آیا خاتمی برای انتخابات می آید؟
  26 اسفند 1391

 


این پرسشی است که خبرگزاری نسیم از محمد حق شناس پرسیده که وی نیز در پاسخ تاکید کرده که کاندیدای اصلاح طلبان و دولت در این صورت در دور دوم انتخابات با هم رقابت خواهند کرد.

متن گفتگوی تفصیلی محمد جواد حق شناس، استاد دانشگاه و از اعضای شورای مرکزی حزب اعتماد ملی بدین شرح است:

سوال: تحلیل شما از فضای کنونی کشور با توجه به نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری چیست؟

- من انتخابات را عملا یک قله در حوزه سیاست می‌دانم که در یک فضایی مبتنی بر رای مردم، مشارکت و انتخابات است و تکیه‌گاه اصلی نظام، مردم و حضور مردم است. متاسفانه فضای کشور به خاطر گرفتاری هایی که در حوزه های متفاوت وجود دارد نتوانسته است بستر لازم را برای ورود به یک انتخابات حداکثری فراهم کند.

من به عنوان یک فعال سیاسی احساسم این است که فصل، یک فصل مناسبی است برای رشد آگاهی و برای تقویت مبانی مشارکت و همراهی مردم برای تعیین سرنوشت خودشان، اما مباحث جانبی بعضا به گونه ای است که فضای انتخابات سال آینده را تحت تاثیر خودش قرار داده و متاثر کرده است.

اگر بخواهم مثلا روی شاخص ها بحث بکنم می خواهم بگویم از چند جهت این فضا کنونی در بستر خودش قرار نگرفته و شرایطی این چنین را فراهم آورده است. یک بخشی از آن شاید برگردد به اتفاقات و حوادثی که در نتیجه انتخابات سال 88 رخ داد و هنوز فضای کشور تحت تاثیر فضای سال 88 قرار دارد.

این در ابعاد مختلف و در حوزه ها و حتی در جریان های سیاسی متفاوت تبدیل شده به یک شاخص جدی که اثراتش همچنان پابرجاست.

بخش دیگر برمی گردد به وضعیت عمومی شهروندان و جامعه به خاطر مشکلات اقتصادی که متاسفانه در کشور بخصوص در حوزه مسائل مالی، ارزی و پولی و شاخص تورم و شاخص بیکاری و نرخ رشد خودش را نشان داده است.

این جامعه که هم اکنون باید به خاطر یک نیاز مدنی و یک نیاز شهروندی در آن نشاط و شور انتخاباتی فراهم شود به خاطر آنکه مسائل اقتصادی و معیشتی در زندگی مردم تقدم دارد و جزو نیازهای اصلی انسان به شمار می آید تحت شعاع گرفته است.

به هر حال اگر شهروندی سر ماه بخواهد کرایه خانه اش را بدهد و نداشته باشد دیگر خیلی به فکر انتخابات نیست، خیلی به فکر مشارکت خود نیست.
بحث دیگر بر می گردد به فضای کلان کشور در حوزه بین المللی آن، به عنوان یک کارشناس در این بخش یکی از نگرانی هایم نوع تلاطم هایی است که هم اکنون کشور تحت تاثیر آن است و آثار و عواقب آن هم مشهود است. این ها جز حوزه هایی است که طبیعتا خیلی آدم نمی تواند با این فضا احساس راحتی بکند.


سوال: در انتخابات سال گذشته هم همین مسائل و مشکلات وجود داشت، اما مردم با شور وصف ناپذیری در انتخابات شرکت کردند و حضور درخور توجهی را از خود نشان دادند؟

- جنس انتخابات ریاست‌جمهوری با انتخابات مجلس متفاوت است یعنی انگیزه‌هایی که در شهرهای کوچک و مناطق روستایی و شاید حتی استان‌های دورافتاده وجود دارد برای مردمی که نگاهشان به انتخابات مجلس متاثر از کارکردهای شخصی، قومی، قبیله‌ای، فردی، دوستی و مراوات عمدتا غیر سیاسی است، متفاوت از انتخاباتی کاملا سیاسی مثل انتخابات ریاست‌جمهوری است.

البته شاید این را بخواهم یک جور دیگر به خودم پاسخ بدهم اما می‌خواهم بگویم، زمانی که آمدند انتخابات ریاست جمهوری را با انتخابات شوراها همراه کردند و عملا بیش از دو سال و نیم به عمر شوراهای موجود افزودند شاید همان موقع طراحان این مساله در این مجلس متوجه این ماجرا بودندکه با فاصله‌ گرفتن از مبدا انقلاب اگر یک انتخاباتی سراسری مثل ریاست جمهوری در کنار یک انتخابات محلی و منطقه‌ای مثل شوراها فراهم شود میزان مشارکت هم بالا می رود چرا که اگر کسی برای انتخابات شوراها به حوزه آمد شناسنامه اش را می دهد و دو برگ رای به او می‌دهند و در حالی که به شورا رای می‌دهد مسلما به انتخابات ریاست جمهوری هم رای می‌دهد این می تواند مثلا پاسخ این اشکالی که من می گیرم را رفع بکند.


به عنوان یک کارشناس که بحث انتخاباتی دارم این را عرض می‌کنم که اتفاقا من خودم به این نگاه و به این چارچوب اگر می خواستند رای می دادم، چون به هر حال معتقدم یکی از مشکلاتی که در کشورمان وجود داشت این تنوع انتخاباتی بود که طبیعتا در زمان های متفاوت شکل می گرفت و به هر حال چون انتخابات نیاز به شور دارد و نیاز به فضای خاص دارد، فضای اجرایی کشور و فضای سیاسی کشور و فضای اجتماعی را درگیر می‌کند


ما نمی‌توانیم کشور را همیشه درگیر انتخابات داشته باشیم و در قانون اساسی نیز متاسفانه این پیش بینی نشده بود و ما یک قانون انتخابات منسجم هم نداریم که بخواهیم انتخابات ها را به شکل یک مجموعه یکپارچه ببینیم و لذا یک انتخابات شوراها برگزار می شود، یک انتخابات خبرگان، یک انتخابات ریاست جمهوری و یک انتخابات مجلس، این ها جنسشان با هم متفاوت است و طبیعتا در زمان‌های متفاوت اثرات خودشان را روی قوه مقننه و قوه مجریه داشتند.

نهایتا به این نتیجه رسیدند که دو فصل انتخاباتی تعریف کنند فصل مجلس و فصل ریاست جمهوری و این دو تا انتخابات اصلی است و به طبع آن انتخابات شوراها و خبرگان را آوردند زیر فصل این دو انتخابات اصلی، شوراها را به ریاست جمهوری دادند و خبرگان را هم به مجلس دادند که به نوعی بتوانند این همپوشانی را ایجاد کنند.

حال اگر فضا به سمت یک فضای سیاسی برود آن موقع انتخابات ریاست جمهوری طبیعتا به انتخابات شوراها مقدم می شود. یعنی می‌خواهم بگویم یک انتخابات رقابتی که شکل می گیرد مثل انتخابات 88 و انتخابات 76 .

کاملا حرف شما درست است یعنی اگر ما به آن سمت برویم این انتخابات می شود اصل و شوراها نوعی همپوشانی بوده و آن زاویه را می‌گیرد. اما اگر انتخابات به سمت یک انتخابات رقابتی برود در انتخابات ریاست جمهوری دیگر طبیعتا آنجا باید انتخابات شوراها به این فضا کمک بکند.

سوال: با این وصف آیا انتخابات سال آینده به سمت فضای رقابتی می رود یا خیر؟

- مباحث اقتصادی و بین المللی و البته فضای امنیتی حاصل از انتخابات 88 که همچنان در کشور وجود دارد، یک مقدار مشکل برای رقابتی کردن انتخابات ایجاد می‌کند، لذا باید تمام تلاشمان به این سمت برود که بتوانیم انتخابات 92 را به یک انتخاباتی تبدیل کنیم که در چارچوب منافع ملی، کشور را از این پیچ به سلامت عبور دهد و ما را در واقع وارد محدوده هموار و مناسب و مطمئن بکند.

نگاه من به انتخابات این است که در انتخابات 92 چطور می‌توانیم از این فرصت به سمت یک آرامش و طمانینه و فضایی که بتواند حداکثر منافع ملی را در پیش داشته باشد استفاده کنیم. در این بخش همه باید کمک بکنند یعنی این اتفاق توسط یک جریان، توسط یک فرد، توسط یک جناح و حتی توسط حاکمیت به تنهایی امکان پذیر نیست بلکه اینجا باید همه کمک کنند که بتوانند به آن نقطه نزدیک بشوند. این سه حوزه به نظر من مدیریت خاص خودش را می‌طلبد.

حوزه مباحث اقتصادی، حوزه مباحث امنیتی و حوزه مباحث بین‌المللی، هر کدام باید این کارکرد و مدیریت باید برای آن اعمال شود تا به نتیجه مطلوب برسد.

مشخصا در حوزه اقتصاد می بینید که شاید کار دست جریان های سیاسی خیلی نباشد، ولی در این بخش دولت است که شاید بیشترین تاثیر را می‌گذارد، به‌خاطر تصمیماتی که می گیرد یا نمی گیرد. ما در اسفند سال 91 هستیم. اسفند سال گذشته را ببینید به عنوان یک کارشناس و به عنوان کسی که دارید فضا را رصد می کنید قیمت دلار را شما در این چارچوب ببینید که چیزی حدود 300 تا 350 درصد رشد داشته است. این اتفاق به هر حال اتفاقی است که ما هیچ گاه شاهد آن نبودیم یعنی نه در جنگ شاهد آن بودیم و نه در بعد از جنگ. شاید این فضایی که پیش آمده و حجم نقدینگی و تورمی که ما امروز داریم را نمی بینیم.
مثلا بعد از جنگ جهانی دوم تا الان شاید به لحاظ مجموعه اقتصادی این وضعیت، وضعیت خاص خودش است و اتفاقا حرف من به عنوان یک اصلاح طلب و یا حرف دوستان اصلاح طلب نیست و این نگرانی مخصوص ما نیست بلکه مجموعه دوستانی که دیدگاه و مطالعات و سوابق اقتصادی دارند در مجموعه اصولگرایی این حرف را می زنند و به شدت نگران هستند و به درستی هم از این ماجرا نگران هستند.

س: شبیه همچنین وضعیتی در دوران گذشته مانند زمان آقای هاشمی هم بوده است. آیا در آن زمان هم همین گونه اعلام نگرانی نمودید؟
- قبول دارم که در دوره هاشمی یک سالی این اتفاق افتاد و تورم بالا آمد اما نوع تورمی که در آن مقطع وجود دارد، معطوف به سازندگی است یعنی ما تورمی داریم که در آن رکود نیست اما اینجا متاسفانه تورمی داریم که درگیر رکود است و این است که لطمه می زند و این حجم نقدینگی الان بی سابقه است.

س: البته آمار رسمی به ما میگوید که اگر در حال حاضر تورم حدود 30 درصد است، در آن زمان چیزی حدود 50 درصد بود. تفاوت بین این دو چیست؟

- اتفاقا مشکل ما در همین آمار رسمی است؛ حداقل چهار سال است که بانک مرکزی و مرکز آمار و سازمان برنامه مجاز نیستند آمار بدهند. الان متاسفانه در تولید آمار رسمی هم دچار مشکل هستیم اما شما لازم نیست با من گفتکو بکنید با آقای "احمد توکلی" گفتگو کنید کسی که دوره نظارت اقتصادی داشته تحصیلاتش همین است 20 سال در این بحث کار کرده است. سابقه هشت سال فعالیت در مرکز پژوهش‌ها را داشته و آدمی است که به هیچ وجه نمی‌شود به وی گفت اصلاح طلب.

اما ببینید نگاه وی به حوزه اقتصاد چیست، با آقای "خوش چهره" که از خود تیم "احمدی نژاد" است بنشینید و گفتگو کنید و نگاهش را به اقتصاد ببینید. آقای "سبحانی" که یک آدمی است که به هر حال در حوزه اصولگرایی به شدت اخلاق‌گرا است و حاضر نیست که به خاطر منافع سیاسی حرفی بزند که خریداری داشته باشد، فضای اقتصادی را از ایشان می‌توانید بپرسید. نقدینگی در هفت سال هفت برابر شده است. شما این عدد را جلو بگذارید و ببینید چه اتفاقی در این مجموعه می افتد. بنده هم به عنوان کسی که دارم از بیرون نگاه می‌کنم اصلا از این ماجرا خوشحال نیستم.
یعنی بگویم که ما نبودیم، من باید بگویم که متاسفیم که پیش بینی‌های مان به وقوع پیوست و اصلا از این روند خوشحال نیستیم ولی در عین حال نگران هستیم و این نگرانی هم این نیست که بیش از وضع موجود نگرانی مان را بروز بدهیم، تمام تلاش مان هم این است که این نگرانی ها به سمتی نرود که فضا را بخواهد آلوده به یاس بکند یا اینکه بخواهد ما را به یک درماندگی برساند.

این نگرانی وجود دارد اما ما باید به سمت یک فضای انتخاباتی برویم. شرط اول کار "انتخاباتی باز" است. از موضع کارشناسی عرض می کنم این فضا باید به سمت رقابت پیش برود و فضای رقابت واقعی باید فراهم شود.

به عنوان مثال در حوزه فوتبال ، رقابتی که وجود دارد یک رقابتی سنتی است. یک تیم "استقلال" داریم یک تیم "پرسپولیس". اگر پرسپولیس حتی در لیگ شما مقام سیزدهم را داشته باشد و استقلال مقال اول را، وقتی این دو تیم در میدان آزدی می‌آیند 120 هزار تماشاگر با خودشان می‌آورند.
ما نمی توانیم اصلاح طلبی را از انقلاب بگیریم . آنها مجموعه‌ای هستند که به هر حال در انقلاب دارای سابقه اند قبل از انقلاب حضور داشته و در جنگ و در دوران امام بوده و بعد از آن در مجلس سوم و مجلس ششم و در دو دوره ریاست جمهوری شرکت داشته و چارچوب هایی برای خود داشته اند.

و به عنوان یک بخش اصلی نظام سیاسی و جمهوری اسلامی هستند، هویت دارند ؛ نمی توانیم اصلاح طلبی را از انقلاب بگیریم چون آن موقع عملا نیمی از انقلاب را گرفته ایم. وقتی خودمان می آییم از درون خودمان رقابت را در درون اصولگرایی تعریف می کنیم، این اتفاقا منجر به یک رقایت نمی شود.

س: این حرف درستی است که دلسوزان در چار چوب انقلاب را نباید از میدان حذف کرد، اما آیا اصلاح طلبان همه خالص بودند و در سال های گذشته نبودند کسانی که اصلاح طلب بودند و از میدان انقلاب خارج شدند، یا در قسمت سوم بحث شما، آیا این اصلاح طلبان نبودند که با عملکردشان در سال 88، برای خود فضای امنیتی را ایجاد کردند؟ شما نمی توانستید به فردی که غیرقانونی ساعت 11 شب اعلام پیروزی در انتخابات نمود، تذکر دهید و جلوی او را بگیرید؟

- اینجا دو سوال وجود دارد، یک سوال این است که ما برای سال 92 چکار کنیم که یک انتخابات خوب داشته باشیم؟ من می‌گویم اگر در سال 92 بخواهیم انتخابات خوبی داشته باشیم فضای امنیتی باید از کشور رخت بربندد. بحث من این بوده است که ما وارد سال 92 می شویم و باید از سال 88 فاصله بگیریم فارغ از اینکه در سال 88 آیا مسئولیت من بیشتر بوده و یا مسئولیت شما؟ تقصیر با من بوده و یا با شما؟ و شما را که می گویم شمای اصولاگرا و حاکمیت هستید من که می گویم بنده که اصلاح طلبم حالا شاید من در آن مقطع نقد داشتم به دوستان اصلاح طلب ولی حالا نمی خواهم وارد آن بخش بشوم اما مهم این است که ما چطور بتوانیم در سال 92 به یک رقابتی که همه از آن سود ببرند برسیم.

ما نمی‌توانیم نسبت به گذشته بی تفاوت باشیم. باید طرفین بنشینند و نسبت به سال 88 مرور کنند و هر کس سهم خودش را قبول کند.

شاید من یک سال ونیم پیش بود که در گفتگویی بیان کردم که هر کس بیاید و سهم خودش را از سال 88 قبول کند. اصولاگرا اگر کم کاری کرده سهمش را بردارد و اصلاح طلب هم اگر کم کاری کرده سهمش را بردارد و اگر دولت یا نظام کم کاری کرده اند آنها هم بیایند و سهمشان را بردارند. ما همه در این ماجرا سهم داشته‌ایم. ماجرا ماجرایی نیست که یک طرفه یک مجموعه را بگوییم سهم شماست. این حرف بی انصافی است.

س: اما کسی که بین اصلاح طلبان بود زیر میز انتخابات زد و باعث ریخته شدن خون انسان های زیادی شد! این فرد هنوز هم از آن فضا بازنگشته و در همان راه با سرعت در حال حرکت است. بنظر میرسد عده ای از اصلاح طلبان نمی خواهند کسی این را ببیند؟ آیا نباید کسانی که در 88 اشتباه کردند و یا سکوت کردند برگردند و اعلام موضع کنند؟ از حمایت آمریکا و اسرائیل اعلام برائت کنند؟

- من همچنان روی آن حرفم هستم ما اگر بخواهیم بحثمان را روی سال 88 متمرکز کنیم آن موقع می نشینیم پله پله می رویم که بگوییم مشکل چه بود و چه شد. ما این پکیج را باید کنار بگذاریم یعنی قضایای سال 88 را. بحث من این است که آقا ما به هر حال یک قاعده ای داریم که بسیار مهم است. در این داستان من نمی گویم منافع اصلاح طلبی مهم نیست، مهم است. اما منافع ملی و کشور ما اهمیت بیشتری دارد. من اگر بخواهم منافع اصلاح طلبی و یا منافع کشور را رو در رو ببینم مطمئنا اگر هم هوشمند باشم هم عاقل باشم و هم بخواهم در چارچوب حرکت کنم باید منافع ملی را ترجیح بدهم. در این ماجرا یک لحظه هم شک نمی کنم. حرف من این است که در انتخابات کل کشورمان در یک معرض و موقعیتی است که ممکن است آسیب ببیند.

عرض کردم که الان سر یک پیچ تندی هستیم. در این پیچ تمام هوش راننده باید مواظب پیچ باشد نمی تواند در این ماشین که نشسته است دعوای سرنشینان این ماشین را مدیریت کند این پیچ باید رد شود آیا من باید حواسم باشد که این عقبی و جلویی جایشان خوب نیست یا پنجره ماشین بالا یا پایین است. من حرفم این است که ما اگر هوشمند عمل کنیم و بگوییم هم جریان اصلاح طلب هم اصولگرا هم دولت و هم حاکمیت اینها بیایند و روی سال 88 خطی بکشند و بروند به سمت سال 92 و بنشینند و بگویند ما چه کار کنیم که بهتر باشیم و چه کار کنیم که مردم حداکثر بلند شوند و بیایند چه بکنیم که انتخابات به جشن ملی تبدیل بشود و چه کنیم که انتخابات این ناکارآمدی مزمنی که در سیستم وجود دارد را به کارآمدی تبدیل کند این را کسی نمی تواند رد کند.

جایی که رئیس جمهور می آید و رئیس دو قوه را در مجلس جلوی چشم 50 میلیون آدم متهم می کند، این را کسی نمی تواند تایید کند. کجای دنیا دو ماه مانده به انتخابات رئیس جمهور می آید و رئیس مجلس و یا رئیس قوه قضائیه را ساندویچ می کند و می گذارد کنار؟ من هم اصلا از این روند خوشحال نیستم.

خیلی ها ممکن است بگویند که اصلاح طلب ها الان جشن شان است به نظر من نه تنها جشن نیست بلکه این عزای من است. چون به هر حال من در این مملکت دارم نفس می کشم. سه تا رئیس قوه می خواهند در این مملکت کار کنند این مملکت زمانی محل آسایش من که کارآمدی آن بالا برود.

س: این به هم ریختگی شبیه وقایع زمان اصلاحات و مجلس ششم و حرف معروف هر نه روز یک بحران نیست؟

- مجلس ششم کجا با قوه مجریه درگیر بوده است؟ آنجا بحران را طیف مقابل برای رئیس جمهور ایجاد می‌کرد. اینجا دو طیف همراه با هم درگیر شده اند شما چرا این دو تا را یکی می بینید؟ آنجا قوه مجریه و قوه مقننه با هم نشستند و آن طرف سوم قضایی و امنیتی یا سیستم نظامی می‌آید و بحران ایجاد می‌کند. تحصنی که در مجلس ششم صورت گرفت به رد صلاحیتی بود که در شورای نگهبان صورت گرفته بود آیا مجلس تحصن کرده بود؟ مثلا آقای رئیس جمهور و یا رئیس جمهور آمده و نسبت به مجلس مشکل بوجود آورده؟ اینطور نیست.

س: آیا قانون که یکی نبود؟ شورای نگهبان یکی نبود؟ این شورای نگبهان همان مجلس ششم و همان رئیس جمهور را تایید صلاحیت کرده بود.

- آیا رفتار شورای نگهبان قبل از مجلس ششم و بعد از مجلس ششم یکی است؟ قطعا یکی نیست.
به این رفتار اعتراض شده است که آیا آن تحصن کار خوبی بود یا نبود من نسبت به آن تحصن بحث دارم وارد آن نمی شوم اما عرضم این است که دو قوه ای که جنس آنها یکی است و از یک مجموعه هستند و از یک جناج آمده اند از درون اصولگرایی آمده اند در کجای این سی سال این اتفاق افتاده است غیر از دوران بی صدر.

شما اینجا نشسته اید به عنوان یک فرد رسانه‌ای یا به عنوان مدعی احمدی نژاد بگویید که کارش خوب بوده و یا به عنوان "لاریجانی" که بگویید رفتار او خوب بوده یا به عنوان مدعی اصولگرایی چون دعوا، دعوای خودمان است چون آن طرف به آن ایراد نگیرد ما به ظاهر بیاییم و از آن دفاع کنیم . تعریف من این است که رسانه به عنوان نماینده 70 میلیون نفر در این بخش برایش فرقی نمی کند که احمدی نژاد است، لاریجانی است خاتمی است، "مهدوی کنی" است هر کسی است.
اگر واقعا مسیرشان در این بخش اشتباه است و درست رفتار نکرده اند و در چار جوب منافع ملی عمل نکرده اند، بگوییم، مگر پسرخاله ما هستند اگر دیدیم که اشتباه کرده اند بگوییم که اشتباه کرده اند. من اصلا از دعوای آقای لاریجانی و احمدی نژاد خوشحال نمی شوم چون ته آن مملکت ضرر می کند ممکن است اصلاح طلبان سود ببرند ممکن است بعضی از آنها خوشحال شوند و بگویند که ما پیش بینی کردیم و حالا این اتفاق دارد می افتد بگذارید بیافتد من می گویم این رفتار رفتار غلطی است.

من در مجموعه و قطاری هستم که این قطار درست است که رانندگی آن دست من نیست و من را داخل بوفه هم جا ندادند و در راهرو دارم می خوابم اما دارد به دره می رود و اگر به دره برود من هم با آن به دره می روم.

همین امروز یکی می گفت آمدن اصلاح طلبان غلط است و می گفت که شما اشتباه می کنید که به خاتمی می‌گویید که بیاید، گفتم برای چه؟ گفت برای اینکه این دو تیم الان با هم درگیر هستند اگر شما وارد شوید آن دوتا دعوایشان را تمام می کنند و دوباره به سمت شما بر می‌گردند و تیرهایشان را به سمت شما می‌زنند و شما که مشکلتان حل شد دوباره شروع می کنند به دعوا کردن. به نظر من اصلا شما وارد دعوا نشوید بگذارید با هم دعوا کنند و شما سالم بمانید.

یک نگاه هم همین است. اما من می خواهم بگویم که خوب برادر من، مگر ما داخل این قطار نیستیم؟ مگر ما داخل این کشتی نیستیم؟ این کشتی اگر سوراخ شود درست است که الان کاپیتان این کشتی من نیستم با من مشکل دارد خدمه آن با من مشکل دارند و به من اصلا سرویس نمی دهند تمام اینها هست تمام این سختی ها سر جای خودش است ولی ته داستان، این کشتی که سوراخ شود همه پایین می رویم هم کاپیتان هم خدمه و هم اصولگرا و هم من اصلاح طلبی که پیاده هستم.
ما باید به سمت چارچوب منطقی برویم و با هم هماهنگ باشیم و هر کسی که توانایی دارد هر کس که تواناتر است هر کس که برنامه دارتر است هر کس بهتر می تواند کشتی را مدیریت کند آن را بگذاریم به تشخیص اهالی کشتی و مجموعه ای که سوار هستند. آنها بتوانند بر اساس قاعده تنظیم بکنند که این کشتی درست اداره بشود. باید آن کسی که برنامه دارد وارد شود و کشور را هدایت کند.
س: شما عضو حزب اعتماد ملی هستید. آیا حزب شما وارد انتخابات می شود؟ آیا برنامه ای دارید؟
- حزب من وارد انتخابات نمی شود حزب من سه سال و نیم است که متوقف است و شورای مرکزی هیچ جلسه‌ای نداشته است.

باز به این ماجرا با دو حالت می شود نگاه کرد به لحاظ قانونی هیچ مصوبه و قانونی نیامده که حزب ما را تعطیل بکنند. اگر الان من بگویم که حزب ما را تعطیل کردند ممکن است فردا آقای دادستان بگوید نه این جور چیزی نیست، کمیسیون ماده 10 هم فردا اطلاعیه بدهد که هیچ مصوبه ای در خصوص تعطیلی حزب وجود نداشته است. اما اگر بخواهیم عملا نگاه بکنیم یعنی راستی و حسینی حزب ما را پلمپ کردند دفتر مرکزی آن را تعطیل کردند تمام مراکز استانی آن تعطیل شده است روزنامه آن توقیف شده است دبیر کل آن در حصر است دوبار هم شورای مرکزی خواسته جلسه بگذارد زنگ زدند که شما نگذارید اگر بگذارید برخورد می شود خوب طبیعتا عملا یعنی تعطیل کردند اما ظاهرا و قانونا اتفاقی نیفتاده است.

س: آیا آقای خاتمی برای انتخابات می آیند؟

- من حداقل چهار جلسه با آقای خاتمی صحبت کرده ام اما وی می گوید من زمینه را مناسب نمی دانم، یعنی حرفش این است که می گوید من اگر بخواهم حضور پیدا بکنم و این حضور این تلقی بشود که به نوعی در آن مقابله احساس بشود این اصلا مفید نیست نه برای کشور نه برای اصلاح طلبی و نه برای مجموعه، یعنی ایشان زمینه و بستر را مناسب نمی داند.

اگر نظام سیاسی هوشمند برخورد کند الان خیلی ها در نظام معتقد هستند که خاتمی دیگر رایی که در سال های 76 و 80 آورد اصلا آن رای را ندارد خیلی از دوستان اصولگرایی این را می گویند در مجموعه، من می گویم مگر این جوری نیست؟ خیلی خوب شما فضایی که مربوط به خودتان می شود را مهیا کنید برای آمدن ایشان بگذارید ایشان بیاید و رای نیاورد این است که موضوع بستر است. اجازه ورود یه چیز دیگری است، حرف من این است که این بستر فراهم نیست.

نسیم: آیا غیر از این است که آقای خاتمی وقتی می آید ، صللاحیتشان بررسی می شود و شورای نگهبان هم تایید یا رد می کند؟

- من چند تا بحث دارم در این چارچوب نظر خودم است نه نظر خاتمی است نه نظر اعتماد ملی است و نه نظر اصلاح طلبان، نظر حق شناس است که دارد می گوید این نظر من است که آقای خاتمی همچنان به عنوان یک سرمایه و سرمایه ملی است . ما در این مملکت یک سری آدم هایی داریم که توی این 30 سال ، جمهوری اسلامی تلاش‌هایی کرده‌اند. متاسفانه خود سیستم توانایی و هوشمندی استفاده از سرمایه هایش را ندارد که من به دلایل آن وارد نمی شوم. من آقای خاتمی را یکی از سرمایه های ملی نظام می دانم. سرمایه می دانم یعنی سرمایه مردم می دانم و در عین حال سرمایه اصلاح طلبی.

این روند و داستان در مورد آقای ناطق نوری هم صادق است بعنوان یک سرمایه، آقای هاشمی هم خوب به عنوان یک سرمایه در مجموعه به حساب می آید نگاه من این است فارغ از نگاه سیاسی یعنی ناطق نوری که آن طرف است هاشمی که میانه است و آقای خاتمی که مربوط به جریان اصلاح طلی است، اینها سرمایه ملی این نظام هستند و عقل می گوید که شما از این سرمایه ها یک زمانی استفاده کنید. در روزی که روز بحران شماست باید ورود کنید و از آنها استفاده کنید این مکانیزم ها متاسفانه فعال است و استفاده از این سرمایه فعال نیست.

باورم این است که آقای خاتمی اگر به عنوان یک سرمایه وارد انتخابات شود همچنان ایشان را صاحب رای می‌دانم. این نظر کارشناسی بنده است. اگر یک انتخابات رقابتی شفاف و سالم برگزار شود آقای خاتمی در مرحله اول می تواند رقبای دیگرش را پشت سر بگذارد یعنی نصف به علاوه یک رای را خواهد داشت. حضور آقای خاتمی قبل از اینکه به نفع جریان اصلاح طلی باشد به نفع نظام سیاسی است. چون دو حالت دارد یا آقای خاتمی در انتخابات به هر حال برنده می شود که و دوباره بر می گردد که معتقدم حضور و برگشتش موجب استقرار و آرامش در کشور می شود و با توجه به موقعیتی که در نظام بین المللی دارد ما را از این رو در رویی جدی با نظام بین الملل باز دارد.

س: آیا شرایط کنونی در قیاس با شرایطی که ایران کلیه فعالیت های خود را داوطلبنه تعلیق نمود و در آن شرایط باز هم ایران را محور شرارت خواندن قابل مقایسه نیست؟ در آن شرایط در حوزه سیاست خارجی وادادگی نداشتیم؟

- شرایط کنونی ما با آن زمان اصلا قابل مقایسه نیست. حضور و برگشت آقای خاتمی موجب استقرار آرامش در کشور می شود وهیچ اتفاقی بیشتر و تندتر از وضعیت موجودی که می خواهد بیافتد نخواهد افتاد. این که ایشان وادادگی داشتند را قبول ندارم. البته از آن طرف ایشان می آید و رای نمی آورد باز هم این به نفع اصولگرایان است.

س: آقای خاتمی که در حال حاضر نمی داند که می خواهد بیاید برای انتخابات یا خیر، چطور می تواند در طول تنها سه ماه کشور را از این فضایی که شما تصویر نمودید خارج کند؟

- ایشان هشت سال رئیس جمهور بودند و افرادی را اطراف خود افراد و تیم و برنامه دارندو می توانند وضعیت کشور را بهبود ببخشند.

س: اگر آقای خاتمی نیایند ؟

- بهترین حالت این است که آقای خاتمی در انتخابات شرکت کنند و در غیر این صورت بیایند و از فردی حمایت کنند که در تنها در این دو صورت است که اصلاح طلبان به اجماع می رسند و در غیر این صورت اصلاح طلبان نمی توانند به اجماع برسند.

س: آقای هاشمی چطور؟ آیا ایشان در انتخابات حضور پیدا می کنند؟

-مقبولیت خاتمی برای انتخابات بیشتر است و حضورش موثرتر و احتمال حضور آقای هاشمی بعید است . چرا که آن موقع باید آقای هاشمی بروند و در قشرهای جوان و نخبه رای جمع کنند. هاشمی بر خلاف خاتمی در حوزه های علمیه دارای رای بالایی است.

س: آیا شما از گزینه هاشمی هم حمایت می کنید؟

- آقای هاشمی گزینه هایی در انتخابات دارند، هم در جمع اصلاح طلب ها و هم در اصول گرایان . مثلا آقای ولایتی گزینه آقای هاشمی در انتخابات هستند. افراد دیگری هم هستند مثل حسن روحانی در اصول گرایان، حسین کمالی و اسحاق جهانگیری در اصلاح طلبان. به نظر می رسد در صورت عدم حضور خاتمی یا هاشمی ، ما و گزینه دولت به دور دوم انتخابات برویم.

منبع:محمد جواد حق شناس    

 

 
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.