آل اسحاق: مهاجرانی یکی از نمادهای تکنوکراتها است
17 فروردين 1392 |
ما در عین حال که مردمی هستیم و در اقتصاد اسلامی برای سرمایهگذاری و سرمایهگذار ارزش قائلیم، در عین حال که ثروت ارزش دارد، به عدالت و اعتدال معتقدیم و مختصات خودمان را داریم. چرا نباید این راه را برویم؟ درحالی که مبانی آن را هم داریم و لذا دائماً با این دو طیف درگیر بودهایم.
به گزارش مشرق، هفته نامه حزب موتلفه در گفت وگویی با یحیی آل اسحاق کاندیدای این حزب در انتخابات ریاست جمهوری خاطره او درباره رفتار تکنو کرات ها در دوران دولت سازندگی را بیان کرده است که مشروح آن به شرح زیر است:
- ما در اداره کشور بعد از انقلاب با دو جریان روبرو بودیم. یک جریان تکنوکرات معتقد به تمام تئوریها و نظریات غربی و یک جریان معتقد به دیدگاههای شرقی اعم از تمدنی، دولتی و سوسیالیستی. جریان سومی هم بود که عده قلیلی بودیم و میگفتیم: «نه معتقد به تکنوکراسی غربی هستیم و نه به اقتصاد دولتی و سوسیالیستی» و معتقد بودیم که در اقتصاد اسلامی مبانی و روشها و سیاستهایی وجود دارند که نه این هستند و نه آن، بلکه مبتنی بر اصول خودش است از نقاط مثبت آنها هم در خود دارد، یعنی ما در عین حال که مردمی هستیم و در اقتصاد اسلامی برای سرمایهگذاری و سرمایهگذار ارزش قائلیم، در عین حال که ثروت ارزش دارد، به عدالت و اعتدال معتقدیم و مختصات خودمان را داریم. چرا نباید این راه را برویم؟ درحالی که مبانی آن را هم داریم و لذا دائماً با این دو طیف درگیر بودهایم.
- هنگامی که تدوین اقتصاد 1404 مطرح بود، هر یک از وزرا قرار بود به سازمان مدیریت و برنامهریزی برود و برنامههای خود را برای سال 1404 به مدیران سازمان مدیریت ارائه کند که آنها ایده بگیرند. من بر اساس این طرز تفکر که نه این هستیم و نه آن، اقتصاد وسط را توضیح دادم که ما اقتصاد دولتـملت را داریم، یعنی در یک نظام اقتصادی، ترکیبی از دولت و ملت لازم است، یعنی سیاستگذاری و هدایت با دولت است و اجرائیات در بخش مردمی است.
- تقوا در مسائل حکومت یعنی چگونگی جاری کردن احکام خداوند در حکومت و چگونگی جلب رضایت منشها، روشها، سیاستگذاریها، آئیننامهها، رفتار، قوانین و مقررات با صبغه و رنگ خدایی داشته باشد و قوانین الهی بر آنها حاکم باشد که اگر این طور باشد، حکم خدا همان است که در آیات قرآن آمده است.وقتی این مطلب را بیان کردیم، دیدیم یکی از آقایان مسئول تکنوکرات در یک جلسه رسمی با لحن تمسخر آمیز عنوان کرده که آقای آلاسحاق رفته و در سازمان مدیریت و برنامه گفته است برای اینکه مشکلات کشور حل شود، لازم است همه نماز شب بخوانند و اگر بخوانند مشکلات کشور حل میشود.
- من از یک برخورد کاملاً عملیاتی صحبت کردم و گفتم رابطه دولت و مردم باید یک رابطه تقوایی باشد، یعنی دولت خارج از ضوابط اسلامی و فقهی و الهی و خارج از رضایت خدا نباید برخورد کند. مجلس هم که قانون میگذارد و همچنین روابط مردم با هم باید بر اساس رضایت خدا باشد. مثال هایی هم زدم و گفتم فرض کنید که الان در کهنوج گوجهفرنگی میکارند. گوجهفرنگی در فصلی محصول میدهد که همه گوجهفرنگیهایشان را به بازار میآورند و لذا کشاورزان مجبورند گوجهفرنگی را به کمترین قیمت بفروشند، چون عرضه زیاد و تقاضا کم است. رابطه تقوایی برای حکومت و وزیر بازرگانی این است که برود در کهنوج یک سردخانه بزند و محصول کشاورزان را که با خون دل تهیه شده است، در سردخانه نگهداری کند و موقعی که جنس کم است، آن را به تناسب قیمت بازار عرضه کند. این یعنی رابطه تقوایی، یعنی رابطهای که منِ دولت، حقوق کارگران و کشاورزان و فقرا و زحمتکشانی را که این محصول ماحصل زندگیشان است، رعایت کرده و اجازه ندادهام یک عده بیایند و محصولشان را به ثمن بخس بخرند، بلکه محصول او نگهداری و به موقع به بازار عرضه شود، این یک رابطه تقوایی است. رابطه تقوایی این است که اشتغالی را که دارم ایجاد میکنم، مراعات کنم که آموزش و تحصیل فقرا طوری باشد که او بتواند برود تحصیل کند و مهندس و دکتر شود و برود و در محیط خودش جذب بازار کار شود. این رابطه تقوایی است. من کی گفتم باید بروند نماز شب بخوانند؟ رابطه تقوایی این است که سرمایهگذاریای که وزیر آموزش و پرورش در این بخش میکند، بهگونهای باشد که زمینه رشد، توسعه و آموزش نقاطی که تا به حال محروم نگه داشته شدهاند، فراهم شود، نه اینکه همه سرمایهگذاریها را در تهران انجام بدهم، بلکه نوع زیربناها، آب، برق، جاده، نیروگاه و... بهگونهای باشد که سرمایهگذار بتواند در استانهای محروم هم سرمایهگذاری کند. این یک رابطه تقوایی است.البته خواندن نماز شب هم سر جای خودش محفوظ. برخوردی با هم ندارند اما بحث من یک بحث برنامه ریزی بود.آن تفکر بعد هم نشان داد که چه مسیری مطلوبشان است که یکی از نمادهای آن، وضع امروز مهاجرانی است.
منبع:مشرق،
|