کاندیدای ما گفتمانی است نه پایداری و فردی/شیطان اکبر درست کردن رقیب در انتخابات غلط است
31 فروردين 1392 |
خبرگزاری تسنیم: سخنگوی جبهه پایداری انقلاب اسلامی با تأکید بر مذموم بودن تخریب کاندیداها تأکید کرد: رقیب انتخاباتی را شیطان اکبر کردن کار غلطی است ولو اینکه از طرف رفقای ما باشد. ما از هیچکار غلطی ــمثل کار قمــ حمایت نمیکنیم.
نسخه قابل چاپ
بهگزارش خبرنگار حوزه احزاب خبرگزاری تسنیم، امیرحسین قاضیزاده هماکنون نماینده مردم مشهد در مجلس است. وی بهتازگی بهعنوان جایگزین کامران باقری لنکرانی در جایگاه سخنگویی جبهه پایداری منصوب شده است.
حجت الاسلام جلالی عضو شورای مرکزی جبهه پایداری پیشتر به تسنیم گفته بود که لنکرانی بهعنوان گزینه نهایی این جبهه، به تأیید شورای فقاهتی رسیده است. در همین زمینه، و درباره موضوعات دیگری از جمله، برنامههای جبهه پایداری، قبول نداشتن ائتلاف با گروههای دیگر، گزینه نهایی جبهه و . . . با سخنگوی جدید جبهه پایداری به گفتوگو نشستیم.
** تسنیم: برای اولین سؤال، آخرین خبرها از درون جبهه پایداری برای انتخابات ریاستجمهوری و شوراها چیست؟ در مراسم روز یکشنبه چه اتفاقی قرار است بیفتد؟
- قاضیزاده: مراسم روز یکشنبه مختص اعلام کاندیدای جبهه پایداری است.
جبهه پایداری در انتخابات ریاستجمهوری یک فرایندی را طی کرده است. در این فرآیند، اول تدوین نیازها و ارزشهای حاکم بر دولت آینده است. این تدوین هم براساس گفتمان امام و رهبری تهیه شده و به سمع و نظر علامه مصباح یزدی و شورای فقاهتی جبهه پیاداری رسانده شده است. در آن زمان هم که آیتالله خوشوقت هنوز در قید حیات بودند، این عزیز نیز نکات و اصلاحاتی داشت که پس از انجام آن، ما استراتژی ورود به انتخابات را طراحی کردیم که این استراتژی به استراتژی انتخابات ریاستجمهوری معروف شد.
** 3 مبنای اصلی برنامه جبهه پایداری برای دولت آینده
در این استراتژی 3 مبنا برای دولت و رئیسجمهور گذاشته شده است؛ ارتباط و بندگی خدا براساس اخلاص، ارتباط با مردم مبتنی بر صداقت و ارتباط با ولایت مبتنی بر تبعیت، 3 مبنای ذکر شده در استراتژی برای دولت آینده بود.
همانطور که میدانید جریان پایداری پس از فتنه با توجه به عملکردی که دولت پیدا کرد، به معنای یک جریان مستقل شکل گرفت. جریانی که میخواست مرز با فتنه و انحراف را تعریف کند. این جریان برای ورود به انتخابات 4 مرحله طراحی کرد. مرحله اول این است که ما بتوانیم به گزینه اصلح متعین در یک نفر به نمایندگی از تیمی به عنوان "دولت گفتمانی" نه "دولت فردی" برسیم.
اینجاست که ما افرادی مانند لنکرانی، فتاح و جلیلی را برای انتخابات ریاست جمهوری مناسب می دانستیم، البته این به معنی رد بقیه نبود. دلیلش این است که ما آن نگاه گفتمانی که برای تشکیل دولت گفتمانی داشتیم را در این 3 نفر پیدا میکردیم. با این خصوصیات، سایرین جزو مؤمنین به انقلاب و نظامند اما آن ایدهآلی که ما میخواهیم توسط او یک دولت گفتمانی را تشکیل دهیم را در کسان دیگری پیدا نکردیم.
مرحله دوم این است که ما به یک فرد متعینی نرسیم که آنموقع اگر افرادی باشند که این افراد قابل قبول و جزو نظامند، آنها را برای ریاستجمهوری معرفی میکنیم و میگوییم فکر میکنیم این افراد واجد این خصوصیات هستند.
الان هم کسانی که واجد خصوصیات اطمینانبخش باشند و نظام را در مسیری که برگشت به ریلی که مقام معظم رهبری فرمودند، هدایت کنند و مرز با تکنوکراتها داشته باشند، در گزینههای غیر جبهه پایداری وجود دارد.
** انتخابات ریاستجمهوری امسال رقابت بین طرفداران "ولایت فقیه" و طرفداران "ولایت مطلقه فقیه" است
رقابت انتخاباتی ریاستجمهوری در سال جاری در واقع رقابت بین تکنوکراتها و گفتمان انقلاب اسلامی، بین طرفداران ولایتفقیه و طرفداران ولایتمطلقه فقیه است؛ تکنوکراتها نمیگویند ما ولیفقیه نمیخواهیم ولی در حدود اختیارات ولی فقیه و دستورگیریها، با ولیفقیه مشکل دارند. ولایت مطلقه که میگوید ما اصلا آمدهایم که سیاستهای ناظر بر خواست امام(ره) را اجرایی کنیم. اصلاً هدفمان این است. این تعریف ولایتفقیه دو مطلب جداگانه است.
نگاه تکنوکراتی میگوید در چارچوبی کار میکنم که قانون اساسی اجازه داده است و یک داور هم داریم. در آمریکا رئیسجمهور حق وتو دارد، بنابراین داور است. در جای دیگری رئیس مجلس داور است و در ایران ولی فقیه داور است زیرا حکومت ما اسلامی است و یک اسلامشناس لازم دارد که داور باشد.
نگاه گفتمان انقلاب اسلامی اعتقادی است؛ ما میگوییم اصلاً سلسله حکومت مشروعیتش از طریق الحکم لله و الرسول است. سلسله حکومت، مشروعیت و مقبولیت حکومت از همین مسیر است. اگر ما مقبولیت داریم، مقبولیتمان برای اسلام است نه مال خودمان. البته در دوره اصلاحات مقبولیت و مشروعیت را از هم جدا میکردند.
منشا این سلسله، اسلام است. بنابراین چطور میگوئیم باید احکام الهی را از قرآن احصا و پیاده کنیم؟ میگوئیم باید برویم احکام و ارزشهای الهی از جمله اقتصاد و فرهنگ اسلامی را از قرآن و سنت و کلامی که از عقل و نقل است، استخراج و پیادهسازی کنیم. وظیفه مجریان و قانونگذاران که دستیاران اجرایی و قانونگذاری ولیفقیه هستند، این است که آراء او را که منبعث از اسلام است، اجرا کند زیرا آرای او، آرای شخصی که نیست، ولیفقیه حرف دلش را نمیزند؛ حرف اسلام را میزند. ولیفقیه آرایی را که براساس مقتضیات زمان و نیاز ما و میزان رشد اجتماعیای که پیدا کردیم و وظایفی که نسبت به آینده و جهان داریم را به ما ابلاغ میکند.
این یک تقابل گفتمانی درست میکند. تقابل گفتمانی بین تکنوکراسی و مدافعان گفتمان انقلاب اسلامی درست میکند. غیر از نامزدهای جبهه پایداری ما مدافعین دیگری از گفتمان انقلاب اسلامی داریم. اما به اعتقاد ما، چون ایجاد دولت گفتمانی مشخصاتی دارد که ریشه مکتبی می خواهد، باید یک مکتبی باشد که نیرو تربیت کرده باشد.
** تسنیم: زمانی که احمدی نژاد رئیسجمهور شد، گفتمانش انقلابی نبود؟
- قاضیزاده: آقای احمدی نژاد وقتی رئیسجمهور شد، گفتمانش، گفتمان انقلابی بود اما عقبه فکری اسلامی که آبشخور او برای ارتزاق دولت باشد و همچنین نیروی تربیت شده در محضر اسلام، نداشت و در این دو، گیر کرد.
ما اگر می خواهیم دولت گفتمانی ایجاد کنیم باید زنجیرهاش را درست کنیم. جبهه پایداری در فکر تشکیل چنین دولتی است. به همین خاطر مشغول ایجاد زنجیره است.
** تسنیم: زنجیره به معنای کابینه است؟
- قاضیزاده: نه! یک بخشی از آن کابینه است. مکتب اسلام، مکتبی است که نیاز به برنامههای منبعث از اسلام دارد. چه کسی باید این تفکر را احصا کند؟ در اولین گام یک کانون تفکر اسلامی نیاز است. حضرت آیتالله مصباح یزدی و شاگردانش در موسسه امام خمینی (ره) قم، کانون تفکر جبهه پایداریاند.
** آیتالله مصباح یزدی و شاگردانش کانون فکری جبهه پایداری هستند
در گام دوم، این زنجیره نیروی انسانی استراتژیست و نیروی اجرایی در مکتب اسلام به صورت تجربه شده، نیاز دارد که در جایی به نام حوزه علمیه تربیت شده باشد. جبهه پایداری سراغ تربیت یافتگان این مکتب رفته است. سعید جلیلی از تربیت شدههای دانشگاه امام صادق(ع) و کامران باقری لنکرانی از تربیت شدههای محضر علامه مصباح و امثال اینهاست. تیم اینها هم باید به همین شکل تربیت شده باشند.
سومین گام هم، نظارت حاکم بر این افراد است زیرا این فرآیند، فرآیند منقطع نیست بلکه پویاست. پس فردی که دولت گفتمانی تشکیل میدهد باید نظارتپذیر ذیل نظارت گفتمان و نظارت مکتب باشد و این نظارت را بپذیرد. ایرادی که ما به آقای احمدینژاد داشتیم در این مسائل بود.
در گام چهارم، در زنجیره کاری نیز باید نیروهایی که در حوزه اجرا تجربه آموخته و امتحان پس داده و عملکردشان روشن است، حضور داشته باشند.
** تسنیم: چقدر از این جنس نیروها وجود دارد که بتوان در دولت گفتمانی به کار گرفت؟
- قاضیزاده: فراوان، اگر بخواهم به این سوال پاسخ بدهم بحث برش می خورد. به این بحث هم میرسیم.
ما در دولت مشکل داریم اما آیا همه مدیران دولت اینگونهاند و جنسشان مشکل دارد؟ ما حجم زیادی نیروی حزباللهی در دولت داریم که در جاهای مختلف تجربه شدند، با دولت نساختند و بیرون آمدند. در دولتهای قبلی هم بچه حزباللهیهای زیادی داریم که تجربه شدهاند. به اضافه اینکه این مکتب گفتمانی که قبلاً از دسترسی در مدیریت کشور خارج بوده، در این دوره 8 ساله توانسته بعضی از آرای اقتصادی در حوزه عدالت اجتماعی، بعضی از آرای فرهنگی و سیاسی را تجربه کند. تجربه انباشته هم وجود دارد.
مثلاً اندیشمندانی وجود دارند که در آینده معرفی میشوند و من نمیخواهم جلوجلو اینها را معرفی کنم. این دانشمندان در نوشتن برنامه جبهه پایداری، در نوشتن برنامه پنجساله پنجم، در بخشهای مربوط به الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت و در نوشتن نقشه جامع علمی کشور نقش داشتند و اکنون تجربیات اجرای آن را دارند و میدانند که کجا را باید اصلاح کنند.
این افراد در نوشتن برنامه تحول اقتصادی دولت نقش داشتند، در نوشتن هدفمندی یارانهها نقش داشتند و میدانند نقاط قوت و ضعف هدفمندی کجاست، در نوشتن پروژه مسکن مهر نقش داشتند و نقاط ضعف و قوت مسکن مهر را میدانند. این مجموعه میشود تشکیل یک دولت گفتمانی. دولت با یک نفر که تشکیل نمیشود. الان سوال بزرگ در این دوره این نیست که چه کسی رئیسجمهور میشود بلکه سوال اصلی این است که چه کسی با چه رویکردی و با چه کسانی رئیسجمهور میشود وگرنه همه این افرادی که کاندیدا هستند افراد محترمی هستند که چه بسا شخصاً قابل دفاع هم باشند اما با چه پارادایمی میخواهند کشور را اداره کنند؟ در حوزه اقتصاد، نگاه به عدالت دارد یا نگاهش رفاهمحور است؟ در حوزه سیاست موضعش مقاومت است یا اعتدال و تنشزدایی؟ در حوزه اجتماعی نگاهش به برطرف کردن معلولیتها و پول دادن به مردم است یا بررسی علتهای آسیبهای اجتماعی و برطرف کردن آن؟ در حوزه فرهنگ نگاهش به توسعه هنر است یا به لحاظ کمی، رشد سینما یا به اسلامی کردن هنر؟ اینها همه مسائل ماست، زیرا ما تقابل گفتمانی داریم.
در دولت قبلی ما در این مسائل گیر داشتیم. جبهه پایداری سعی کرده برای همه این مسائل مطلب داشته باشد.
در مورد سوال اولتان، 2 مرحله از طراحی جبهه پایداری را برای انتخابات یازدهم گفتیم. مرحله سوم وقتی است که ما هیچ فردی که شرایط لازم را داشته باشد، پیدا نمیکنیم. در این مرحله ما شاخصها و معیارها را به مردم میدهیم.
مرحله چهارم هم این است که جریانی مثل جریان فتنه برای انقلاب خطر داشته باشد. این جریان باید افشا شود. وظیفه جبهه پایداری و گفتمان انقلاب اسلامی این است که اینها را رسوا کند و بگوید انحرافاتشان چیست. به همین خاطر هم، ما در جبهه پایداری بخشی از شعارهایمان ایجابی و بخشی سلبی است. شعار نه فتنه و نه انحراف سلبی است. همین چند روز پیش آقای نبویان مفصل مبانی قرآنی و حکمی انحراف را ذکر کردند. جلوتر از آن علامه مصباح هم ذکر کردند. علامه مصباح یزدی در زمان اصلاحات مبانی انحرافِ فتنه را که آن موقع زیربنای فکریاش در حال شکلگیری بود را بیان کردند. به همین خاطر هم خیلی جلوتر دست فتنه گران برای ما رو بود و ما گرفتارشان نشدیم. انحراف هم به همین ترتیب.
جبهه پایداری روی مصادیق با این معیارها بحث کرده و چند بار به شورای فقاهتی گزارش داده است. در نهایت نیز 3 نفر را به عنوان نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری که دارای شرایط مدنظر بودند را به شورا ارائه کرد و شورا این 3 نفر را پذیرفت. ما با این افراد صحبت کردیم و خودشان با هم و با افرادی در بیرون صحبت کردند. در نهایت ما به جمعبندی روز یک نفر رسیدیم که این یک نفر نه به عنوان کاندیدای منفرد، بلکه به عنوان نماینده گفتمان معرفی شود.
ما سعی کردهایم که فردی را انتخاب کنیم که در اوج امتیازات باشد، نه اینکه در تکتک امتیازات اول باشد، بلکه مجموعه ملاکهایی که باید رئیسجمهور داشته باشد، باید بالاترین باشد که باز در زمان مناسب، معیارهایمان را ذکر میکنیم اما موضوع ما فرد نیست. باز هم میگوئیم که این فرد نماینده گفتمان است. هر فردی که از گفتمان انقلاب اسلامی رئیسجمهور شود، مجبور است از نیروهای انقلاب استفاده کند. به همین خاطر است که میگوییم هر کسی که این گفتمان را قبول داشته باشد، عضو جبهه پایداری است ولو اینکه داخل جبهه پایداری نباشد.
در مقابل، از تکنوکراتها هم هر کس که بیاید از نیروهای خودش میآورد. این یعنی دو ترکیب مختلف. یعنی هر فردی از جبهه انقلاب اسلامی بیاید، از نیروهای حزباللهی که امتحان پس دادهاند، استفاده میکند زیرا نمیتواند وزیر از بیرون بیاورد. بالاخره باید کسی باشد که قبلا معاون وزیر یا مدیر کل بوده و سابقه اجرایی داشته است.
** اگر پیروان دولت سازندگی سر کار بیایند، مجبورند که از نیروهای هاشمی استفاده کنند
تکنوکراتها هم از درون حلقه خودشان نیرو میآورند، یعنی کسانی که پیرو دولت سازندگی هستند، نه اینکه این افراد آقای هاشمی دیگری هستند، نه! اینها وقتی سر کار بیایند مجبورند از نیروهای آقای هاشمی استفاده کنند.
آقای هاشمی دولت داشته و در اجرا، نیرو تربیت کرده است. آقای خاتمی هم دولت داشته و نیرو تربیت کرده است. تکنوکراتها مجبورند بروند از نیروهای این دو نفر برای اجرا، نیرو بیاورند. کسانی هم که وابسته به تفکر انقلاب اسلامی هستند، مجبورند از بچههای انقلابی که صاحب تجربهاند، استفاده کنند.
** تسنیم: شما انتخابات را درون گفتمانی و بین اصولگرایان میدانید؟
- قاضیزاده: من درونگفتمانی نمیدانم. رقابت بین اصلاحطلب - اصولگرا نیست و مرزها تغییر کرده است.
** تسنیم: اصلاحطلبان در این انتخابات کجای کارند؟ انحرافیها کجای کارند؟
- قاضیزاده: طیفی از تکنوکراتها هستند. انحرافیها هم به تکنوکراسی روی آوردهاند. آنها مسیرشان از گفتمان انقلاب شروع شده و الان رفتارشان کاملاً عملگراست و بدون رعایت ارزشهای انقلاب و اسلام حرکت میکنند. بحث طرح ایرانیت و امثال اینها در دولت اصلاحات و هاشمی هم بود. اینها کاملاً عملگرا شدند؛ عملگرای مطلق و عملگرا برای کسب نتیجه؛ این تکنوکراسی نامیده میشود اما در گفتمان انقلاب اسلامی عملگرایی مقید است به مرزهای انقلاب و اسلام. فرقش این است.
** تسنیم: شما فرمودید که قائل به خطری هستید که از سوی فتنه و انحراف متوجه انقلاب است؛ به اعتقاد شما فتنه و انحراف در تکنوکراسی با هم تلفیق شده و شاید یک جبهه تشکیل دادهاند.
- قاضیزاده: شاید که نه، حتما یک جبهه را تشکیل میدهند.
** تسنیم: با شرایط، فکر نمیکنید که ائتلاف جبهه پایداری با نمایندگان گفتمانهای دیگر که خارج از جبهه تکنوکراسی هستند، میتواند ائتلاف خوبی باشد تا ما بتوانیم یک نفر که نظرش نزدیک به گفتمان انقلاب اسلامی است را معرفی کرده و وی بتواند با نمایندگان گفتمانهای فتنه و انحراف رقابت کند؟
- قاضیزاده: اینجا بحث حجت شرعی و معیارها برای انتخاب اصلح پیش میآید. گو اینکه بسیاری از گزینههای اصلح هیچ عضویتی در جبهه پایداری نداشتند. به جز آقای لنکرانی، 2 نفر دیگر عضویت در جبهه پایداری نداشتند. ما جبهه پایداری را جبهه بدونمرز در حوزه گفتمان انقلاب اسلامی میدانیم. به همین خاطر هم میگوئیم که "کاندیدای گفتمانی"، نه "کاندیدای جبهه پایداری".
ما در افراد بررسی کردیم و شرعاً در سرجمع امتیازات به یک نفر رسیدیم، ولی ائتلاف یعنی بده بستان. ما اصلا روی ائتلاف و ائتلافبندیها حرف داریم. ما می گوئیم ائتلافبندی یعنی چه؟
** تسنیم: اگر ائتلاف برای جلوگیری از تشتت آرا باشد چه؟
- قاضیزاده: نه! آیا نمیشود بدون کاندیداتوری ائتلاف کرد؟
** تسنیم: در ائتلاف فرد را میآورند در معرض آرا قرار میدهند و براساس نظرسنجیها تصمیم میگیرند.
- قاضیزاده: حرف من این است. اصلا مقبولیت معیار شرعی است؟
** تسنیم: مقبولیت بین صالحین به اصلحیت کمک نمیکند؟
- قاضیزاده: صالحین به شرط اینکه همه شرایط شان با هم مساوی باشد. واقعا نمیشود اصلح را پیدا کرد؟ اینها شرکت سهامی است. اگر میخواهیم ائتلاف کنیم و یک کاندیدا بدهیم، قبل از اینکه خود را در معرض بگذاریم، نظرسنجی کنیم. این افراد که افراد مطرحی هستند و حجم مشروعیتشان هم معلوم است. به جای اینکه بگویند ما کاندیدا هستیم و بعد با داوری فلان شخص کنار میکشیم، اول آن داوری را مانند جبهه پایداری قرار بدهند تا مبانیشان را روشن کنند و نظرسنجیشان را انجام دهند تا یک نفر بیاید. معیار ما انتخاب اصلح است.
** ماجرای تَشر آیتالله خوشوقت درباره انتخاب صالح مقبول به جای اصلح
هیچ وقت یادم نمیرود که در زمان انتخابات مجلس خدمت آیتالله خوشوقت(ره) رسیده بودم. یک مومنی میگفت که فلانیها میگویند که کاندیداهای شما مقبولیت ندارند، شما وحدت را میشکنید و در صف مسلمین خلل ایجاد میکنید، ایشان فرمودند "تا چه زمانی میخواهید اصلح را تحت عنوان صالح مقبول کنار بگذارید و مملکت را بدهید دست بیکفایتها و خائنین. با کدام حجت میخواهید اصلح را کنار بذارید؟"
یک وقت شما میگویید در معیارهای اصلحیت ما بحث داریم. این بحث دیگری است. ما میگوییم ملاکهایمان این بوده و با مجموعه ملاکهایی که بررسی کردیم، به این فرد رسیدیم. باز تاکید میکنیم که ما فرد را به عنوان "معیار تنها" قبول نکردیم، فرد و زنجیره تشکیل دولت را بررسی کردیم و دیدیم چه کسی عقبه گفتمانی دارد و چه کسی نظارتپذیر است و تیم و برنامه دارد و تجربه اجرایی و سابقه انقلابی دارد و ...
ما معیارهایمان را میگوئیم و طبق این معیارها جمعبندی کردیم و به این اشخاص رسیدیم.
** تسنیم: ما از بسیاری از میهمانانمان سوالاتمان را صریح میپرسیم؛ اما معیارهای اصلح و صالح مقبول را آقا در مشهد مطرح کردند.
- قاضی زاده: آقا که پنبه غیر اصلح را زدند. ما با ائتلاف کردن هم مخالفیم. ائتلاف یعنی چه؟ بالاخره وظیفه ما انجام تکلیف است. الان از این 3 کاندیدای ما، با التماس یکی را راضی به کاندیداتوری کردیم. آن یک نفر رفته و یقه دو نفر دیگر را با التماس گرفته که شما بیایید تا این، بار از روی دوش من برداشته شود، نگاه این است. این کار، با رفتاری که من هستم و با هم صحبت کنیم تا به جمع بندی برسیم، فرق دارد. این روش به جز اینکه قدرتطلبی را در کشور توسعه بدهد و انسانهای فرصتطلب را میداندار کند که هر کسی دور یک نفر جمع شود، از الان برای خودشان کابینه تقسیم کنند و زد و بند شکل بگیرد، هیچ فایدهای دیگری بینی و بین الله ندارد.
ما باید مراقبت کنیم در روشهایی که به کار میگیریم، ذائقه جوانان و نخبگان سیاسی کشور را خراب نکنیم و آنها را تبدیل به انسانهای فرصتطلب نکنیم. طمع را در آنها تحریک نکنیم؛ رفتار ما دارد این کارها را میکند.
ما می گوییم یا یک نفر اصلح است یا نیست. از همین الان داور را قبول داریم یا نداریم؟ معیاری دارید صحبت کنیم تا به جمعبندی برسیم و بعد یک نفر را عرضه کنیم. یعنی عرضه کنیم و بعد بگوئیم پشت سر ما بیا.
** تسنیم: اگر از همه گروهها همچون ائتلاف پیشرفت، ائتلاف 5 گانه، پایداری و یا از دولت بپرسید میگویند که کاندیدایی که من معرفی میکنم، به نظرم اصلح است و هیچ کس نمیگوید که طرف دیگر اصلح است و ما صالحیم. در انقلاب اسلامی هیچ وقت نشده گروهی بگوید به جز افرادی که اطراف من هستند، یک نفر دیگر از گروه دیگر اصلح است.
- قاضی زاده: کاملا درست است، هر کدام با معیارهای خودشان به اصلح رسیدند.
** تسنیم: این قبیله گرایی است. مثلا در انتخابات مجلس از همین جبهه پایداریِ مدعی اصلح محوری داشتیم کسی را که در لیستش از جریان رقیب نبود؟
- قاضی زاده: آقای حداد نبود؟
** تسنیم: غیر از آقای حداد؟
- قاضی زاده: آقای کوثری نبود؟
** تسنیم: مثلا آقای حسین فدایی نسبت به برخی افرادی که در لیست شما در تهران بودند، اصلح نبود؟ من میتوانم برایتان نامهایی از لیست تهرانتان در انتخابات مجلس نهم بیاورم که قطعا شما تایید میکنید نسبت به آقای فدایی اصلح نیستند.
- قاضی زاده: حالا من معیارهای تهران را...؛ من راجع به گزینه ها نمی توانم تک تک صحبت کنم ولی مثال نقضش را دارم.
** تسنیم: من از بعضی اعضای پایداری پرسیدم که چه شد که بین چند نفری که اسم بردم، شما اینها را رها کردید و چند نفر دیگر را که مطمئنم نسبت به کسانی که کنار گذاشته شدند، اصلح نیستند در لیست جبهه پایداری قرار دادید. به نظرم درست است که آقا بحث اصلح را مطرح کردند ولی بحث عدم قبیلهگرایی را هم مطرح کردند؟ نباید همیشه اصلح را در قبیله و گروه خود ببینیم.
- قاضی زاده: من نمیخواهم برگردم به شرایط آن موقع...؛ درست است که حرفتان حرف دقیقی است. من نمیخواهم به آن موقع بازگردم چون تهران نبودم. در خراسان رضوی، در لیستی که جبهه پایداری داد، یک نفر عضو جامعه اسلامی مهندسین بود که وابسته به آقای باهنر است. به جز یک نفر که بنده باشم، بقیه عضو رسمی جبهه پایداری نبودند و یک نفر که آقای پژمانفر بود، بعد از اینکه نماینده مجلس شد به جبهه پایداری پیوست. ما در مشهد اینگونه رفتار کردیم.
** تسنیم: در تهران چگونه رفتار کردید؟
- قاضی زاده: تهران را من نمیدانم. باید از دوستانی که آنجا بودند پرسید. ولی مثال نقضش را دارم. آقای دکتر مرندی یک نفر است. ایشان چه نسبتی با جبهه پایداری داشت؟ اصلاً ممکن است جبهه پایداری را قبول هم نداشته باشد. من نمیدانم قبول دارد یا ندارد و نمیخواهم از طرف ایشان حرفی بزنم، ممکن است انتقاداتی هم داشته باشد ولی در لیست جبهه پایداری حضور داشت. من نمیخواهم در مورد مصادیق صحبت کنم. همان موقع وقتش بوده و شما از همان افراد باید سوال کنید.
** تسنیم: اصلح گرایی بدون نفی قبیلهگرایی معنا دارد؟
- قاضیزاده: بله! اصلحگرایی بدون نفی قبیلهگرایی بیمعنی است و این حرف دقیقی است. یادتان نرود ما یک طیفی از سلائقیم. بالاخره انتخابات است و مردم باید انتخاب کنند. اگر قرار باشد ما همه جمع شویم و در آخر، خروجی یک نفر باشد، بنابراین یک نفر را کاندیدا میکنیم تا اعلام کاندیداتوری کند.
** اصلحگرایی بدون نفی قبیلهگرایی بیمعنی است
به نظر ما تکنوکراتها که مشکل دارند و نباید بیایند. بچههای گفتمان انقلاب هم باید دقیقا برسند به یک نفر. بالاخره باید چند نفری در چارچوب قانون اساسی باشند و مردم آنها را انتخاب کنند.
آیتالله خوشوقت میفرمودند "چرا برای اصلح غیرمقبول جمع نمیشوید کار کنید تا مقبول شود". مگر مقبولیت چگونه حاصل میشود؟ اگر همه مومنین در همه رسانههای مومن، اصلح را معرفی کنند، مقبول نمیشود؟ بنده سید امیر حسین قاضیزاده هاشمی چهکاره بودم؟ یک پزشک متخصص بودم. مردم مشهد مرا نمی شناختند. مشهد 3 میلیون نفر جمعیت دارد. مومنین، ائمه محترم جماعت و هیئتیها آمدند و گفتند فکر میکنیم این فرد آدم خوبی است و بعد مردم به من رأی دادند. ما از اول که مقبول نبودیم، بعدا مقبول شدیم. بعد که رای دادند، مردم گفتند این بنده خدا هم هست. چطور این کار را برای کاندیدای ریاست جمهوری نمیتوانیم انجام دهیم؟ وظیفه چیست؟ به نظرمان در انتخابات باید دنبال وظیفهمان بگریدم نه نتیجه که اگر وظیفهمان را درست انجام دهیم نتیجه درست حاصل میشود.
** تسنیم: رهبری فرمایشی داشتند، تصور کردن رقیب به عنوان شیطان اکبر، نظر شما چیست؟
- قاضی زاده: کار غلطی است ولو اینکه از طرف رفقای ما باشد. ما از هیچ کار غلطی - مثل کار قم- حمایت نمیکنیم. بچه هایی که این کار را در قم کردند شاید خیلیهایشان با اعتقاد اینکه خدمت میکنند، این کار را کرده باشند ولی کار غلط و غیراخلاقی، بله، غلط و غیراخلاقی بود؛ تخریب غلط است ولو اینکه یکی از دوستان ما انجام داده باشد.
** تخریب غلط است ولو اینکه از طرف دوستان ما باشد
کار غلط، غلط است. با دستمال کثیف نمیشود شیشه را تمیز کرد. ما طبق وظیفه، تقوای جمعی و انچه که آقا فرمودند که امر به معروف کنید، این کار را انجام میدهیم. من به صورت رسمی اعلام میکنم که جبهه پایداری از تخریب هیچ کاندیدایی دفاع نمیکند و هر کسی با هر اسمی ولو از اعضای جبهه پایداری این کار را میکند، از طرف جبهه پایداری اعلام میکنم که این کار نادرستی است، دوستان رویهشان را اصلاح کنند.
امیدواریم دیگران هم جبهه پایداری را تخریب نکنند که در حد گسترده جبهه پایداری و کاندیدای آن را تخریب میکنند. کاری که در روزنامه ابرار علیه یکی از کاندیداهای ما صورت گرفت، کار درستی بود؟ یا بعضی دیگر از روزنامهها، خبرگزاریها و سایتها؟
** تسنیم: شما قائل به یک سازوکار و گفتمان هستید که همان گفتمان انقلاب اسلامی است و شاید یک عده این سازوکار را بپذیرند و عدهای نیز آن را رد کنند ولی شما به وجود یک خطر هم قائل هستید، فکر نمیکنید که در مقابل لاین خطر باید متحد شد؟
- قاضیزاده: این خطر را در مجلس هم ذکر میکردند و میگفتند که انحرافیها و فتنهگران میخواهند مجلس را بگیرند. اگر جبهه پایداری در انتخابات مجلس نبود، آیا تنور انتخابات گرم میشد؟ این مسائل و خطراتی که میگفتند واقعی نبود و الان هم باید ببینیم که شورای نگهبان چه کار میکند. ما بر اساس وظیفه و تکلیف عمل میکنیم و سپس بر اساس برای همان تکلیف بحث میکنیم.
اگر شورای نگهبان بخواهد به وظیفه قانونی خودش عمل کند که باید هم عمل کند، این خطر نباید وجود داشته باشد، زیرا شورای نگهبان باید به کسانی اجاره کاندیداتوری در انتخابات را بدهد که به نظام جمهوری اسلامی معتقد هستند.
** تسنیم: اگر بحث حکم حکومتی پیش بیاید چه؟
- قاضیزاده: حکم حکومتی بحث دیگری است که وظیفه و تکلیف جدیدی را به وجود میآورد.
*تسنیم: خب! در آن صورت شما چه کار میکنید؟
- قاضیزاده: ما که نمیخواهیم در مورد آینده فرضی با یکدیگر صحبت کنیم و البته اگر شرایط تغییر کند، جبهه پایداری در رابطه با شرایط جدید، فکر جدید خواهد کرد. شاید ظرفیت اجتماعی جبهه پایداری به گونهای باشد که دیگران و بچههای گفتمان انقلاب اسلامی به این جمعبندی برسند که پای کار جبهه پایداری باشند، زیرا فکر میکنیم در گفتمان انقلاب اسلامی بیشترین ظرفیت را جبهه پایداری دارد.
* تسنیم: در حال حاضر یک فضای فکری وجود دارد که حامیان دولت و حامیان جبهه پایداری کسانی هستند که مشترکاً طرفدار همان گفتمان 3 تیر هستند و برخی نیز بر این اساس میگویند، به دلیل اینکه رای آنها از 3 تیر یکی بوده و این اشتراک در رأی، الان نیز ادامه پیدا کرده و الان هم بخشی از آنها خواهان دولت و بخش دیگر خواهان جبهه پایداری هستند، البته ممکن است این ظرفیت در انتخابات بالا و پائین شود، این اشتراک رای را قبول دارید؟
- قاضیزاده: منظور شما از دولت چه کسی است؟
** تسنیم: کاندیدای دولت! البته فعلا که معلوم نیست چه کسی کاندیدای دولت است، باید ببینیم بعدا چه کسی را معرفی میکنند. حالا ممکن است آقای نیکزاد، آقای صالحی و یا شخص دیگری باشد. بالاخره منظورم این است که کاندیدایی از سوی دولت رسما برای کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری وارد عرصه انتخابات شود.
- قاضیزاده: این مسئله مانند ائتلافها یکپارچه نیست. به عنوان مثال در ائتلافها 3 و یا 4 نفر کاندیدا هستند ولی شرایط و وزن رای آنها کاملا با هم متفاوت است. به عنوان مثال یک نفر از آنها به اصلاحطلبها نزدیک است، یک نفر به اصولگرای سنتی نزدیکتر است و یک نفر نیز به گفتمان انقلاب اسلامی نزدیکتر است و این مسئله نشان میدهد که کاملا با هم متفاوت هستند.
خب! این اشخاصی هم که شما گفتید کاملا با هم متفاوت هستند. دولت به معنی دولت، یک حزب سیاسی نیست و این نوع تحلیل غلط است و من در مورد این نوع تحلیل حرف دارم.
** کسانی که به گفتمان مشایی رای میدهند، قطعا به جبهه پایداری رای نخواهند داد
حالا اگر منظور شما آقای مشایی است، کاملا مشخص است که آقای مشایی چه گفتمانی دارد. در مورد گفتمان آقای مشایی میتوان گفت که طرز تفکر لیبرالها به تفکر آقای مشایی نزدیک است و کسانی که به آقای مشایی رای میدهند، قطعا به جبهه پایداری و بچههای گفتمان انقلاب اسلامی رای نخواهند داد. البته ممکن است به اصلاحطلبها و یا اصولگراهایی که روی مرز اصلاحطلبها هستند، رای دهند ولی به بچههای گفتمان انقلاب اسلامی رای نخواهند داد.
البته در این صحبتها بحث مردم را مطرح نکردم و در مورد کسانی صحبت کردیم که دارای سازماندهی سیاسی و نخبه هستند و نقش فعال سیاسی دارند. از سوی دیگر نیز، مردم عادی که خیلی در حوزه سیاسی فعال نیستند بحث کاملا جدایی دارند. مردم عادی نیز به متدینین متعهدین رای میدهند و سعی میکنند به کسی رای دهند که نظرش به نظر مقام معظم رهبری نزدیکتر باشد.
این مسئله را ما بارها تجربه کردیم. در 10 سال گذشته هر کسی حرف ولایت را میزند، توانسته رای مردم را به دست آورد و ما این موضوع را در انتخابات مجلس و ریاست جمهوری هم مشاهده کردیم.
** علت فاصلهگرفتن مردم از دولت
در چند وقت اخیر به دلیل اصرار دولت بر بعضی از کارها، یک احساس عمومی در جامعه بوجود آمده که دیگر از دولت تبعیت کافی از ولایت را نمیبینند، در نتیجه، برخی از دولت زاویه گرفتند؛ بر این اساس هر کسی تحلیلی به غیر از این دارد، کاملا اشتباه میکند.
از سوی دیگر، مردم بین طرز تفکر و توانمندیها انتخاب میکنند، یعنی مردم به ریشه و عقبه فکری شخص نگاه میکنند. به عنوان مثال یک اصلاحطلب قدرتمند را به میدان بفرستید، در این صورت مردم ابتدا به عقبه شخص نگاه میکنند و در نهایت در رابطه با او تصمیمگیری میکنند، یعنی خودِ کارایی شخص به تنهایی ملاک نیست. حالا بعد از آنکه مردم به عقبه شخص نگاه کردند، سپس به این نگاه میکنند که آیا این شخص کفایت اداره دولت را دارد یا خیر.
* تسنیم: ممکن است که الان یک شخص عقبه منفی داشته باشد ولی شرایط اقتصادی به گونهای جریان مردم را هدایت کند که اشتباه مثلا اقتصادی وی در سالهای اخیر را با توجه به شرایط کنونی، کار مثبتی بدانند؟
- قاضیزاده: این اشخاص قطعاً رای نمیآورند.
** تسنیم: به این معنا که ممکن است همان عقبه منفی به درد اوضاع امروز بخورد لذا این امکان وجود دارد که مردم به این شخص با همان عقبه منفی رای بدهند.
- قاضیزاده: مردم ما در 22 بهمن امسال ثابت کردند که انقلاب اسلامی و اسلام را در اوج سختی حفاظت میکنند. ما بر اساس عینیات صحبت میکنیم، نه بر اساس فرضیات. من بر اساس حدس و گمان خودم باید صحبت کنم یا آن چیزی که در جامعه تحقق یافته است؟
اگر ما نتایج انتخابات مجلس را در دور قبل تحلیل کنیم و یا در مورد حضور مردم که در اوج سختیها و درگیریهای سیاسی بین مسئولان که به نوعی دلزدگی را برای مردم به همراه داشت، تحلیل کنیم مشاهده میشود که نگاه مردم همچنان به آرمانهای نظام و انقلاب است.
ببنید ما باید یک چهره گفتمانی و نیروی انقلابی حداکثری را در حد توانمان انتخاب کنیم در این صورت همه متدینین و حزباللهیها پای کار میآیند و لازم نیست شبکه اجتماعی گسترده برای جذب رای درست کنید، زیرا مردم تجربه کردند و بعد از 30 سال فهمیدهاند که به جز این مسئله نمیتوانند اعتماد کنند و البته منظور من از مردم همان اکثریت و اغلبیت است.
همین الان اگر آقای موسوی دوباره برای ریاست جمهوری کاندیدا شوند، نمیتواند 2 میلیون رای بیاورد، چرا؟ به دلیل اینکه آن 13 میلیون نفری که به آقای موسوی رای دادند، به نخست وزیر امام(ره) رای دادند و خیلیها به چهره پاک و ساده زیست رای دادند ولی الان وقتی متوجه شدند که دست آقای موسوی با آمریکاییها در یک کاسه است، مطمئن باشید کمتر از اینها رای خواهد آورد.
منبع:تسنیم
|