نامزد دقیقه آخر: هاشمی اول و دوم یا احمدینژادی کاملتر!
17 فروردين 1392 |
انتخابات و سخن گفتن از رئیس جمهور بعدی و نسبت وی با هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد، اقتصاد از نرخ رکوردشکن تورم تا سفرهای نوروزی و سفرههای کوچکتر مردم و آینده بازار مسکن، از مهمترین مسائل مطرح در روزنامههای کشور در روز هستند که مذاکرات هستهای باز هم در روزنامهها حضور پررنگی دارد.
انتخابات: از هاشمی رفسنجانی تا محمود احمدینژاد
در روزهای پرهیاهوی سیاست و انتخابات در ایران، امروز باید رفتارهای آینده هاشمی رفسنجانی و محمود احمدینژاد مورد توجه قرار گیرد.
سه روزنامه نزدیک به دولت، یعنی ایران، خورشید و شهروند این خط خبری را در پیش گرفتهاند که رئیس جمهور بعدی باید تا اندازهای از الگوی احمدینژاد پیروی کند و از وی فراتر برود.
در این باره، الهام سخنگوی دولت در بخشی از یادداشت خود برای ایران نوشته است: «این افتخار برای رئیس جمهور ـ آقای احمدینژاد ـ کافی است که از سوی رهبر انقلاب به عنوان «الگو» و «اسوه»ای در تراز جمهوری اسلامی معرفی میشوند و آیندگان را به پیگیری این سیره دعوت میکنند».
رامین معاون سابق وزیر ارشاد نیز در سخنانی که مورد توجه خورشید قرار گرفته نوشته است که محافظه کاران و تکنوکراتها میخواهند ایران را به قبل از ۸۴ برگردانند. وی ادامه داد: حماسه سیاسی یعنی اینکه ما آخرین اقدام بزرگ دولت احمدینژاد را در عرصه ملی به یک اوج ماندگار در تاریخ معاصر تبدیل کنیم و دولتی که با حماسهآفرینی از سوم تیر ۸۴ کار خود را آغاز کرده، با انتخابات سال ۹۲ پرونده حماسههای غرورآفرین ملی را تکمیل کند و زمینه انتخاب یک دولت برتر از خود را فراهم آورد.
وی در بخشی دیگر از سخنان خود شدیدا به راست سنتی حمله کرده و نوشته: میتوان جریان محافظهکار را که در هر دوره، عنوان جدیدی با همان نگاه کهنه خود برمیگزیند، به عنوان «موانع درونی انقلاب اسلامی» و «ترمز حرکت تکاملی نظام اسلامی به سمت آرمانهای بزرگ» شناسایی کرد و معمولا مردم از سال ۸۴ به بعد، هر جا این گروهها را به درستی شناختند از کنار آنها عبور کردهاند.
شهروند امروز نیز در مطلب اصلی صفحه نخست خود، این پرسش را مطرح کرده است که آیا در دو ماه آینده، احمدینژاد کاملتری ظهور خواهد کرد؟
این در حالی است که روزنامه آرمان که به هاشمی رفسنجانی نزدیک است، به بررسی تئوری هاشمی دوم پرداخته است. احمد شیرزاد با رد نام حسن روحانی نوشته است: «حسن روحانی نه یک اصولگرای کامل است و نه یک اصلاحطلب تمامعیار. بهعبارتی فضای زیست سیاسی او جایی است در میان این دو طیف. او بهطور مشهودی نیز میخواهد همین چهره را از خود ارائه دهد، به یک معنا حسن روحانی به دنبال آن است تا خود را معدل دو جناح معرفی کند. حال آنکه این وضعیت چندان تشابهی با وضعیت آیتالله هاشمی ندارد، آقای هاشمی در سالهای اخیر بیش از آنکه مورد قبول و نزدیک به اصولگرایان باشد در میان اصلاحطلبان مقبولیت داشته و در ماههای اخیر قسمت اعظم هواداران کاندیداتوری وی نیز از همین جناح بودند. این اولین وجه تمایز این دو شخصیت است که در تحلیلی عمیقتر روی تئوری هاشمی دوم با مرکزیت حسن روحانی خط بطلان میکشد».
هرچند شیرزاد اصلاحطلب، هاشمی دوم را یک اصلاحطلب دانسته ولی آرمان در مطلبی دیگر نوشته است: تصور نمیشود هاشمی جدید از اردوگاه اصلاحطلبان باشد چرا که اصلاح طلبان هنوز و در حالی که فرصت کوتاهی تا ثبتنام کاندیداها باقی مانده است، کاندیدایی را جز عارف معرفی نکردهاند که بعید است محمد رضا عارف بخواهد نقش هاشمی جدید را ایفا کند.
محمدرضا عارف اگر چه رابطه خوبی با آیتالله دارد، اما به خوبی پیداست که نمیتواند هاشمی جدید باشد چرا که آیتالله هاشمی در گفتوگویی که با آرمان داشت، عنوان کرده بود از کاندیدایی حمایت خواهد کرد که آرای بالایی را کسب کرده باشد.
این روزنامه در مطلب سومی در مورد حسن روحانی نوشته است: حسن روحانی که عسکری او را هاشمی جدید دانسته است، هم اگرچه ارتباط نزدیکی با رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام داشته است، آیتالله هیچ گاه علنی، سخنی در حمایت از او بر زبان نیاورده است. البته احتمال هاشمی جدید بودن روحانی به مراتب بیشتر از عارف است اما نباید فراموش کرد که او در یک موضوع با عارف مشترک است و آن هم عدم اقبال عمومی وسیع است. این روزنامه، این کار را فعلا برای آقای روحانی زود دانسته است.
به همین سبب است که آرمان از کاندیدای احتمالی در دقیقه نود خبر داده و نوشته: در شرایط فعلی و با مرور موقعیت و شرایط افرادی که خود را دارای شرایط کاندیداتوری میبینند، نمیتوان به خوبی دریافت که هاشمی جدید کیست. تنها گمانهای که در این میان میتوان مطرح کرد، این است که آیتالله دردقیقه ۹۰ ثبتنامها از کاندیدای مورد نظر خود پرده برداری و او را به جامعه معرفی کند. شاید هم آیتالله عرصه را به نحوی ببیند که احساس کند به حضور شخص او بیش از سایر افراد نیاز است لذا این احتمال هنوز وجود دارد که آیتالله خود به میدان بیاید.
مطالب دو وجهی بالا را میتوان در کنار تحلیلی از روزنامه اعتماد قرار داد که نوشته: آنچه در این بین حایز اهمیت است، نحوه مواجهه سه جریان سیاسی کشور با انتخابات است. اصولگرایان، اصلاح طلبان و دولتیها هر یک رویکردی متفاوت نسبت به کارزار انتخابات سال جاری در پیش گرفتهاند. در شرایطی که اصولگرایان در فقدان چهره یی بزرگ و مطرح به میدان آمدهاند و در اعلام کاندیداتوری از یکدیگر سبقت میگیرند، چهرههای اصلی اصلاح طلبان از آمدن به عرصه امتناع میکنند و با توجه به اقبال کمی که نسبت به چهرههای دیگر جریان اصلاح طلبی وجود دارد، رغبت چندانی هم برای اعلام کاندیداتوری از سوی چهرههای اصلاح طلب به چشم نمیخورد. به این ترتیب اردوگاه اصولگرایی که همواره شعار وحدت از آن به گوش میرسد هر روز به سمت کثرت پیش میرود و اصلاح طلبانی که همچنان اجازه برگزاری یک جلسه را هم ندارند، در عین کثرت نظرات، به وحدتی اجباری روی تنها گزینههای ممکن و موجود، نزدیک میشوند. اما دولتیها در این بین، شرایط دیگری دارند. آنها ترجیح میدهند نام کاندیدای خود را اعلام نکنند و به نظر میرسد از متمرکز شدن همه رقبا روی تحرکات مشایی راضی هستند. آنها در رسانههای خود نیز به شدت، اظهارات و اقدامات اسفندیار کابینه را برجسته میکنند، اما این احتمال وجود دارد که با سرگرم شدن اصولگرایان به اقدامات مشایی، دولتیها بتوانند با فراغ بال گزینه اصلی خود را مهیای حضور در انتخابات کنند.
اقتصاد نوروزی ایرانی
روزنامههای امروز به انتشار آمار همیشه فزاینده از مسافرتهای نوروزی اشاره و آن را بررسی کردهاند.
روزنامه شرق در مطلبی با نام «گردشگران همیشه افزایشی نوروزی» در این مورد نوشته است: تفاوتی که آمار نوروز جدید با نوروزهای پیشین در گفتههای مسوولان داشته است تکیه بر رقم اقامتهای شبانه است، در حالی که در سالهای گذشته نقطه اتکای مسوولان اعلام تعداد سفرهای انجام شده بود. بهگونهای که در طول سالهای ۸۵ تا ۹۱ این آمارها برای تعداد گردشگران نوروزی اعلام شد: در نوروز ۸۵، ۳۵میلیون، نوروز ۸۶، ۵۵میلیون، نوروز ۸۷، ۷۱میلیون، نوروز ۸۸، ۹۹میلیون، نوروز ۸۹، بیش از ۱۲۰میلیون و در نوروز سال ۹۰، ۱۶۲میلیون نفر سفر در کشور انجام شده است. همچنین در نوروز ۹۱ نیز تعداد سفرها ۱۵۳میلیون اعلام شد. این آمار حاکی از آن است که در طول این سالها تعداد گردشگران نوروزی کشور رشدی ۴۶۰درصدی را تجربه کرده است. این آمار اما همیشه مورد انتقاد کارشناسان مستقل صنعت گردشگری کشور بود. با این حال مسوولان سازمان میراث فرهنگی در سال جدید رویه جدیدی مبتنی بر تعداد اقامتهای شبانه را برای اعلام تعداد مسافران و مسافرتهای نوروزی در پیش گرفتهاند. این در حالی است که در سالهای گذشته چندان بر تعداد اقامتهای شبانه تکیه نمیشد.
آمارهایی از این دست مورد تردید روزنامهها قرار گرفته است. ابتکار با اشاره به ابهام در آمارهای اقامت شبانه نوشته: در ایام نوروز هر روز منوچهر جهانیان معاون گردشگری کشور از ثبت میلیونها اقامت شبانه در مراکز اقامتی کشور خبر میداد به عنوان مثال وی شب دوازدهم فروردین ماه اعلام کرد که در نوروز امسال ۶۴ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در اماکن اقامتی و تأسیسات گردشگری کشور اقامت داشتند اما چند ساعت بعد، درست صبح روز سیزدهم، وی همین میزان اقامت شبانه را ۷۳ میلیون و ۷۶۴ هزار و ۵۸۷ نفر دانست درحالی که در خبر دیگری اعلام کرده بود: در روز سیزدهم فروردینماه ۳ میلیون و ۴۲۱ هزار و ۸۵۷ نفر مسافر در استانهای سراسر کشور اقامت داشتند! با این حساب حتی اگر آمار سه میلیونی روز سیزدهم فروردین را به آمار ارائه شده در روز دوازدهم اضافه شود بازهم یکسان نمیشود. با این حال، محمد شریف ملکزاده رئیس سازمان میراث فرهنگی در تازهترین آمار اعلام کرده است که از تاریخ ۲۸ اسفند تا ۱۶ فروردین ۸۵ میلیون و ۶۳۹ هزار اقامت شبانه مسافران نوروزی انجام شده است. به گزارش مهر هر چند که در ارائه این آمار هنوز مشخص نیست چند درصد و چه تعداد از آمار اقامتهای شبانه متعلق به افرادی است که در کمپها، متلها و یا نزدیک به مراکز اقامتی چادر زدهاند، چرا که اقامت این افراد چادرخواب معمولا هزینهای برای آنها ندارد.
چه اتفاقی در انتظار بازار مسکن است؟
پیشبینی تحولات در بازار مسکن از مدتی پیش در روزنامهها و در میان فعالان اقتصادی مورد توجه قرار گرفته بود. با اعلام خبر نامزدی وزیر مسکن در انتخابات سال آینده و سپس تکذیب آن، مسأله مسکن و سیاست، پیوندی جدید یافتند و امروز تحلیل آینده بازار مسکن به چندین روزنامه راه یافته است.
تهران امروز، روزنامه نزدیک به شهرداری تهران که با مدیرمسئول جدیدی که از همشهری روزنامه شهرداری به تهران امروز آمده کار خود را در سال جدید آغاز کرده در مطلبی سراغ بازار مسکن و نیکزاد رفته و در مطلبی با نام «کاهش قیمت مسکن؛ برنامهای کارشناسی یا شعار سیاسی» نوشته است:
بازار مسکن که زمستانی با رکود سنگین را پشت سر گذاشته حالا وارد بهار شده و در آستانه تغییرات تازهای قرار دارد؛ تغییراتی که هر کسی آن را بر اساس ذهنیت، باورها و شاید مقاصد آینده خود پیشبینی میکند. مسئولین دولتی از جمله علی نیکزاد وزیر راهوشهرسازی سعی در القای کاهش قیمت مسکن و شکستن قیمتها دارد. همانطور که مصطفی قلیخسروی رئیساتحادیه کشوری مشاوران املاک به تازگی عنوان کرده علی نیکزاد یک فرد سیاسیاست و به بازار مسکن از «دریچه سیاست» نگاه میکند. بر همین اساس آنچنان دور از ذهن نیست که وعده و شعار کاهش قیمت مسکن در سال ۹۲ که چندین بار از سوی نیکزاد و معاونین او عنوان شده بیشتر ریشه در فعالیتهای سیاسی دولت داشته باشد و به تحقق نپیوندد. شاهد این مدعی هم زمزمههایی مبنیبر کاندیداتوری علی نیکزاد، وزیر راهوشهرسازی برای انتخابات ریاستجمهوریاست و بر همیناساس این وزیر سیاسی باید شعارهایی را هم برای خود انتخاب کند که «کاهش قیمت مسکن» یکی از دمدستترین این شعارهاست. باید توجه داشت تاثیرگذاری انتخابات ریاستجمهوری بر تغییرات بازار مسکن هم عاملیاست که امسال به دامنه تحلیلهای کارشناسان و دستاندرکاران وارد شده و نباید از آن غافل شد.
کمال اطهاری در مطلبی با نام «وعدههای کنترل بازار مسکن» برای اعتماد نوشته است: بنابراین ادعای کنترل بازار مسکن که توسط ساخت مسکنهای مهر طی دو سال اول امکان پذیر بود اما روند ادامه آن، شرایط را برعکس کرد. متاسفانه آنچه اکنون با آن مواجهیم مسکنهایی بدون امکانات اولیه است که به نظر میرسد برابر پول دریافت شده از مردم به آنها خدمات داده نشده است.
اما راهکاری که بارها از سوی وزیر مسکن و دولت تحت عنوان مالیات بر خانههای خالی برای کنترل بازار مسکن عنوان میشود نیز به نظرم بیشتر شبیه به سودایی تکراری و غیرقابل اجراست.
این پیشنهاد بارها اعلام شده اما به مرحله اجرا نرسیده است. بنابراین باید از آنچه قابلیت و توانایی اجرای آن نیست، پرهیز شود. همچنین مسکن ویژه تهران هم که صحبتش بسیار شنیده شده، غیر قابل اجراست چون خلاف قانون اساسی و برخی اظهارنظرهای آقای احمدینژاد است. در مسکنهای ویژه، محرومان باید در درجه اول اولویت قرار گیرند و به نظرم طبق روندی که در مسکن مهر شاهد بودیم، مسکنهای ویژه فقط مانند تعهدی به گردن دولت بعدی میافتد. اما راه حل عمومی که برای کنترل بازار مسکن به ذهن میرسد، استفاده از نظر کارشناسان مجرب و فعالان این عرصه و استفاده از وفاق ملی است، چرا که با فرد و همکاریهای جمعی میتوان راه حلهای قابل اجرا و مناسب را برای مسائل مختلف پیدا کرد. راه حل دیگر اینکه به طرح جامع مسکن و مسائلی که طبق ۳۰ سال تجربه در آن نوشته شده است، توجه شود.
این در حالی است که نگرانکنندهترین اظهارات در مورد بازار مسکن را میتوان در روزنامه قانون دید. بیتالله ستاریان، کارشناس اقتصاد مسکن و عضو هیأت علمی دانشگاه تهران به این روزنامه گفته که معتقد است در بهترین شرایط قیمت مسکن در سال جاری رشدی ۱۵۰ درصدی را تجربه خواهد کرد. این کارشناس ارشد حوزه مسکن با تاکید بر اینکه باید در تحلیل شرایط اقتصاد، سیطره بیش از پیش سیاست را بر فضای کشور مد نظر قرار داد، گفته: با توجه به فضای سیاسی کشور و همچنین پیش رو بودن انتخابات نمیتوان به طور دقیق و یکجانبه مسئله را تحلیل کرد و باید با توجه به مولفههای متعدد بازار را بررسی کرد. پیش بینیها درباره افزایش قیمت مسکن در حالی ارائه میشود که به گفته رئیس اتحادیه مشاوران املاک بازار مسکن در شرایطی رکودی به سر میبرد و هنوز خرید و فروش در این بازار بسیار اندک است.
دو پرسش روزنامه قانون از وی مهم است که از این قرار هستند:
آقای ستاریان شما قبلا پیش بینی کرده بودید قیمت مسکن در سال ۱۳۹۲ چهار برابر میشود، فکر میکنید واقعا مسکن با یک انفجار عجیب و غریب در سال جاری روبهروست؟
باید قبل از هر چیز توضیحاتی در این زمینه ارائه کنم. من اصلا چنین پیشبینیای نداشتم. فکر میکنم اشتباهی صورت گرفته است. تحلیل من این است که با توجه به افزایش نرخ ارز در سال گذشته، قیمت مسکن در سال جاری تحت هر شرایطی رو به افزایش خواهد بود. حالا با توجه به آمار و ارقام این مسئله را توضیح میدهم. ببینید در سال گذشته قیمت ارز ۲۰۰ درصد افزایش یافت و به حدود ۳۵۰۰ تا ۴ هزار تومان رسید. مسکن حدود ۳۰ تا ۴۰ درصد از این افزایش قیمت را جذب کرده است و طبیعتا در ماههای پیش رو تاثیرپذیری این بازار از بازار ارز بیشتر احساس خواهد شد. در ضمن باید توجه داشت در سال جاری سیاست بیش از پیش بر اقتصاد سیطره خواهد داشت و با توجه به پیشرو بودن انتخابات باید شرایط مختلفی را برای کل اقتصاد و بازار مسکن مد نظر قرار داد.
طرحهایی مانند دریافت مالیات از خانههای خالی و... در این میان چه جایگاهی دارد؟
این موضوع کاملا بیاساس است. اصلا طرح مسأله خانههای خالی نوعی فرافکنی است. تعداد خانههای خالی ایران به هیچ روی بیش از استانداردهای بینالمللی نیست. بین ۴ تا ۷ درصد خانه خالی در شهرهای مختلف ایران وجود دارد که رقمی طبیعی و نرمال است. کسی هم نمیتواند با هیچ طرحی ضریب خانههای خالی را از این رقم پایینتر بیاورد. دولت وقتی میتواند مدعی موضوع خانههای خالی شود، که عرضه و تقاضا به هم نزدیک شده باشد و نرخ اجاره آن قدر پایین باشد که کسی از اجاره دادن خانه سودی نبرد. در حقیقت وقتی اجاره خانه نتواند هزینههای همان خانه را تامین کند، افراد ترجیح میدهند به جای اجاره دادن خانه، آن را خالی نگهدارند. این مسئله اصلا در مورد ایران صدق نمیکند. در ایران که اجاره یک خانه دو برابر یک حقوق است، چطور ممکن است افراد ترجیح دهند خانههایشان را اجاره ندهند. این ضریب خانههای خالی کاملا طبیعی است و برخی افراد هستند که در شهرهای توریستی خانه دارند و این امکان را دارند که یک واحد را برای سر زدنگاه و بیگاه خود نگه دارند اما این رقم اصلا در حد و اندازهای نیست که بازار مسکن را به هم بریزد.
منبع:سایت رأی ملت
|