نامزدهای جدیدی برای انتخابات در راه است
26 فروردين 1392 |
اخبار درباره احتمال نامزدی افراد جدید در صحنه انتخابات همچنان ادامه دارد. یک اقتصاددان به شکافتن آمارهای اقتصادی کشور پرداخته است و در روزهای پایانی دولت احمدینژاد ارزیابی عملکرد وی و چرایی دشواری این روزها به روزنامهها راه یافته است. یک سیاستمدار قدیمی هم به داستان کودکی معلول ذهنی در زمان دولت هاشمی رفسنجانی پرداخته است.
نامزدهای جدیدی که برای انتخابات مطرح میشوند
در روزی که همچنان اخبار درباره ائتلاف نامزدها و یا احتمال کنارهگیری آنها به سود دیگران در روزنامهها زیاد است، دو نام جدید برای اعلام نامزدی مطرح شده است؛ یکی صادق واعظ زاده معاون سابق علمی و فنآوری رئیس جمهوری است که گویا شماری از دانشگاهیان و نخبگان از وی دعوت به حضور در انتخابات کردهاند و دیگری، علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی است.
روزنامه اعتماد به برنامههای پایان هفته رئیس مجلس در قم اشاره و این پرسش را مطرح کرده که آیا علی لاریجانی رقیب دولتیها در انتخابات خواهد بود؟ اعتماد خود در پاسخ به پرسش طرح شده نوشته است:
«با در نظر گرفتن این نکته، میتوان گفت که حمایت نکردن لاریجانی از کاندیداهای پرتعداد اصولگرایان در کارزار انتخابات یازدهم ریاست جمهوری، نشانهای قابل تامل از تمایل رییس مجلس برای نشستن بر مسند ریاست جمهوری است. شاید وقایع روز استیضاح وزیر کار و انتشار فیلم مربوط به فاضل لاریجانی از سوی تیم دولت را هم بتوان دلیل دیگری برای تقویت این احتمال ارزیابی کرد چراکه تیم دولت احمدینژاد در سالهای گذشته نشان داده، برای افشای پشت پردههای رقبای خود اشتیاق ویژهای دارد و نحوه مواجهه آنها با لاریجانی حداقل نشان دهنده این است که آنها هم رییس مجلس را رقیب بالقوه خود میدانند. البته رییس فیلسوف مجلس اصولگرایان که در صحنه رویارویی با احمدینژاد نشان داد معمولابرای این نوع تقابلها تدابیری را از قبل میاندیشد، هنوز در عرصه انتخابات، اقدامی در مقابل دولتیها و سایر رقبای احتمالی انجام نداده است. ولی منتشر نشدن گزارش حوادث ۲۲ بهمن قم و استمرار انتقادها از «ریشههای» این واقعه، نشان میدهد که گزارش حوادث ۲۲ بهمن قم هم میتواند یکی از برگ برندههای رییس مجلس برای روز رقابت با تیم دولت باشد. شاید جدیترین مانع برسر راه کاندیداتوری لاریجانی در انتخابات، متقاعد کردن لشکر کاندیداهای اصولگرا برای کناره گیری به نفع رییس مجلس باشد. مانعی که اگر رفع شود، در کارزار انتخابات ۹۲، میتوانیم شاهد پرده آخر رویارویی لاریجانی و تیم احمدینژاد در انتخابات منهای اصلاح طلبان باشیم».
اگر کسی به دنبال دلیل دیگری برای نامزدی علی لاریجانی در انتخابات باشد، میتواند آن را در خبر روزنامه ابتکار در مورد سازنده فیلمهای تبلیغاتی نامزدهای انتخابات جستجو کند. ابتکار در این باره نوشته است: حالا درست در اوایل سال ۹۲ و با شروع حال و هوای انتخاباتی در کشور نجواهای میان سینماگران برای ساخت فیلمهای انتخاباتی وجود دارد که از میان این شنیدهها میتوان به دو موردی که موثقتر به نظر میرسد اشاره کرد. شنیده میشود پس از حضور فریدون جیرانی در همایش انتخاباتی حسن روحانی صحبتهایی برای ساخت فیلم تبلیغاتی وی داشته است.
از سوی دیگر، سید محمود رضوی که در سال گذشته با فیلم دهلیز در جشنواره حضور داشت صحبتهایی با ائتلاف دو به علاوه یک داشته است تا برای این گروه سه نفره شامل باقر قالیباف، غلامعلی حداد عادل، علی اکبر ولایتی فیلم بسازد.
مطمئنا با نزدیک شدن به انتخابات خبرهای و شایعات زیادتری به گوش میرسد که برای تأیید و تکذیب آنها باید فقط چند هفته صبر کنیم. البته مجتبی توانگر در مورد این انتخابها گفت: هنوز نامزد نهایی ائتلاف پیشرفت مشخص نشده که سازنده آن مشخص شود. ائتلاف پیشرفت هنوز در مرحله کار گفتمانی، هماهنگی و انسجام نیروهاست و برای ساختن فیلم با هیچ کارگردان و فیلم سازی در این زمینه گفتگویی صورت نگرفته است. وی در مورد تعیین زمان معرفی سازنده فیلم ائتلاف پیشرفت گفت: هر زمان نامزد نهایی ائتلاف برای پیشرفت مشخص شد با توجه به سلیقه نامزد مورد نظر، رایزنی با فیلم سازان متعهد، انقلابی و متخصص آغاز خواهد شد.
حضور جیرانی در جلسه انتخاباتی حسن روحانی در چند روز گذشته حاشیههای فراوانی را برای او به وجود اورده است. جیرانی در واکنش به این خبرها میگوید: خبر ساخت فیلم انتخاباتی حسن روحانی نامزد انتخابات را نه تأیید و نه تکذیب میکنم. حضور فریدون جیرانی همایش کاندیداتوری روز پنجشنبه حسن روحانی یکی از نامزدهای شرکت در انتخابات خرداد گمانههایی را مبنی بر ساخت فیلم انتخاباتی این چهره در رسانهها به وجود اورده است. جیرانی اگرچه رسما این مسئله را تأیید نکرد اما صحبتهای مبهم او در مورد تکذیب ساخت فیلم انتخاباتی به ابهامات بیشتر دامن زد. جیرانی با بیان اینکه فعلا قصد ساخت فیلم انتخاباتی برای هیچ کاندیداتوری را ندارد گفت: خبر ساخت و تولید فیلم انتخاباتی حسن روحانی نامزد یازدهمین دوره ریاست جمهوری را هم نه تأیید و نه تکذیب میکنم. جیرانی در مورد دلیل شرکت در این برنامه انتخاباتی گفت: در جلسه چند روز گذشته بنا به دعوت یکی از دوستان حاضر شدم، اما در این جلسه هیچ گونه صحبتی در مورد ساخت فیلم انتخاباتی نشد. هنوز چند ماه مانده به شروع فعالیتهای تبلیغاتی نامزدها ظاهرا خیلی از نامزدها برنامهریز برای ساخت فیلم انتخاباتی را شروع کردهاند و در روزهای آینده باید شاهد تکذیبها و تاییدهای دیگری از این جنس باشیم. یکی از نزدیکان علی لاریجانی نیز خبر ساخت فیلم تبلیغاتی او توسط مجید مجیدی را تکذیب کرد. ظاهرا رقابت در سینمای ایران در ماههای آینده علاوه بر گیشهها بر صفحات تلویزیون در شبهای انتخابات هم قرار است پیگیری شود.
رمزگشایی از آمار داخلی با نمونههایی بهتآور!
در روزهایی که مسائل اصلی کشور در پناه سیاست و انتخابات پنهان شده است، روزنامه اعتماد در مطلبی به قلم بهمن آرمان، اقتصاددان به بررسی چرایی بیاطمینانی به آمارهای داخلی پرداخته است. وی پس از اشاره به مسأله استانداردهای مربوط به آمارگیری نوشته است: باید گفت که یکی از دلایل کاهش نرخ تورم در آمریکا، کاهش ارزش دلار برای افزایش صادرات و دلیل دیگر در نظر گرفتن سیاستهای تشویقی برای سرمایه گذاری است. در ایران، یکی از دو راهکار فوق یعنی کاهش ارزش ریال به مرحله اجرا درآمد که نشان دهنده شهامت دولت دهم در اجرای سیاست ترکاندن حباب ریال است که باید سالها پیشتر انجام میگرفت. در کشوری که طی ۱۶ سال اخیر و حتی دوره سازندگی دارای نرخ تورم دورقمی بوده تا جایی که در دولت آقای هاشمی رفسنجانی به علت سرمایه گذاریهای سنگین توسط دولت در ایجاد تاسیسات زیربنایی مانند آزادراهها، سدها و صنایع پایه مانند فولاد، نیروگاه برق و سایر موارد تورم به ۵۲ درصد هم رسیده بنابراین طبیعی است که ارزش ریال در حد هزار تومان در مقابل دلار تضعیف شدهای که نرخ برابری آن از ۸۷ سنت مثبت به ۳/۱ منفی است، کاهش پیدا کند: مسالهای که گرچه ممکن است در ابتدا بازتابهای منفی داشته باشد اما در نهایت به نفع اقتصاد کشور ماست. در موضوع نرخ بیکاری که توسط مرکز آمار اعلام شده اما شک و تردیدهای گوناگونی پدید آمده زیرا بیکاری بر دو نوع آشکار است و نهان: برای مثال برای تولید هر کالااستانداردی وجود دارد. برای تولید ۲۵ هزار تن لاستیک میتوانیم آن را با حداکثر ۲۰۰ نفر انجام دهیم اما یکی از کارخانههای لاستیک در شرق کشور با هشت هزار نفر پرسنل این پروسه تولیدی را انجام میدهد یعنی بیش از ۷هزار و ۸۰۰ نفر از آنها بیکار پنهان هستند. در ادارات دولتی نیز این قضیه وجود دارد. در صدا و سیما هرازگاهی شاهد از بین بردن درختهای چندین ساله و ساخت ساختمانهای جدید هستیم در حالی که تلویزیونهایی مانند سی ان ان یا الجزیره که پوشش بین الملل بر وقایع دارند تعداد کارکنان آنها بسیار کمتر از کارمندان رسانه ملی است. به همین دلیل نمیتوان این افراد را شاغل نامید زیرا شاغل کسی است که روزی هشت ساعت به صورت مفید کار کند. طی سالهای اخیر به علت بهبود شرایط پزشکی، کشورهای گوناگون در حال افزایش تعداد سالهای کاری هستند و کشورهایی چون فرانسه، اسپانیا و ایتالیا سن بازنشستگی را از ۶۵ به ۶۷ سال افزایش دادهاند و ولی در ایران افرادی که حتی ۴۰ یا ۴۵ ساله هستند بازخرید میشوند به این امید که دولت بتواند گره از وضعیت بیکاری بگشاید اما این ایجاد اشتغال جدید، مولد و کارا نیست.
بر اساس تحقیقات انجام گرفته، شهرداریهای کل کشور به علت فساد مالی ناشی از برون سپاری پروژهها، شرکتهایی را به کار گرفتهاند تا خدمات مختلف فضای سبز، تمیزی خیابانها و آسفالت را ارائه دهند. اما نه تنها هزینه انجام کار کاهش نیافته بلکه بر تعداد پرسنل افزوده و از کیفیت کار هم کاسته شده که نمونه آن را در چگونگی اداره فضای سبز حتی پایتخت میبینیم که به سایر شهرها هم سرایت کرده است. طبق آمار غیررسمی از حدود چهار میلیون درخت کاشته شده در پایتخت تقریبا ۸۰ تا ۹۰ درصد آنها به علت عدم نگهداری مناسب هدر میروند و خشک میشوند. این مسأله درباره برون سپاری غذا و سرویسهای حمل و نقل نیز وجود دارد که به طور مثال واگذاری سیستم ترابری درون شهری بخش خصوصی نه تنها موجب کاهش هزینهها نشده بلکه به یک فساد اداری گسترده و کاهش کیفیت خدمات انجامیده است.
بنابراین برای تعیین اینکه نرخ بیکاری در کشور چقدر شده کافی است که ما به اطراف خود نگاهی بیندازیم و فرضا به میدان تجریش برویم که یک میدان اصلی شهر است. در آنجا افراد زیادی را میبینیم که به فروش کالاهای مصرفی، سیگار و فیلمهای ایرانی و خارجی مشغولند. ممکن است دولت این مسأله را نوعی اشتغال بداند اما مولد نیست چرا که اشتغال مولد، اشتغالی است که بتواند در ازای هر ساعت، حجم مشخصی از کار تولید کند نه اینکه کارکنان صبحها ساعت بزنند و عصرها به خانه بازگردند و در نهایت مشخص شود که میزان کار مفید کارمندهای دولت ۲۰ دقیقه به جای ۸ ساعت کار است.
احمدینژاد در روزهای پایانی دولت دهم
ارزیابی از کارکرد رئیسجمهور در آخرین ماههای ریاست جمهوری خود مورد توجه چند روزنامه قرار گرفته است. داریوش قنبری در مطلبی با تیتر «به جای همه اینها» برای روزنامه اعتماد نوشته است:
بر خلاف دولتهای پیشین که چند ماه مانده به پایان دوره آنها معمولا کابینه از تکاپو و افت و خیز میافتد و دچار نوعی رخوت میشود، این فرمول درباره دولت دهم صدق نمیکند و رییس جمهور در حال وعدههای تازه و تأکید بر اصلاحات آن هم با شیب تند است.
با این حال نگاهی گذرا به محتوای پیامهای صادر در کلام محمود احمدینژاد، این مسأله را آشکار میکند که ادبیات و روش رویارویی او با برخی مسائل ـ که مشترک در جریان اصلاحات نیز به عنوان دغدغه مطرح بود ـ همسان و نزدیک شده است. دلیل این تکاپو و استارت غیرمنتظره دولت اما چیزی نیست، جز در پیش بودن یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و تمایل دولتیان برای معرفی کاندیدا. اما این همه موضوع نیست و دولتیها علاوه بر داشتن کاندیدای مورد نظرشان تمایل دارند، این کاندیدا پیروز انتخابات شود و دولت با همین روش و منش به کار خود ادامه دهد. آنها در این روزها دست به هرکاری میزنند تا بتوانند کسب رای کنند تا جایی که رییس دولت در مجموع بیش از آنچه رییس دولت باشد به عنوان دبیرکل یک حزب سیاسی به وعدههای تبلیغاتی میپردازد و فراموش کرده که به عنوان رییس دولت دو دوره کشور را در دست داشته و اکنون زمان ارائه بیلان کاری است.
حمیدرضا طهماسبیپور نیز در ارزیابی میراث اقتصادی احمدینژاد برای اعتماد نوشته است: اکنون و در سال هشتم سکانداری محمود احمدینژاد که ماههای پایانی دولت دهم است، نگاهی به آمار و ارقام رسمی اقتصاد کشور موید این نکته است که میراث دولتهای او برای اقتصاد کشور و دولت بعدی میراثی مشکل آفرین و ضعیفتر از دولتهای تاریخ ایران است. چرا که اکنون، اقتصاد ایران با تورم ۴۰ درصدی (نقطه به نقطه) و نرخ ۳۵۰۰ تومانی دلار (آزاد) روبه رو است به طوری که بر هزینههای تولید اثر ۳۷ درصدی گذاشته است و نرخ رشد اقتصادی کشور صفر یا منفی ارزیابی میشود. نرخ بیکاری در پایان سال ۹۱ با عدد ۲/۱۲ درصد اعلام شده و میزان نقدینگی به ۴۳۱هزار میلیارد تومان رسیده است تا شاخصها از افزایش مشکلات در اقتصاد کشور خبر دهند. رییس جمهور کنونی، در حالی به سال تحویل دولت و پایان پرونده ریاست جمهوریاش رسیده که نهادهای زیر نظرش، میزان سرمایه گذاری در کشور را از سال ۸۷ به این سو اعلام نداشتهاند و او هم از این نکته یاد نمیکند که درآمدهای نفتی ایران در سالهای ۸۴ تا ۹۰ چه شده که وضع شاخصها چنین است و حدود ۵۳۹ میلیارد و ۳۶۷ میلیون دلار درآمد نفت چرا اقتصاد را شکوفاتر نکرده است.
روزنامه ابتکار در پایان مطلبی در مورد دشواریهای این روزهای احمدینژاد نوشته است: محمود احمدینژاد روزهای دشواری را میگذارند؛ روزهایی که هیچ تحلیلگر تیزبینی تا همین چهار سال پیش قادر به پیش بینی آن نبود. اما اصولگرایان نشان دادهاند که فکر میکننند، میتوانند به راحتی سمت و سوی بازی را تغیییر دهند و در این راه نگران سؤالات پیش آمده در ذهن مردم نیز نباشد. آنان توضیح نمیدهند که چگونه در چند سال معجزه هزاره سوم به دامن جریان انحرافی سقوط میکند؟ چگونه دولت مدعی امام زمان به فاسدترین دولت بعد از انقلاب تبدیل شده است؟ چگونه سفرهای استانی که روزی موجب فخر اصولگرایی به دولتهای هاشمی و خاتمی خوانده میشدبه مناطق محروم استفاده تبلیغاتی از امکانات دولتی محسوب میشود؟ اصولگرایان نیازی به توضیح تغییرات رفتار خود نمیبینند.
افزون بر این، روزنامه تهران امروز در مطلبی با تیتر «افسانه اسفندیار» به بررسی پشت پرده بازی انتخاباتی دولت از دیدگاه خود پرداخته و در این مورد نوشته است: در این میان، بازی انتخاباتی دولت از شگرد خاصی پیروی میکند که عمدتا متمرکز بر برجستهسازی لیدر جریان خاص به عنوان کاندیدای دولتیها و از سوی دیگر برجستهسازی موضوع احتمال رد صلاحیت وی است تا هم از پاسخگویی درباره اوضاع فعلی طفره رفته باشد و هم فضای انتخاباتی کشور را به سمت اینکه بالاخره کاندیدای دولت تأیید خواهد شد یا خیر، تغییر بدهد.
جالب در این میان، رویکرد سه روزنامه نزدیک به دولت است. خورشید به سخنان رئیس جمهور اشاره کرده که خبر داده اتفاق بزرگی در راه است؛ روزنامه شهروند به کندوکاو در نظریات رهبر انقلاب در مورد احراز صلاحیت نامزدهای انتخاباتی پرداخته است و ایران از زبان احمدینژاد گفته است که کسی نباید تصور کند، بهتر از هفتاد میلیون نفر میداند؛ سخنی که معمولا به مسأله بررسی صلاحیتها و یا تلاش برای تأثیرگذاری بر انتخابات مربوط دانسته میشود.
کوتاه و خواندنی
روزنامه آرمان امروز گفتوگویی را با سید حسین مرعشی و با تیتر «حذف کردیم حذف شدیم!» منتشر کرده که وی در بخش پایانی آن و در پاسخ به درخواست خبرنگار برای نقل خاطرهای از دولت آقای هاشمی گفته است:
سال ۷۴ بود که با آقای هاشمی به ارومیه رفتیم. در صف آخر جمعیت، یک پسر ۱۲- ۱۰ ساله که دچار عقبماندگی ذهنی بود عکس آقای هاشمی را دست گرفته بود و دوست داشت ایشان را ببیند. من دست او را گرفتم و به جایگاه بردم. او تا به حال این جمعیت را ندیده بود و خیلی ذوق کرد. شاید بابت همین کار من را به بهشت ببرند. آقای هاشمی بعد سخنرانی این پسر را بوسید و هدیهای داد. در آنجا آقای غرضی و ترکان و بشارتی و میرزاده و فروزش و.. ایستاده بودند و حاج آقا از من پرسید این پسر از کجا آمد؟ که من هم گفتم از همانجا که شما وزرایتان را آورید و آوردم که اگر خواستید ترمیم کابینه کنید، دستتان بسته نباشد. یک روز برای آقای خاتمی این خاطره را تعریف کردم که او از من پرسید درباره وزرای من چه میگویی که من گفتم اگر جسارت نباشد با این وزرا که شما آوردید، آن پسر هم دیگر نمیپذیرد در کابینه شما باشد. اتفاقات چند روز پیش باز هم صحبت آن پسره شد.
منبع:اعتماد
|