تعیین برنده جشن در ورزشگاه آزادی
  31 فروردين 1392

 


جشن دولت در عصر پنجشنبه هفته گذشته در ورزشگاه آزادی با همه حواشی قبل و حین اجرای آن مورد بررسی روزنامه‌های امروز قرار گرفته است؛ افزون بر این، انتخابات ریاست جمهوری و به ویژه تکثیر نامزدهای اصولگرا و در کنار آن آینده نرخ سوخت و تأثیرات اقتصادی آن مهم‌ترین عناوین روزنامه‌های امروز کشور هستند.

برنده جشن در ورزشگاه آزادی کیست؟

همایش دولت با عنوان تقدیر از دست‌اندرکاران سفرهای نوروزی در ورزشگاه آزادی با واکنش‌های متفاوت روزنامه مواجه شده است. در حالی که کیهان اشاره کوتاه به سخنان احمدی‌نژاد را بهترین روش برخورد با این جشن در نظر گرفته، خورشید روزنامه نزدیک به دولت مسأله مهم را بی‌توجهی صدا و سیما به آن دانسته و از ‌حضور نداشتن دوربین‌های صدا و سیما انتقاد کرده است.

تهران امروز روزنامه نزدیک به شهردار تهران نیز، با تأکید بر انتخاباتی بودن جشن دولت، پر نشدن ورزشگاه، جدیت دولت بر برگزاری آن با وجود همه مخالفت‌ها، عدم حضور مشایی و به کار نبردن عبارت زنده باد بهار توسط رئیس جمهور را نکات مهم این جشن دانسته است.

شرق ضمن اشاره به اینکه محمود احمدی‌نژاد، شش سال پس از وعده باز کردن در ورزشگاه‌ها بر روی زنان، به وعده‌اش عمل کرد، در این مورد نوشته است: همایش جنجالی «آزادی» به مرحله اجرایی رسید و پنجشنبه از خط پایان گذشت. اکنون شاید زمان مناسب برای بررسی این نکته باشد که برد و باخت طرفین اصلی ماجرا (حامیان دولت و اصولگرایان) در این کارزار تبلیغاتی چه بود؟

اگر هدف محوری هر گام انتخاباتی ـ تبلیغاتی را جلب‌توجه افکار عمومی به کمپین و نامزدی خاص فرض کنیم، آنگاه مشخص خواهد شد اصلی‌ترین رهاورد همایش برای احمدی‌نژاد و حامیانش آن بود که در پی انتقادهای تند و گسترده رقیب اصولگرای خویش، ابتکار‌عمل را در کارزار انتخابات به دست گرفتند؛ بدون آنکه زحمت و هزینه زیادی برای برجسته‌سازی این رخداد متقبل شوند. در واقع، اصولگرایان با هجوم تبلیغی پرفشار، ناخودآگاه، موجب شدند رونمایی از نامزد اصلی دولتی‌ها، به صدر فهرست چالش‌های انتخاباتی منتقل شود و نگاه افکار عمومی به سمت نامزد غیررسمی مورد منازعه یعنی مشایی، جلب شود. در کوران فشار تبلیغی اصولگرایان؛ این پرسش نزد مردم و ناظران شکل گرفت که آیا احمدی‌نژاد تن به عقب‌نشینی خواهد داد؟ درست در همین هنگام بود که دومین دستاورد، نصیب حامیان دولت شد. زیرا تاکید دولت بر برگزاری «پر‌قدرت» همایش و در ‌‌نهایت، نفس اجرای آن، باور اذهان حامیان و طیفی از ناظران داخلی و خارجی را به ویژگی پایداری و عقب‌نشینی نکردن احمدی‌نژاد مقابل هجمه رقیب عمیق‌تر کرد.

البته «خروجی» همایش برای دولتی‌ها «برد محض» نبود زیرا مراسم در غیبت مشایی، بدون رونمایی رسمی از نامزدی او و حتی با پرهیز از سر دادن شعار رایج «زنده‌باد‌بهار» برگزار شد. ابتدایی‌ترین انگاره آن است که احمدی‌نژاد و مشاورانش به دلیل نگرانی از واکنش‌های بعدی رقیب، به‌ ویژه در مرحله بررسی صلاحیت نامزد‌ها، مصلحت را در آن دیده‌اند که ضمن برگزاری مراسم، درون‌مایه آن را از اقدامات و نشانه‌های تبلیغاتی تهی سازند و رونمایی از مشایی را به زمان دیگری موکول کنند. این تصور، هرچند با مصلحت‌سنجی‌های مرسوم عالم سیاست، سازگار است اما با عملکرد مشاهده شده از احمدی‌نژاد به‌خصوص در ماه‌های اخیر، منطبق نیست؛ بنابراین، فاصله گرفتن همایش از تبلیغات مستقیم انتخاباتی را باید در نقطه دیگری رمزگشایی کرد؛ نقطه‌ای که از جمله دگر باخت‌های دولتی‌ها در «آزادی» محسوب می‌شود؛ یعنی ناکامی در پر کردن سکوهای صد‌هزار نفری ورزشگاه قدیمی کشور.

در حالی که شرق از پیروزی نسبی احمدی‌نژاد نوشته، قانون از شکست میزبان در نمایش آزادی خبر داده است، زیرا احمدی‌نژاد باز هم برای ورزشگاه نیمه خالی سخنرانی کرد.

این در حالی است که صادق زیباکلام در روزنامه آرمان نتیجه داوری خود را تساوی صفر بر صفر در استادیوم آزادی اعلام کرده‌ و‌ نوشته است: هم طرفداران دولت و هم اصولگرایان خود را در بازی فینال سیاسی روز پنجشنبه استادیوم آزادی پیروز می‌دانند. اما واقعیت این است که «بازی» روز پنجشنبه در استادیوم آزادی پیروزی نداشت. احمدی‌نژاد نمی‌تواند ادعای پیروزی کند چرا که نتوانست حتی نیمی از جمعیت مورد انتظارش را به استادیوم بکشاند. دولت انتظار یک اجتماع ۱۰۰هزار نفری را می‌کشید در حالی که در عمل و در خوشبینانه‌ترین حالت، جمعیتی که آمده بودند به ۵۰هزار نفر هم نمی‌رسید. دلیل دیگر عدم پیروزی احمدی‌نژاد، غیبت رحیم‌مشایی بود. غیبت ایشان البته و در عین حال پاسخی هم بود به تبلیغات پرسر و صدا و بی‌حساب و کتاب اصولگرایان که ادعا می‌کردند وی می‌خواهد در این گردهمایی به طور رسمی نامزدی رحیم‌مشایی را اعلام کند. البته اصولگرایان از دو جنبه می‌توانند ادعای پیروزی کنند. نخست، عدم‌استقبال چشمگیر طرفداران احمدی‌نژاد و دوم، غیبت رحیم مشایی. اما چرا آن‌ها نمی‌توانند ادعای پیروزی کامل کنند؟ یا به بیان دیگر چرا نمی‌توان اصولگرایان را پیروز «بازی» روز پنجشنبه دانست؟ نفس برگزاری گردهمایی ورزشگاه آزادی به‌رغم مخالفت‌های اصولگرایان در حقیقت یک پیروزی برای احمدی‌نژاد بود. یقینا اگر این میزان مخالفت در مقابل فرد دیگری صورت می‌گرفت، او تسلیم می‌شد اما احمدی‌نژاد در برابر همه مخالفت‌ها ایستاد و این می‌تینگ را برگزار کرد. می‌ماند نتیجه اخلاقی که از این «بازی» می‌توان گرفت. بالا‌ترین نتیجه اخلاقی که مانع می‌شود نه اصولگرایان و نه احمدی‌نژاد نتوانند ادعای پیروزی کنند، بی‌توجهی و نادیده‌ گرفتن اصول و اخلاق سیاسی از جانب هر دو «تیم» بود. اینکه مشخصا منبع هزینه‌های برگزاری این گردهمایی اعلام نشد نشان داد که اخلاق سیاسی چندان برای تیم برگزار کننده معنا ندارد. از سوی دیگر اصولگرایان نیز با نشان دادن انواع مخالفت‌ها با برگزاری این می‌تینگ نشان دادند که خیلی تاب و تحمل رقابت و رقیب را ندارند.

این در حالی است که از توپی خبر داده ‌که در زمین منتقدان دولت افتاده است. این روزنامه خبر داده ‌که هنگام بازگشت میهمانان از ورزشگاه به سمت پارکینگ خودرو‌ها، روحانی حامی دولت که پیش از مراسم هم توضیحاتی درباره رد صلاحیت‌ها داده بود، به خبرنگار «اعتماد» گفت: «دیدید همه چیزهایی که درباره این همایش و ارتباط آن با فعالیت‌های انتخاباتی و شخص مشایی می‌گفتند دروغ بود!».

همسر این روحانی هم در ادامه گفت: «از این به بعد سخنان کسانی را که گفتند این مراسم یک میتینگ انتخاباتی است، ‌باور نکنید و بیشتر از این به احمدی‌نژاد جفا نکنید!» پس از پایان این مراسم هم ‌فارس گزارش داد که محمدشریف ملک‌زاده، معاون احمدی‌نژاد و رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری با گلایه از برخی اظهارنظر‌های غیر کار‌شناسی و غیرمنصفانه و بازتاب آن‌ها در رسانه‌ها و خوراک برای بنگاه‌های دروغ پراکنی و معاند نظام در خارج از کشور اظهار داشت: «دست‌اندرکاران ستاد دایمی تسهیلات سفرهای کشور مجدانه خواستار پیگیری حقوقی این موضوع از سوی دولت و به ویژه ریاست جمهور هستند‌».

موانع و مشکلات گران شدن سوخت

اعلام پیشنهاد افزایش قیمت بنزین و دیگر حامل‌های انرژی، مسأله مهم اقتصادی روز است که مورد توجه چند روزنامه قرار گرفته است.

روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم محمدرضا خباز از نمایندگان سابق مجلس افزایش بیش از ۲۰ درصدی قیمت بنزین را خلاف قانون دانسته ‌و‌ توضیح داده است که قانون هدفمندی یارانه‌ها یکی از قوانین حقوقی، خوب و کاربردی کشور است که در مجلس هشتم تصویب شد ولی از آنجا که دولت از این قانون فقط به پرداخت یارانه‌های نقدی به مردم اعتقاد دارد و تنها به این بخش قانون عمل می‌کند، متاسفانه این قانون به کام مردم تلخ شد. به خاطر دارم چندی پیش در مصاحبه یی در صدا و سیما مردم اذعان کردند که حاضریم تمام پولی را که دولت در قالب یارانه به ما پرداخت کرده پس بدهیم. ولی قیمت‌ها به‌‌ همان چند سال پیش برگردد. این صحبت‌ها نشان دهنده این است که چون با قانون هدفمندی یارانه‌ها به صورت سلیقه یی و بد رفتار شده و تبعاتش به صورت گرانی در جامعه پدیدار شده، مردم از این قانون ناراضی هستند. دولت در ادامه اجرای این قانون قصد دارد قیمت بنزین آزاد را از ۷۰۰ تومان به ۹۰۰ تومان افزایش دهد، در صورتی که در مجلس هشتم تصویب شد که دولت در سال نمی‌تواند بیش از ۲۰ درصد بر قیمت حامل‌های انرژی بیفزاید. با استناد به این قانون دولت می‌تواند بنزین را به مبلغ ۸۴۰ تومان در سال جدید عرضه کند ولی به نظر می‌رسد دولت در پی افزایش قیمت بیشتر از این مبالغ است.

جمشید عدالتیان نیز در روزنامه آرمان به بررسی پیش‌زمینه‌های سوخت تک نرخی پرداخته و نوشته: در مسائلی از قبیل تک نرخی شدن ارز و سوخت باید این مسأله را مورد توجه قرار داد که دو مطلب کاملا مختلف وجود دارد که در چند سال گذشته باعث سردرگمی در مسائل اقتصادی شده است. مسأله اول این است که ماهیت برخی تصمیمات منطقی است و باید اجرایی شود. به عنوان مثال زمانی که در مورد حذف یارانه‌ها صحبت می‌کنیم، در حقیقت در مورد اجرای قانونی حرف می‌زنیم که در بسیاری از کشورهای توسعه یافته اجرایی شده و برای اقتصاد ضروری است و تاکنون بسیاری از اقتصاددانان در مورد فراهم شدن زمینه‌های لازم برای اجرای آن صحبت کرده‌اند. اصل این قانون کاملا پذیرفته شده و در سراسر جهان قانونی تأیید شده است. درکشور ما نیز زمانی که صحبت از اجرای این قانون بود به نظر می‌رسید که اصل قانون مسأله‌ای کاملا مناسب و درست است. اما از طرف دیگر مساله‌ای که مطرح می‌شود شرایط اقتصاد ایران است که در بسیاری از مواقع آمادگی لازم برای اجرای چنین قوانینی را ندارد. در حقیقت برای اجرایی شدن چنین قوانینی باید همه ابزارهای اقتصادی به کار گرفته شود تا اقتصاد در تعادل و توازن قرار گیرد و به سمت جهش اقتصادی حرکت کند. اما نکته‌ای که باید توجه کرد این است که اقتصاد ما در شرایط عادی قرار ندارد و این نگرانی در کلیه فعالان اقتصادی وجود دارد که قوانین جدیدی که در اقتصاد اجرا می‌شود به منظور شکوفایی اقتصاد نیست. در این شرایط بهتر است که ابتدا اقتصاد به سمت آرامش و توازن حرکت کند و به سمتی برود که توان اجرای قوانین این چنینی را داشته باشد. در چنین شرایطی نپذیرفتن مشکلاتی که در اقتصاد وجود دارد خود سبب شده تا قوانینی که اجرا می‌شود نتیجه معکوس داشته باشد. در این راستا تک نرخی شدن سوخت نیز با وضع مشابهی همراه است، چرا که کلیت واحد شدن نرخ سوخت و ارز منطقی است اما باید ابتدا شرایط لازم برای اجرای آن فراهم شود

این در حالی است که سیدحمید حسینی، عضو هیأت‌رییسه اتاق بازرگانی تهران در روزنامه شرق، سوخت ‌گران را ضد تولید دانسته و توضیح داده است: بحث افزایش قیمت بنزین و گازوییل در کشور مطرح است، که به نظر می‌رسد دولت زمان مناسبی را برای اصلاح قیمت سوخت انتخاب نکرده است. مسئولان دولت عنوان می‌کنند که قیمت تمام‌شده هر لیتر سوخت ۱۲۰۰تومان است. هر چند که باید از دولتمردان پرسید که در به دست آوردن این قیمت کدام نرخ ارزی را لحاظ کرده‌اند. اگر بر اساس نرخ مبادله‌ای و بدون احتساب تعرفه‌های گمرکی این قیمت را به دست آورده‌اند، منطقی است و با قیمت‌های جهانی نیز همخوانی دارد. اما نکته قابل‌توجه اینجاست که اصلاح قیمت سوخت در فضای فعلی مناسب به نظر نمی‌رسد. نرخ ۱۲۰۰تومانی برای سوخت در اقتصاد سالم و رقابتی قیمت مناسبی است و تبعات خوبی در بر خواهد داشت اما اقتصاد ما امروز با چالش‌های زیادی مواجه است و ابهاماتی هم در آن وجود دارد
تحلیل‌های مختلف در مورد چرایی تکثیر نامزدهای اصولگرا
در حالی که روزنامه‌ها طبق روال روزهای اخیر مهم‌ترین برنامه‌های انتخاباتی نامزدها و سخنان آنها را پوشش داده‌اند، روزنامه ابتکار از معصومه ابتکار معاون سابق خاتمی و عضو فعلی شورای شهر تهران را نقل کرده است که گفته: برنامه انتخاباتي اصلاح طلبان در راه است.
روزنامه ابتکار خبر داده است که، عضو اصلاح طلب شوراي شهر روز گذشته نگاه اصلاح طلبان به انتخابات شوراي شهر و رياست جمهوري آينده را تشريح کرده و گفته که برنامه آنان براي رياست جمهوري آينده در راه است. ابتکار ظهر ديروز پس از انجام مراحل ثبت‌نام خود در فرمانداري تهران براي چهارمين دوره انتخابات شوراها بر اين نکته تاکيد کرد که فرصت حضور در انتخابات شوراها و رياست جمهوري فرصت خوبي براي آحاد جامعه به خصوص اصلاح‌طلبان به عنوان بخشي از سياست‌ورزان و فعالين سياسي و اجتماعي ايران محسوب مي‌شود.اين عضو شوراي فعلي شهر تهران در ادامه با بيان اين‌که «انتخابات شوراها يک لايه بسيار مهم در مشارکت مردم محسوب مي‌شود» خاطرنشان کرد: اصلاح‌طلبان معتقدند که شرايط کنوني شرايط مطلوبي نيست و براي رسيدن به شرايط مطلوب بايد تلاش کنيم و در اين مسير لازم است که از ابزار قانوني (انتخابات) براي تحقق نيازهاي مردم و بهبود شرايط سياسي، فرهنگي، اجتماعي استفاده شود.
این در حالی است که روزنامه اعتماد به بررسی چرایی تعدد و تکثیر نامزدهای اصولگرا در انتخابات پرداخته است. در یکی از مطالب این روزنامه در این مورد مجتبی حسینی نوشته است:
از مجموعه شواهد و قرائن مي توان گمانه هاي مختلفي را براي رسيدن به پاسخ نهايي در نظر گرفت. بر همين اساس در تحليل چرايي اعلام آمادگي حداكثري كانديداهاي اصولگرا مي توان گمانه هاي ذيل را مورد توجه قرار داد:
1- تكثير روزانه نامزدهاي اصولگرا براي پركردن خلاحضور احتمالي كانديداي اصلي اصلاح طلبان در انتخابات پيش روست.
2- اصولگرايان با معرفي نامزدهاي متعدد براي انتخابات طي چند ماه گذشته توانسته اند تا كانديداي اصلي خود در انتخابات را از مقابل ديدگان جريان دولت پنهان و حملات و تخريب هاي محتمل اين جريان مصون نگه دارند.
3- حضور كانديداهاي متعدد اصولگرا واقعيتي از درون اردوگاه اصولگرايان است. نامزدهاي جناح اصولگرا با رويت سبك دولت داري محمود احمدي نژاد بيش از پيش معتقد به ظرفيت خود براي دولت دار شدن رسيده اند و بر همين اساس از كناره گيري نكردن در انتخابات سخن مي گويند و بر اين اساس اهميتي به گلايه ها و انتقادات مراجع و فقهاي مشهور قم ندارند.
این در حالی است که فلاحت‌پیشه مشاور شهردار تهران نیز در مطلبی برای روزنامه اعتماد نوشته است: تنوع و تعدد نامزدهاي اصولگرا چند دليل دارد. دليل اول احساس بي رقيب بودن در انتخابات است. يعني برخي از كانديداها احساس مي كنند انتخابات عملا انتخاب ميان اصولگرايان است و لذا رقابت بين جناحين تبديل به يك رقابت درون جناحي شده است. اصولگرايان كه شايد چهار سال پيش در چنين روزهايي در حال طراحي مولفه هاي وحدت‌گرا بودند و حتي سعي مي‌كردند برخي نهادهاي سياسي كشور را براي پيروزي در انتخابات جذب كنند، امروز در حال طراحي حدود و مرزهاي تازه بين خود هستند: مرزهايي كه شايد فقط در يك فضاي انتخاباتي قابل تعريف باشد و اگر كساني از بيرون نگاه كنند احساس مي كنند واقعا تفاوتي بين افراد نيست و عملا آنها جزيي از يك جريان خاص هستند و نمي توانند يك رقابت انتخاباتي داغ را ميان يكديگر ايجاد كنند. دليل دوم مربوط به مشكل تحزب و ضعف نظام حزبي در ايران است كه مشكلي سنتي است و معمولانوعي آشفتگي در فضاي پيشاانتخاباتي در ايران ايجاد مي شود. دليل سوم دوري و نزديكي اصولگرايان از قدرت است.

منبع:تابناک   

 

 
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.