سلیمینمین: احمدینژاد عنصر هاشمی را در رأس صنعت گذاشت/داوری: احمدینژاد چوب انگلیسستیزیاش را میخورد
26 فروردين 1392 |
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری تسنیم، مناظره "خواستهای مردم از دولت آینده " ظهر امروز (دوشنبه) با حضور صادق زیباکلام استاد دانشگاه به عنوان یک چهره اصلاحطلب، عباس سلیمینمین تاریخشناس بهعنوان یک چهره اصولگرا و عبدالرضا داوری استاد دانشگاه به عنوان حامی دولت در دانشکده مدیریت دانشگاه تهران برگزار شد.
در این مناظره صادق زیباکلام در پاسخ به این سوال که چرا آقای رفسنجانی که منتقد به مدل اداره اقتصاد دولتی در کشور است، در پایان 8 ساله دولتش تورم 50 درصدی حاصل شد، گفت: نیروهای سیاسی و جریانات سیاسی دیگری بودند که در برابر رفورم بنیادی اقتصادی که میخواست ایجاد کند، سد ایجاد کردند و نگذاشتند، همچنان که 8 سال بعد اصلاحطلبان که داعیه توسعه سیاسی و جامعه مدنی داشتند، در برابر آنها نیز قرار گرفتند.
وی ادامه داد: تمام حرف من این است که این داستان پس از انتخابات 92 نیز تکرار خواهد شد. به همان دلیل که آقای رفسنجانی نتوانست اقتصاد فاسد و دولتی ایران را به اقتصاد باز و آزاد تبدیل کند و به همان دلیل که اصلاحطلبان نتوانستند در آن 8 سال چندان توسعه سیاسی، آزادی مطبوعات، آزادی انتخابات و آزادی اندیشه و اجتماعات را جلو ببرند، به همان دلیل بلکه با قوت بیشتر در این دوره نیز نخواهند توانست.
در ادامه عباس سلیمینمین در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه اگر رئیسجمهور آینده بخواهد از ماجراجویی هستهای دست بردارد و مصالحهای که به نفع مردم ایران باشد را انجام دهد، در حیطه اختیاراتش است یا نهادهای قدرت به رئیس جمهور اجازه نمیدهند چنین کاری انجام دهد؟ گفت: همه دولتها بر اینکه ما بتوانیم خودمان بر اساس NPT غنیسازی کنیم، متفق هستند و هیچکدام در این صحنه حرفشنوی از غرب نداشتند لذا تندادن به ماجراجویی و زورگویی غرب مقداری از مشکلات دولتهای گذشته بود.
وی ادامه داد: منتهی برخی مانند حسن روحانی معتقد بودند ما از لحاظ مدیریت کردن این پروژه موفقتر بودیم و آقای احمدینژاد ناموفقتر لذا این موضوع مورد بحث است و هیچکدام از دولتها در این زمینه که میبایست وارد عرصهای شویم که غرب برای ما تعیین تکلیف کند، اعتقاد نداشتند لذا بحث بر این است که هر دولتی میگوید در دفاع از حق ایران در این زمینه قوت داشته و دولت دیگر ضعف داشته است و دعوای بین دولتهای ما فراتر از این نیست.
این استاد دانشگاه همچنین اضافه کرد: از یک زمانی مدیریت احمدینژاد متوجه بقا در قدرت شد یعنی دولت بر خلاف قانون اساسی و بر خلاف اعتقادات دینی ما معتقد است نمیتوان از منافع عمومی برای جریان خود استفاده کند، مانند همان چیزی که هاشمی به آن مبتلا و وارد این ورطه شد و به لحاظ مدیریتی توجه خود را به بقا در قدرت جلب کرد و از مسائل کلان کشور دور شد و گرنه تمام کارشناسان معتقدند تحریمها در مسائل اقتصادی حداکثر 30 درصد موثر بوده و آنچه جامعه ما را رنج میدهد، بیتوجهی دولت به مسائل اساسی جامعه است.
در ادامه عبدالرضا داوری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه اگر آقای احمدینژاد مخالف حضور جاسبی در دانشگاه آزاد بود، چرا حکم مدیر جدید را امضاء نکرد و همچنین با اینکه مدیر دانشگاه آزاد عوض شد، چه چیزی به دانشجویان دانشگاه آزاد اضافه شد؟ گفت: یکی از مسائلی که در دوران احمدینژاد به صورت خاصی میبینیم، این است که یک مجموعهای از شبکه رسانهای خاص شروع کردند و در خصوص دولت و فعالیتهای دولت تصویرسازی کردند که این شبکه امپراطوری بزرگی است و در حوزههای مختلف اقدامات خاصی انجام دادهاند.
وی ادامه داد: از آقای سلیمینمین توقع ندارم که بگوید دولت کار را رها کرده و به دنبال رابطه با آمریکاست و نمیشود براساس حرفهایی که در رسانهها مطرح میشود، به جمعبندی و تحلیل برسیم. به هر حال تصویری که در رسانهها از دولت و فعالیتهای آن مطرح میشود، یک تصویر کاملاً کاریکاتوری و غیرواقعی است.
این استاد دانشگاه همچنین افزود: در سال 91 حداکثر 48 درصد از درآمدهای پیشبینی شده برای دولت، محقق شد؛ بسیاری از مشکلاتی که در اثر تحریمها در سال 90 و 91 رخ داد، در سینه ماست و نمیتوانیم آن را مطرح کنیم که کدام جریانهای سیاسی به ظاهر خودی زیر میز دولت زدند و نگذاشتند کار دولت و برنامههای او در حوزههای مختلف پیش برود.
"اگر آقای احمدینژاد میگوید "پیوند داخل و خارج"، ما حرفهای زیادی در این زمینه داریم؛ احمدینژاد را متهم میکنند که میخواهد با آمریکا رابطه برقرار کند اما واقعیت این است که در شهریور 91 و در یکی جلسات مهم کشور یکی از کسانی که جلوی بحث مذاکره با آمریکا را میگیرد، احمدینژاد بود اما این موضوع هیچ کجا گفته نمیشود".
داوری افزود: آقای احمدینژاد یک اعتقادی دارد و چند سال است که چوب این اعتقاد را میخورد؛ احمدینژاد میگوید ما 30 سال است که استکبارستیزی و آمریکاستیزی کردیم و این موضوع حق این ملت و شعار این مردم است اما در ذیل شعار استکبارستیزی و آمریکاستیزی با انگلستان بستیم؛ آقای احمدینژاد میگوید استکبارستیزی در ایران باید دو روی سکه باشد، هم آمریکاستیزی و هم انگلستانستیزی، نمیشود جریاناتی با انگلستان فالوده بخورند و قراردادهای چند ده میلیاردی ببیندد و فرزندانشان در آنجا تحصیل کنند اما شعار آمریکاستیزی سر دهند بنابراین آقای احمدینژاد چنین اعتقادی دارند که صدای بسیاری در کشور درآمده است.
وی با تاکید بر اینکه احمدینژاد چوب انگلستانستیزی را میخورد، گفت: آقای احمدینژاد انگلستانستیزی را با آمریکاستیزی پیوند داد و من برای این موضوع سند دارم که در دوره احمدینژاد کدام قراردادهای انگلیس در ایران قطع شد و احمدینژاد در کجاها انگشت خود را در چشمان انگلیس فرو کرد بنابراین اینها نکاتی است که در فضای رسانهای مطرح نمیشود البته آحاد مردم از این فضاها و دعواها کنار هستند و این فضای رسانهای را تنها بخش خاصی از نخبگان اداره میکنند و توانستند یک تصویر کاریکاتورگونه از دولت ایجاد کنند.
این چهره حامی دولت در ادامه سخنان خود تصریح کرد: آقای احمدینژاد تمام تلاش خود را کرد و اگر اراده شخص احمدینژاد نبود، بحث دانشگاه آزاد به اینجا نمیرسید اما از جاهایی مسیر تصمیمات را بستند و آقای احمدینژاد ناچار میشد جلساتی را با راس نظام داشته باشد و این موضوع را پیگیری کند و اگر پیگیری آقای احمدینژاد نبود، مطمئن باشید با 4 مصاحبه آقای سلیمینمین و آقای زاکانی، آقای جاسبی کنار نمیرفت و این احمدینژاد بود که ایستاد و این تغییر را در دانشگاه آزاد بوجود آورد.
داوری در پاسخ به این سوال که چرا احمدینژاد حکم رئیس جدید را امضاء نکرد و گفت وزیر علوم امضاء کند؟ تاکید کرد: این تدبیر مدیریت ایشان بود و ایشان اختیار خود را به وزیر علوم تنفیذ کرده؛ این چه ایرادی دارد؟ اگر دنبال ایرادات بنیاسرائیلی هستید، مسیری دیگری را دنبال کنید، اراده آقای احمدینژاد این بود که رئیس دانشگاه آزاد تغییر کند در حالیکه آقای جاسبی میخواست در هیئت امنا حق رای داشته باشد اما احمدینژاد نگذاشت و اگر احمدینژاد اجازه میداد جاسبی در هیئت امنا صاحب رای شود، آقای جاسبی هنوز میماند لذا اراده احمدینژاد باعث تغییر مدیریت دانشگاه آزاد شد.
همچنین زیباکلام در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه شما گفتید کواکبیان اصلاحطلب نیست، اکنون این سوال پیش میآید اگر کواکبیان در مجلس رای نیاورد، شاید به خاطر اصلاحطلب بودنشان است، گفت: اصلاحطلبی یعنی دموکراسیخواهی و مدتی است که اصلاحطلبی و اصلاحطلب بودن به دموکراسیخواهی گره خورده است، بنابراین اصلاحطلبی به معنای دموکراسیخواهی و اصلاحطلبان به دنبال توسعه دموکراسی در کشور هستند، همچنین دموکراسی یعنی آزادی بیان، آزادی مطبوعات و ....
وی ادامه داد: حالا سوال پیش میآید که نسبت آقای کواکبیان با دموکراسیخواهی چیست؟ نکته اینجاست که در چند سال گذشته آقای کواکبیان چقدر برای دموکراسی حرف زده و کار کرده است؟ ما در کشور شمار قابل توجهی زندانی سیاسی داریم که بعد از 22 خرداد دستگیر شدند. حالا این سوال پیش میآید که افرادی مانند کواکبیان یا حسن روحانی و یا من که میگوییم اصلاحطلب هستیم، ظرف 4 سال گذشته چندبار گفتند "زندانی سیاسی داریم و خوب است که زندانی سیاسی نداشته باشیم"، لذا این موارد است که یک سری را اصلاحطلب میکند چراکه اصلاحطلبی کارت تردد ندارد و ایستادگی و پایمردی هر فردی زمانی که ستار بهشتی کشته میشود و اعتراضاتی که نسبت به این موضوع میکند، یک فرد را اصلاحطلب میکند.
این استاد دانشگاه افزود: مطمئن باشید اگر کواکبیان در چند سال گذشته یکسری از این مواضع را میداشت، در سمنان رای میآورد ولی رای نیاورد، بنابراین آقای سلیمینمین درست میگوید اصلاحطلبان نه یک حزب، نه یک کلوپ و نه یک باشگاه هستند که کارت عضویت برای آنها صادر شود و این گونه مواضع است که فردی را اصلاحطلب میکند.
زیباکلام با بیان اینکه اصلاحطلبی به این بر میگردد که چقدر برای آزادی، دموکراسی، زندانی سیاسی و ... ایستادگی میکنیم، در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه جایگاه آقای هاشمی در این دموکراسی که شما تعریف کردید، کجاست؟ گفت: بزرگترین ایراد من به آقای هاشمی این است که پای دموکراسی نایستاد؛ آن زمان که گفتند "مرگ بر بازرگان" و هاشمی قدرت داشت، اگر دفاع کرده و گفته بود مهندس بازرگان شریفترین، متدینترین، پاکترین و وطنپرستترین فرد این مملکت است، آنوقت در سال 88 و 89 نمیگفتند "مرگ بر هاشمی" لذا من همواره این انتقاد را به هاشمی داشتم.
وی افزود: بدبختانه آقای هاشمی نه ماندلا است و نه گاندی ولی معنیاش این نیست که اگر پای دموکراسی و آزادی زندانی سیاسی نایستاده اما آیا اینکه میخواهد این اقتصاد فاسد دولتی را از بین ببرد را من نبینم؟
همچنین عبدالرضا داوری در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه هلالاحمر با چه رویکردی دست به کار سیاسی زده است و نیز در پاسخ به سوالات دیگری درباره اسفندیار رحیممشایی، گفت: راجع به روزنامه و شبکه ایران که میگویند بوی تعفن میدهد، باید بگویم که دولت در یک غربت رسانهای قرار دارد؛ یک بار در پاسخ به سوال خبرنگار روزنامه همشهری که گفت دولت چندین روزنامه و سایت دارد، گفتم که شما 5 رسانه نام ببرید که امروز از دولت حمایت میکند، این خبرنگار نام روزنامه ایران را گفت و من گفتم که این روزنامه در این دولت که راه نیافتاده است بلکه این روزنامه برای سال 74 است. همچنین سایت شبکه ایران نیز جدیدا راه نیفتاده است و خبرگزاری ایرنا نیز قدمتی طولانی دارد بنابراین این دولت رسانهای برای خود تاسیس نکرده است و رسانههای دولتی هم که هستند، در یک اقلیت رقمی قرار دارد.
وی ادامه داد: این در حالی است که در آن سو یک امپراطوری عظیم رسانهای مقابل دولت قرار دارد و به طور مشخص 3 خبرگزاری و دهها سایت قرار دارد و هر روز تلاش میکنند که یک تصویر کاریکاتوری از دولت نشان دهند، همچنین در مورد روزنامه شهروند نیز باید بگویم که متعلق به جمعیت هلالاحمر است و مجوز آن پیش از این متعلق به وزارت کشور بود و بعد به جمعیت هلال احمر منتقل شد، طبیعتا بخشی از مطالب این روزنامه نیز سیاسی است.
این استاد دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: در مورد آقای مشایی باید بگویم آنچه اتفاق افتاده، یک ظلم بزرگ رسانهای است؛ آقای مشایی را با یک روش انگلیسی در ایران تخریب کردند که البته این تخریب جواب نخواهد داد و نظرسنجیهای ما این موضوع را تائید میکند و همچینین با یک روش انگزنی و تحریف اظهارات و وارد کردن اتهامات کذب سعی کردند یک تصویر کاریکاتوری از آقای مشایی بسازند.
همچنین عباس سلیمینمین در پاسخ به این سوال که شما به اصلاحطلبان به دلیل حضور تعدادی از قدیمیهای آنها در خارج از کشور انتقاد وارد میکنید در حالیکه شما سال 84 به احمدینژاد رای دادید و اکنون از او تبری میجویید لذا تبریجستن اصلاحطلبان از خارجنشینان نیز مشکلی ندارد، گفت: من آن زمان آقای احمدینژاد را بهتر از گزینههای دیگر دیدم، همچنین در عرصه مسائل سیاسی انسان باید نسبینگر باشد لذا من آن زمان از آقای احمدینژاد حمایت کردم اما بلافاصله انتقادات جدی نیز به احمدینژاد داشتم و اکنون نیز دارم و ایشان را نسبت به شعارها و آرمانهای اولیه زاویه یافته میدانم.
وی ادامه داد: به همین دلایل نیز آقای احمدینژاد در دولت دهم اعلام کرد که اصولگرا نیست چراکه اصولگرایی یک شاخصی به جامعه میدهد و براساس آن شاخص میتوان همه تودهها را محک زد؛ در اصولگرایی منویات فردی مطرح نیست اما آقای احمدینژاد از یک جایی خود را به جای اصول قرار داد، به عنوان مثال کاپشن و ماشین خود را حراج کرد یعنی به سمت فردگرایی رفت و خود را شاخص مطرح کرد که این یک انحراف است.
این استاد دانشگاه همچنین خاطرنشان کرد: هیچکدام از بزرگان ما سادهزیستی خود را به رخ نکشیدهاند در حالیکه احمدینژاد از یک جایی به بعد اعلام کرد که اصولگرا نیست و این موضوع به این دلیل بود که اصولگرایی به مردم یک شاخص ارائه میدهد، بنابراین بنده براساس شاخصها احمدینژاد را زاویه یافته و دورشده میدانم.
سلیمینمین افزود: در حمله دانشجویان به سفارت انگلیس دولت مواضعی گرفت و کاملا با این مسائل مخالفت کردند همچنین دولت با مصوبه مجلس مبنی بر کاهش روابط با انگلیس مخالفت کرد و اکنون آقای داوری برای توجیه خودسری احمدینژاد در مسئله آمریکا بحث انگلیس را مطرح میکند که این مسئله چندان ارزش بحث ندارد چراکه کاملا خلاف واقعیتهاست.
وی همچنین تاکید کرد: انحراف و تغییر احمدینژاد تنها این نیست که شافعی عنصر هاشمیرفسنجانی را در راس صنعت گذاشته است بلکه باید به این موضوع نیز پرداخته شود که آقای ملکزاده کیست؟ اقای ملکزاده یکی از عناصر تعیینکننده در دانشگاه آزاد بود. همچنین آقای رضایی که از دانشگاه آزاد آمده و مسئول نظرسنجی در ریاستجمهوری شده است و موارد دیگر که آدمهای جریانی بودند که احمدینژاد به درستی در دولت نهم به عنوان مصداق بیعدالتی مطرح میکرد اما در دولت دهم افرادی که در دانشگاه آزاد مسئولیت داشتند، به ریاستجمهوری آورد.
همچنین عبدالرضا داوری در پاسخ به سوالی راجع به برگزاری همایش در 29 فروردین گفت: در مورد این همایش آنچه در فضای رسانهای به آن پرداخته شده است، از جنس همان بازنمایی رسانهای است که بقیه فعالیتهای دولت را نیز تحتالشاع قرار داده است و همچنین دولت اعتقاد دارد که مهندسی افکار عمومی امکانپذیر نیست، چه برسد به اینکه ما فکر کنیم با یک همایش در استادیوم آزادی میتوانیم یک انتخابات 50 میلیونی را میبندیم.
وی راجع به این گفته احمدینژاد که تحریمها را کاغذ پاره دانسته بود، گفت: آقای احمدینژاد هنوز هم اعتقاد دارد که ما در برابر تحریمها چارهای جز مقاومت نداریم و باید تحریمها را کاغذ پاره بدانیم اما سالهای بعد وقایع برخورد دولت در موضوع تحریمها در اواخر 90 و 91 و در موضوع استانبول 2 مطرح میشود و آن زمان روشن خواهد شد که کدام جریانات سیاسی با اعمال فشار و ارعاب اجازه ندادند طراحی و برنامه احمدینژاد عملیاتی شود. این مسائل را نمیتوان اکنون گفت چراکه ما در بطن مذاکره هستیم اما بعدها مشخص خواهد شد.
این استاد دانشگاه بر همین اساس تاکید کرد: عدهای در داخل با اعمال فشار اجازه ندادند برنامههای آقای احمدینژاد در این بحث به خوبی پیش برود.
داوری با اشاره به سخنان پیشین خود راجع به تخریب انگلیسی مشایی تصریح کرد: من روش مظفر بقایی در برابر مصدق را گفتم که در برابر مشایی پیاده شد اما مسئله حکومتی یک موضوع کاملا روشنی است؛ آقا صلاحیت یا تخریبی را نسبت به آقای مشایی در آن حکم نداشتند و صراحتا فرمودند که انتصاب ایشان سبب اختلاف در دوستداران شما میشود بنابراین آقا ملاحظه دوستداران دولت را داشتند و در حکم حکومتی تعریضی به آقای مشایی نداشتهاند.
وی افزود: در آن زمان روحانیون مجلس خدمت آقا رفتند و گفتند که انتصاب مشایی موجب اختلاف بین دوستداران احمدینژاد میشود؛ حضرت آقا نیز یک یادداشتی خطاب به احمدینژاد نوشتند اما این یادداشت پیش از اینکه به دست آقای احمدینژاد برسد، در سایت آقای توکلی منتشر شد و احمدینژاد نیز گفت باید این یادداشت از طریق دیدار مستقیم و یا دفتر آقا به من داده میشدبنابراین نمیتوانم از طریق سایت دستور رهبری به من ابلاغ شود لذا یکسری بداخلاقیها در آن زمان وجود داشت.
این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: امروز سفارت انگلیس در حال انتشار اسناد 30 سال پیش است که مشخص شده 30 سال پیش چه کسانی با سفارت انگلیس در تهران ارتباط داشتند؛ امثال آقای اسدالله عسگراولادی با ماموران امنیتی سفارت انگلیس مینشستند و جزئیات مسائل نظام را میگفتند که این اسناد امروز منتشر شده و 30 سال بعد مشخص خواهد شد که انگلستان با ایران چه کرد. همچنین اگر آقای احمدینژاد با تسخیر سفارت انگلیس مخالف بود، دلیلش این بود که میدانستند حضرت آقا با این اقدام مخالف هستند لذا بر اساس نظر رهبری تصمیم گرفت.
داوری همچنین تاکید کرد: آقای احمدینژاد هیچگاه دنبال سناریوی رابطه با آمریکا نبوده است و این از جنس همان فضاسازیهای رسانهای است.
در ادامه صادق زیباکلام در پاسخ به این سؤال که هرکس که سبز باشد، الزاما اصلاحطلب است و با توجه به اینکه سبزها مدعی تقلب در انتخابات 88 بودند، آیا در انتخابات 92 شرکت خواهند کرد، گفت: اینکه یک عدهای در سال 88 معتقد بودند در انتخابات تقلب شده است، بسیاری از آنها هنوز نیز معتقدند که در آن انتخابات تقلب شده بود. همچنین خیلیها معتقد بودند که احمدینژاد 24 میلیون رای آورده است.
وی افزود: یکی از دشوارترین کارهایی که رهبری اصلاحات باید در صورت تصمیم برای حضور در انتخابات انجام دهد, مجابکردن رایدهندگان بالقوهاش است که باید در انتخابات شرکت کنند. همچنین باید صرفنظر از اینکه سال 88 تقلب شده بود یا خیر، باید در انتخابات شرکت کنیم و برای تحقق دموکراسی راه دیگری به جز صندوق رای وزارت کشور وجود ندارد لذا نمیدانم اصلاحطلبان چقدر موفق میشوند و میتوانند چه میزان از آن افراد را برای شرکت در انتخابات مجاب کنند.
این استاد دانشگاه با اشاره به مواضع علی مطهری در مرگ ستار بهشتی گفت: هر کسی میگوید اصلاحطلب هستم، باید برای پدیدههایی که مربوط به دموکراسی میشوند، مشخص کند که چه کردهاند و چه مواضعی گرفتهاند. همچنین اگر من میخواستم به اصلاحطلبان رای دهم، به دکتر علی مطهری نمره بسیار بالاتری میدادم به نسبت حسن روحانی، عارف و کواکبیان و خیلیهای دیگر که لنگلنگان به کاروان در راه مانده و گل گرفته اصلاحطلبان میپیوندد.
منبع:خبرگزاری تسنیم
|