موسوی، سیدعبدالجواد - دولت آقای احمدی نژاد برکات آشکار و پنهان بسیار داشت. این که چه میزان از این برکات خواسته بوده و چه میزان ناخواسته، سخنی است که باید در وقت خود در آن تامل بسیار شود اما چیزی که هیچ منصفی نمی تواند منکر شود خدماتی است که این دولت در حق ما انجام داده است. البته این خدمات با خدماتی که خود دولت محترم مدام آن را به رخ من و شما می کشد تفاوت بسیار دارد.
خدماتی که دولت محترم مدعی آن است خدماتی است که بر سر درست یا نادرستی شان حرف و سخن بسیار است. عده ای یکسره منکر آنند و در مقابل عده ای آن را چیزی شبیه معجزه می دانند و آمار و ارقام ارائه شده را به دلیل تواضع و شکسته نفسی دولتمردان کم تر از آمار و ارقام حقیقی. اما آنچه این بنده کم ترین می گویم نیاز به ارائه سند و مدرک و آمار ندارد ،کافیست اندکی در فضای واقعی این سرزمین تنفس کرده باشید تا بدانید از چه سخن می گویم و با که. دولت آقای احمدی نژاد به همه ما فهماند که " عقل " چیز بسیار خوب و مفیدی است و بر خلاف آنچه بسیاری می پندارند " مغز " نه تنها یک غده مزاحم نیست بلکه می تواند در بسیاری از موارد کاربرد های جالبی داشته باشد. در همین سال ها بود که ما فهمیدیم دانش و علم را حقیر نشماریم و اگر می خواهیم در مناسبات بین المللی جایگاهی داشته باشیم قواعد بازی را به مسخره نگیریم و بدانیم " شعار" اگرچه افق پیش روی یک ملت را روشن می سازد و آمال و آرزوهای او را بیان می کند اما با شعاردرمانی نمی توان همه مشکلات یک جامعه را از سر راه برداشت. ما خیلی چیزهای دیگر را هم فهمیدیم. فهمیدیم اقتصاد مهم است، فرهنگ مهم است،سیاست مهم است، و همه این ها علم است و یک نفر هرچه قدر هم که نابغه و به قول خودش "کارشناس" باشد نمی تواند همه کارها را به تنهایی پیش ببرد و دیکتاتوری مختص یک سرزمین خاص نیست و در همه جا می تواند سرو کله اش پیدا شود. بله، ذکر همه آنچه در این سال ها آموختیم آن هم در یک یاد داشت کوتاه و مختصر میسر نیست اما بد نیست حالا که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم به یکی از برکات درخشان این سال ها اشاره کنم و آن کم رنگ شدن استفاده ابزاری از مفاهیم قدسی در سیاست است. اگر حافظه تاریخی ما دچار مشکل جدی نشده باشد حتما خوب به خاطر داریم در دوره های پیشین انتخابات چه قدر پای خدا و پیغمبر و ائمه اطهار را پیش می کشیدیم . البته اهل انصاف می دانند که این حرف ها فقط به هشت سال گذشته محدود نمی شد. اگر اشتباه نکنم در مجلس پنجم بود که یکی از مداحان خوش صدا در تبلیغات یکی از دوستانش نوشت: فلانی مورد تایید آقا امام حسین (ع) و این جانب می باشد. شاید اگر همان موقع آن هایی که باید، داستان را جدی می گرفتند کار به این جاها نمی رسید که رسیده است. خب، هرچه بود گذشت. مهم این است که دیگر این روزها کسی نمی گوید آقا امام زمان به فلان کاندیدا نظر دارد. دیگر کسی نمی گوید در خواب دیدم که به من گفتند به فلانی رای بدهید. دیگر کسی به خودش جرات نمی دهد تا اطلاع ثانوی این قدر راحت پای اعتقادات مردم را وسط بکشد. من البته این قدر ساده لوح و خوش بین نیستم که بگویم ریشه استفاده ابزاری از اعتقادات مردم برای همیشه خشکانده شده اما در اوضاع و احوالی که ما داریم همین " خردک شرر" هم شعله ایست که دست و دل خیلی ها را گرم می کند. و ما همین اندک را هم مدیون کسی هستیم که خطاب به مردم می گفت : پول یارانه ها را امام زمان(عج) به حساب شما ریخته است.