تبعات معرفی رسمی بهار
  17 فروردين 1392

 


البته نقد آقای مشایی و افکار و رفتار او و تحلیل و بررسی اتهامات وارده بر وی نیست، اینکه آیا شورای نگهبان او را ردصلاحیت می نماید و یا آقای احمدی نژاد پس از رد صلاحیت او چه واکنش های احتمالی خواهد داشت هم نیست. همچنین این موضوع که اصولاً آقای مشایی با سوابق و عقاید سئوال برانگیزش تا چه حد شایستگی مقام ریاست جمهوری را داشته و یا حتی چقدر مقبولیت عمومی دارد یا چقدر آرای احمدی نژاد قابل انتقال به او هست نیز نیست. اینها همه سوالات مهمی است که بحث بر روی آن فرصتی دیگر می طلبد. موضوع این نوشتار بیان اشکالاتی است که اساسا بر معرفی آقای مشایی توسط آقای احمدی نژاد وارد خواهد بود. به نظر می رسد لااقل اشکالات زیر در این باره قابل طرح است:

١- اولین ایراد مبنایی این کار اینست که جنبه فرد گرایی دارد که از یکسو با بینش های مکتبی و اعتقادی، و از سوی دیگر با ساختار مردم سالاری و خرد جمعی درتضاد و تعارض است. یعنی فردی که دوره ریاستش رو به پایان است بر اساس سلیقه و برداشت شخصی خود، فرد بعدی مسئولیت خود را معرفی و پیشنهاد کند. این به نظام سلطنتی شبیه است نه نظام مردم سالار.
این امر در کشور مسبوق به سابقه هم نیست. در میان روسای جمهور قبلی مرسوم نبوده که در پایان دوران ریاستشان فرد دیگری را به عنوان نامزد شایسته به مردم معرفی کنند و اگر گمانه هایی بوده به¬طور غیر رسمی و در حد شایعات بوده است. در مورد روسای جمهور قبلی، آیت الله خامنه ای در پایان دوران ریاست جمهوری دارای سمت رهبری بوده و اظهار نظری در مورد معرفی نامزدی خاص برای دوره بعدی نداشتند. در دوره آقای هاشمی نیز به رغم تلاشی که در طرح ریاست جمهوری مادام العمر یا چیزی شبیه به آن، از سوی حامیان کارگزار ایشان صورت گرفت ولی شخص وی نامی از کسی برای نامزدی دوره بعد نبردند. البته مجموعه تلاش و سرمایه گزاری حزب آقای هاشمی معطوف به پیروزی آقای خاتمی پس از ایشان قرار گرفته بود. در پایان دوران اقای خاتمی نیز ایشان نام شخص خاصی را به عنوان نامزد برگزیده به میان نیاورد و در انتخابات ٨٤ عملاً گروه های اصلاح طلب دچار تعدد نامزد و تشتت آرا بودند.

٢- دومین ایراد مبنایی این کار استفاده از امکانات و اعتبارات ریاست جمهوری و رئیس جمهور در معرفی شخصی برای دوران بعدی است که امری خلاف قانون بوده و به نوعی سوء استفاده از قدرت تعریف می شود.
در کشورهای با ساختارهای حقیقتاً مردم سالار با چنین رفتارهایی بشدت برخورد می شود. در این کشورها حزب حاکم برای دوره بعدی نیز مانند سایر احزاب، نامزد خود را به شیوه های معمول معرفی نموده و تبلیغ می کند و رئیس جمهور وقت را از شائبه استفاده از موقعیت واعتبار ملی در جهت منافع حزبی بدور نگه می دارد و این امر را لطمه ای بزرگ به اعتماد ملی و اعتبار نظام خود می دانند.
در کشورهای با نظام های دیکتاتوری و به ظاهر مردم سالار البته چنین رفتارهایی دیده شده است. در این قبیل نظام ها ، روسای جمهور وقت، فرزندان، خویشاوندان و یا نزدیکان حزبی شان را با کمترین سنخیت، شایستگی و مقبولیت، معرفی و معمولا با اعمال قدرت انها را بر سر کار می آورند.
امروز انتظار این نیست که اقای احمدی نژاد برای دوره بعدی به طرفدارانش توصیه ای نداشته باشد. انچه مورد انتقاد است انست که اقای احمدی نژاد اینکار را نه در قالب حمایت تشکیلاتی گروه ها و نخبگان حامی خود بلکه شخصا و راساً انجام می دهد و از اعتبار مقام فعلی خود که امانتی است در نزد او برای این منظور هزینه می نماید.
بدون تردید چنین رفتاری " سوء استفاده از قدرت و امانت" ، تحکیم "استبداد" و حرکتی "غیر قانونی" تلقی می گردد که موجب آسیب به اعتبار نظام جمهوری اسلامی و تبعات بسیار منفی در فضای انتخاباتی پیش رو خواهد داشت.

٣- اما ایراد مصداقی که به این تصمیم آقای احمدی نژاد وارد است، انتخاب شخص مورد نظر برای معرفی به عنوان نامزد ریاست جمهوری بعدی، یعنی اقای اسفندیار رحیم مشایی است که مخالفت های بسیاری را برمی انگیزد.
آقای مشایی از شخصیت هایی است که در طول سال های ریاست جمهوری اقای احمدی نژاد به ویژه پس از انتخابات ٨٨ منشا تنش های سیاسی و حاشیه سازی های پرهزینه ای برای کشور بوده است. او دارای مخالفین جدی در طبقات مختلف نخبگان از جمله مراجع و روحانیون، گرو های انقلابی ، بسیاری از جریان ها و احزاب سیاسی و برخی طبقات اجتماعی است.

تجربه انتصاب آقای مشایی به معاون اولی در اغاز دوران ریاست جمهوری دوم اقای احمدی نژاد و واکنش های آن و در نهایت تغییر این حکم به امر رهبری جای بسی تامل است. اینجانب در همان زمان در یادداشتی تحت عنوان " اشتباهات اقای رئیس جمهور" ١ به شش اشتباه آقای احمدی نژاد در این انتصاب اشاره کرده و بدون ارائه نظری منفی یا مثبت نسبت به شخصیت اقای مشایی ، به اقای احمدی نژاد توصیه نموده بودم که برای طرح اقای مشایی بایستی ابتدائاً و اساساً زمینه های پذیرش ایشان را از سوی گروه ها و افراد موثر فراهم می آورد.

اما در طول این سالها نه تنها زمینه ای در پذیرش ایشان به وجود نیامده بلکه بر تعداد مخالفین و شدت مخالفت ها نیز افزوده شده است. اقای احمدی نژاد در این دوران توفیقی در کاهش مخالفت ها و بدست اوردن موافقین جدید نداشت؛ بلکه بخش اعظمی از طرفداران خود را که بطور سنتی با مشایی بی مسئله بودند را هم از دست داد. این گروه ها اصولاً وجه مخالفت با اقای احمدی نژاد را حمایت ایشان از مشایی ذکر می کنند . همانها که در انتخابات اخیرمجلس تحت عنوان جبهه پایداری و با ایده "احمدی نژاد منهای مشایی" وارد صحنه رقابت شدند و همچنان نیز در عرصه سیاسی کشور حضور دارند.

از سوی دیگر نه فقط تعداد مخالفین بلکه شدت مخالفت ها نیز افزون گردید. این مخالفت ها از سوی اشخاص و کانون های مختلف تاثیرگذار و با دلایل گوناگونی مطرح می شود ، در این طیف گسترده مخالفت ها ، اقای مشایی به انحراف فکری و اعتقادی ، سوء استفاده از قدرت، فساد اقتصادی و سیاسی متهم می شود.
در چنین شرائطی، آیا معرفی اقای مشایی از طرف رئیس جمهور به عنوان نامزد شایسته دوره بعدی ، حتی اگر این اتهامات را واهی پندارد، کاری خردمندانه است؟ آیا بدون ایجاد پیش زمینه های فکری مثبت و رفع اتهامات ، دست کم در میان نخبگان مذهبی و سیاسی بی طرف ، اینگونه معرفی به منزله بی اعتنایی و بی توجهی به جایگاه این بخش از افراد و گروهای مرجع اجتماعی نیست؟ ایا اقای احمدی نژاد نظام و جامعه را بدون وجود کانون ها و اشخاص صاحب نظر و تاثیر در حوزه های گوناگون سیاسی، دینی، فرهنگی و اجتماعی در نظر گرفته و تنها هندسه فکر و برداشت های ذهنی خود را ملاک برنامه ریزی و محل اعتنا قرار می دهد؟
٤- از مخالفت ها و مخالفین که بگذریم، دومین ایراد مصداقی در مورد انتخاب اقای مشایی آنست که ایشان دارای ویژگی مثبت شاخصی که از دید ناظرین وجه ممتاز ایشان نسبت به سایرین باشد نیست. ایشان حتی تائید و حمایتی را هم از شخصیت های اجتماعی معتبر به همراه ندارد. ایشان نه عنوان و افتخاری در علم دارد، نه دانش و تجربه ای در اقتصاد ویا سیاست، نه سابقه مدیریت کلان قابل ارزیابی ( به غیر از همراهی اقای احمدی نژاد) داشته ونه صاحب ایده قابل توجهی در حل معضلات کشور بوده است.
به جرات می توان برجستگی شخصیتی آقای مشایی را تنها در ارادت ناگسستنی اقای احمدی نژاد به ایشان خلاصه و تعریف کرد. فوران اشتیاق و دلبستگی اقای احمدی نژاد نسبت به اقای مشایی را ازبذل بی دریغ تعابیر منحصر بفرد متعددی که مکرراً برای ایشان بکار می برد، براحتی می توان دریافت. واژه های معناداری که انتخاب و بکار بردن هر یک از آنها فقط با تامل و تانی و دقت ، آنهم برای انسان های خاص قابل استفاده است.
٥- اگر به چهار ایرادی که در بالا گفته شد شرائط و مشکلات امروز جامعه را نیز اضافه کنیم، تعجب از انتخاب و معرفی اقای مشایی توسط اقای احمدی نژاد بیشتر می شود. حتی بدون مراجعه به آمارها و شاخص ها، برداشت و دریافت عمومی نشان می دهد که جامعه از شرائط مطلوبی برخوردارنیست: معضلاتی نظیر تورم بالا، کاهش شدید ارزش پول ملی، نقدینگی فعال در سفته بازی، رکود در تولید، عدم ارائه برنامه وبودجه سالیانه معضلات گوناگون در حوزه¬های فرهنگی و اجتماعی و بسیاری موارد دیگر، اینها، همه زخم دلهای هر ایرانی غیور و نجیب است که در انتظار و آرزوی التیام و بهبودی مقاومت می کند. در چنین شرائطی دولت و بویژه شخص رئیس جمهور مسئول بسیاری از نابسامانی ها شناخته می شود هرچند او خود منکر وجود نابسامانی ها باشد و یا عوامل دیگری را در ایجاد انها دخیل بداند.

حال چگونه می توان پذیرفت فردی که در پایان دوران مسئولیتش، جامعه با بار سنگینی از مشکلات روبروست برای دوره بعد از خود نیز فردی را انتخاب ، معرفی و توصیه نماید؟ آنهم کسی که مخالفین بسیار دارد، ویژگی شاخصی ندارد و به فساد و انحراف نیزمتهم است!

آیا مردم کوچه و بازار نمی پرسند محمود احمدی نژاد که از ابتدا با سرمایه بزرگ توافق و حمایت گروه ها و صنوف مختلف سیاسی و اجتماعی و روحانیت و شخصیت های مهم کشور وارد عرصه اجرا شد، چگونه عمل کرد؟ و امروز در روزهای پایانی مسئولیتش ، کشور در چه حال و هوایی بسر می برد: از نابسامانی های اقتصادی و سیاسی و اجتماعی گرفته تا اینکه ملت هر روز منتظر حادثه ای یا حاشیه ای، عزلی یا حذفی، افشایی یا رسوایی و خلاصه تلاطمی بر آرامش و هزینه ای بر ثبات و اداره کشوراست؟ حال اقای مشایی که هیچ سرمایه و مقدمات کار شما را هم ندارد، چگونه انتظار دارید مردم به او اعتماد کنند تا سکان کشور را بدست گیرد و معضلاتشان را برطرف کند؟ ایا به صرف وجود پیوند روحی عمیق بین شما و اقای مشایی امور کشور قوام می یابد و مشکلات مردم به سامان می رسد؟
اقای احمدی نژاد! دوران مسئولیت شما به نقطه پایانی اش نزدیک می شود، به سرنوشت کشور مسئولانه تر بیندیشید. از محکمه الهی که بگذریم تاریخ در مورد شما چه قضاوت خواهد کرد؟...
****
١- اشتباهات اقای رئیس جمهور / الف: ١١مرداد ١٣٨٨

منبع:سایت رأی ملت   

 

 
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.