد عواقب اخبار اقتصادی این روزهای کشور از هجوم مردم به بازارهای مواد غذایی خبر داده و نوشته است: انبارهای خانگی پر میشوند. این روزنامه توضیح داده است که افزایش یکباره قیمت برخی اقلام اساسی سبد خرید خانوارها، انبارهای خانگی را دوباره لبریز از کالا کرد. افزایش ۶۰ درصدی قیمت گوشت، گرانی شدید میوه، افزایش قیمت سیبزمینی و پیاز، رشد قیمت روغن نباتی، وعده گرانی نان، افزایش بهای سبزیجات و... سبب شده است طی روزهای اخیر تمایل مردم به انبار کردن کالاها در خانههایشان افزایش یابد.
پیامدهای حذف ارز مرجع مسألهای است که توسط نمایندگان و کارشناسان در روزنامه تهران امروز مورد بررسی قرار گرفته است. یکی دیگر از اعضای هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی معتقد است ارز مرجعی که به کالاهای اساسی تخصیص داده میشد، هم آثار منفی داشت و هم آثار مثبت.
ابوالحسن خلیلی در گفتوگو با تهران امروز در این باره میگوید: اثر مثبت این امر پایین نگهداشتن قیمت کالاهای اساسی بود که موجب میشد به مردم فشار وارد نشود. اما نکته منفی تخصیص ارز مرجع این است که عدهای ممکن است رانتهایی دریافت کنند که منجر به پدیده قاچاق شود.
اسدالله عسکراولادی اما نگاه متفاوتی به قضیه دارد. او به تهران امروز میگوید: وزیر اعلام کرده که برای کالاهای اساسی ارز مرجع در نظر گرفته خواهد شد. با خبر ایشان حتما شرکتهای دولتی ارز مرجع دریافت میکنند. او در پاسخ به این سوال که با وجود ابلاغ بخشنامه بانک مرکزی درباره حذف ارز مرجع آیا امکان بازگشت آن وجود دارد، میگوید: ایشان وزیر است و لابد چیزی میداند!
این عضو اتاق بازرگانی تهران ادامه میدهد: از چهار ماه قبل ارز مرجع به شرکتهای غیردولتی داده نشده و اگر قرار بود اتفاقی در اقتصاد کشور بیفتد، تاکنون افتاده است. افزایش قیمت کالاهای اساسی اثری روی تورم نخواهد داشت، بلکه تورم به عدم پرداخت ارز مرجع به ردیفهای ۳ تا ۸ است. او معتقد است اگر اتاق مبادلات ارزی ارز را در اختیار این کالاها قرار دارد، تورم مهار خواهد شد، وگرنه وضعت بد الان بدتر خواهد شد!
ابتکار نیز در شرح عواقب و چرایی حذف ارز مرجع دارو نوشته است: جالب اینکه اکنون و درماه پنجم حضور طریقت منفرد در وزارت بهداشت این وزارتخانه به جای تلاش برای گرفتن حق بیماران از بانک مرکزی، خودزنی کرده است؛ چندی پیش و به پیشنهاد و یا با موافقت محمدحسن طریقت منفرد، وزیر بهداشت، ارز مرجع دارو حذف شد و دارو از لیست ارز مرجع خارج و در صف ارز مبادلهای قرار گرفت. این یعنی قیمت دارو رسما و حداقل دوبرابر میشود. البته وزیر بهداشت از این اتفاق، به نیکی یاد میکند. او روز یکشنبه در دور چهارم سفرهای استانی در خوزستان دفاعیه سفت و سختی از تبدیل ارز دارو از مرجع به مبادلهای داشت و گفته است که ارز دارو از نرخ مرجع به مبادلهای تبدیل شده و باقی مانده آن در لایحه بودجه امسال در نظر گرفته شده که تأثیر زیادی در قیمت ایجاد میکند.
او در توضیح دلیل این کار چنین گفت: یکی از برنامههای دولت خارج کردن داروها از حالت دو نرخی است به طوری که داروها نرخ واحد داشته باشند. دولت برای اصلاح گردش کار دارو در سال جاری برنامه جدی را در دستور کار خود قرار داده است. اهمیت این موضوع شفافیت در ارائه خدمات دارویی و ارتقای کیفیت داروها است امیدواریم با این طرح وضعیت تولید و عرضه دارو روند بهتری به خود بگیرد. به گفته وزیر بهداشت، در حال حاضر ایران ارزانترین کشور در ارائه دارو به بیماران است: چون ۹۷ درصد داروها در داخل تولید میشود.
در همین حال کامران باقری لنکرانی، وزیر اسبق بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در مورد علت بروز مشکلات دارویی افزود: یکی از مشکلات ما در عرصه مدیریت و برنامهریزی کشور این است که صبر کنیم، مشکلی به وجود بیاید بعد بخواهیم آن را علاج کنیم. وی ادامه داد: در مورد مسائل دارویی با توجه به تحریمها، برای خیلیها از زمستان سال ۹۰ روشن شده بود که با بحران دارو مواجه میشویم. انتقادی که مطرح است این است که مسئولان وقت وزارت بهداشت متناسب با این آیندهنگری و پیش بینی، برنامه ریزی بهنگام نکردند. وزیر اسبق بهداشت گفت: نمیخواهم کسی را مقصر اعلام کنم ولی فکر میکنم که به آن پیش بینی که در سال ۹۰ شده بود توجهی نشد. وی گفت: خود من هم در آن زمان جزو کسانی بودم که نامهای را در این زمینه برای مسئولان وقت وزارت بهداشت فرستادم، اما متناسب با این بحران قابل پیش بینی میدیدیم که آمادگی لازم و بهنگام ایجاد نشد و فرصت از دست رفت.
اما در این زمینه حسینعلی شهریاری رئیس کمیسیون بهداشت و درمان گفته است: ما به دولت پیشنهاد دادیم دارویی را که با ارز ۲۵۰۰ تومان وارد میکنیم، به شرکتهای دارویی با ارز آزاد بدهیم و مابه التفاوت را یارانه به شرکتهای بیمه بدهیم و به اصطلاح بیمه را اصلاح کنیم تا از دفترچه استفاده شود و نگوییم که دارو بیمه نیست. شهریاری با اشاره به اینکه باید عدالت در بیمه رعایت شود ادامه میدهد: ما در کمیسیون این موضوع را پیگیری میکنیم چون تجمیع بیمهها در قانون هم دیده شده است و عدالت بیمهای ایجاد کرد.
اصلاً نمیدانم در این انتخابات چه میشود!
سرنوشت انتخابات پیش رو نیز از مسائل مهمی است که مورد توجه روزنامهها قرار گرفته است. در حالی که کیهان از توجه بیشتر به اسحاق جهانگیری نزد اصلاحطلبان خبر داده است، قانون سخنان ناطق نوری را مورد توجه قرار داده است و از قول وی نوشته: «اصلاً نمیدانم در این انتخابات چه میشود!». قانون توضیح داده است: علی اکبر ناطق نوری که روزگاری محل اجماع گروههای اصولگرا برای انتخابات ریاست جمهوری بود، میگوید نمیدانم در این انتخابات چه میشود. این البته تنها جملهای برای نشان دادن بیخبری او نیست، بلکه کنایهای است که این ریش سفید سابق اصولگرایان به افراد و گروههای این اردوگاه زده است.
وی در انتخابات سال ۸۴ قصد داشت با ریش سفیدی و کدخدامنشی اصولگرایان را در برابر اصلاح طلبان متحد کند، اما محمود احمدینژاد با خروج از زیر سقف توافقات آن روز اصولگرایان، انشقاقی در این اردوگاه ایجاد کرد که تا هشت بعد نیز ادامه پیدا کرده است. این اتفاق به اندازهای شدید بوده است، که ناطق نوری که قصد ایجاد وحدت گروههای اصولگرا برای مقابله با اصلاح طلبان را داشت، این روزها در برخی تحلیلها در اردوگاه اصلاح طلبی ارزیابی میشود. اینک هشت سال پس از آن روزها واکنش این ریش سفید سابق اصولگرایان به تحولات این روزهای این جناح جالب توجه است. ناطق نوری در خصوص حضور اصلاحطلبان در انتخابات یازدهم و همچنین تکثر کاندیداها در این انتخابات به ذکر این جمله بسنده کرد که هنوز چیزی مشخص نیست؛ اصلا نمیدانم در این انتخابات چه میشود.
قانون در گزارشی که از اعلام نامزد پایداریها ارائه کرده است از احتمال تکرار سناریوی سال ۸۴ خبر آورده و توضیح داده است که: هنگامی که مصباح یزدی شروع به سخنرانی کرد لنکرانی مانند فرزندی که به حرفهای پدرش گوش میدهد چشم به دهان آیت الله دوخته بود و پلک نمیزد.
در این بین هر چه بیشتر به پوشش و حرکات لنکرانی توجه میکردم، یاد ابتدای دوران ریاست جمهوری احمدینژاد افتادم؛ با همان کت بهاری زرد که بعدها به کاپشن احمدی نژادی معروف شد. در این بین جوانی روزنامه ۹ دی را که حمید رسایی مسئولیت آن را برعهده دارد در دست داشت که تیتر یک آن را درخواست ازهاشمیرفسنجانی برای انتشار مابقی سخنانش تشکیل میداد. بعد از مدتی بیانیهای برای معرفی کامران لنکرانی بهعنوان نامزد جبهه خوانده شد. درقسمتی از بیانیه صورت بود: برادرمان دکتر باقری لنکرانی علاوه بر امتیازات برجستهای همچون تقوا، دینداری، ولایت مداری، کار آمدی، نگاه گفتمانی و رو به جلو،، توجه به خرد جمعی و برنامه محور بودن از مدارج علمی ممتازی برخوردارند.
قانون خود این مسأله را با بعضی سیاسیون نیز در میان گذاشته است. حسین انصاری راد تأکید کرده است: لنکرانی کاندیدای مصباح است و با اختلافی که بین احمدینژاد و مصباح وجود دارد احتمال ائتلاف آنها وجود ندارد. لازم به ذکر است مصباح یزدی و پایداری خط خود را از احمدینژاد جدا کرده است و معلوم نیست که عاقبت کار چه میشود. ولی میتوان گفت مصباح دیگر هیچ شانسی ندارد ولنکرانی این دور رای نمیآورد مگر اینکه اصولگرایان متحد شوند و روی نامزد پایداری ائتلاف کنند که فکر نمیکنم چنین اتفاقی رخ دهد.
این در حالی است که احمد سالک، نماینده مردم اصفهان در مجلس شورای اسلامی نیز در گفتوگو با «قانون» هشدار داده است که اصولگرایان متفرق شکست میخورند. وی سناریوهای انتخابات را چنین توصیف کرده که: سه سناریو در این رابطه وجود دارد؛ یک احتمال این است که افراد قدری از اصلاحطلبان یا جریانات دیگر در میدان حضور نداشته باشند، در این صورت ضرورتاً باید رقابت سالمی بین اصولگرایان برای دعوت مردم به حضور در صحنه و حضور حداکثری پای صندوقهای رای وجود داشته باشد. سناریوی دیگر این است که رقابت بین اصولگرایان و دیگران باشد. در اینجا اصولگرایان باید وحدت کنند وگرنه اگر تفرقه داشته باشند، دیگران پیروز میدان خواهند بود. در این حالت هم ما نیازمند یک رقابت سالم و قانونی برای دستیابی به وحدت هستیم. سناریوی سوم هم این است که مشکلات و موانعی را در این مسیر ایجاد کنند و اتفاقاتی مثل سال ۸۴ رخ دهد که باید دقت لازم در این باره صورت گیرد.
منبع:سایت رأی ملت
|