روزنامه های اصلاح طلب نوشتند: «اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات» این کابوسی است که انگار قرار نیست دست از اصولگرایان بردارد و روزنامه های اصولگرا نیز تاکید کردند: مسئولیت برخی انحرافات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی حلول کرده در برخی اجزای دولت مستقیما متوجه آقای مشایی و برخی افراد نزدیک به وی است.

روز گذشته محمود احمدی نژاد در ادامه پروژه‌های انتخاباتی دولت، به سالن اجلاس رفت تا از مرد «بهاری بهاری بهاری»، پرده برداری کند. اما این ضیافت دوستانه با هزینه بیت المال که اندرکام آقای مشایی و دوستانش شیرین شد، با بازتاب های مختلفی در رسانه ها به خصوص روزنامه های اصلاح طلب همراه بوده است.
به گزارش خبرنگار اعتدال، احمدی نژاد که روزگاری به نام اصولگرایان و با حمایت های افرادی همچون مهدی چمران به شهرداری تهران رسید و سپس با ذوب کردن خویش در احزاب راست سنتی و جلب حمایت روحانیون سرشناس «قم» توانست گوی رقابت را در انتخابات 84 از رقبای «کارکشته» خود ببرد، اکنون به روزنه‌ای برای تخریب اصولگرایان تبدیل شده است.
در حالی که احمدی نژاد پس از تکیه بر صندلی ریاست جمهوری به خصوص بعد از سال 88 بر اصولگرا نبودن خود بارها تاکید کرده است، اما برخی از اصولگرایان سنتی که تمام سابقه سیاسی خود را به پای احمدی‌نژاد هزینه کرده بوده اند نمی توانستند قبول کنند که احمدی نژاد از گروه آنها نیست و لذا سهمی در دولت نخواهند داشت.
اکنون تا انتخابات 92 نزدیک به چهارماه باقی مانده است، و برای اصولگرایان دیگر هیچ شکی باقی نماینده است که دولت کاندیدایی به نام مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری را معرفی خواهد کرد که هیچ وجه اشتراکی با اصولگرایان و تفکرات سنتی آنها نخواهد داشت و این افتراق تا جایی است که حتی برخی اصولگرایان، اصلاح طلبان را بر تیم مشایی و دولت ترجیح می دهند.
در این بین روزنامه های اصلاح طلب در تشریح میتینگ انتخاباتی روز گذشته احمدی نژاد و مشایی اصولگرایان را بازنده بازی احمدی نژاد با اصولگرایان خواندند. روزنامه مردمسالاری در این خصوص می نویسد: «اسفندیار رحیم مشایی در انتخابات» این کابوسی است که انگار قرار نیست دست از اصولگرایان بردارد. آنها که به قدر کافی هزینه‌هایی را از پدیده هزینه‌سازی به نام «محمود احمدی‌نژاد» متحمل شده‌اند، این روز‌ها شدیدا نگران اینند تا طیف موسوم به دولتی‌ها با فرماندهی احمدی‌نژاد بتوانند شرایطی را به وجود آورند تا نتیجه‌ای که قرار است در 25 خرداد ماه سال آتی اعلام شود، نتیجه‌ای باشد که مشایی یا یکی از نزدیکان احمدی‌نژاد را به دولت یازدهم بفرستد، با توجه به چالش‌هایی که دولت فعلی برای اصولگرایان، مردم و نظام به وجود آورده است، تحقق این اتفاق بد‌ترین موقعیت را موجب خواهد شد.
اما آرمان دیگر روزنامه اصلاح طلب نیز ضمن پرداختن به تقابل مشایی با اصولگرایان اقدامات شهردار تهران را استهزاء گرفته و به نوعی فرار وی و دوستانش از نام «بهار» و اشتیاق زاید الوصف احمدی نژاد و یارانش به «بهار» را به تصویر کشیده است و می نویسد: آمدند تا بگویند سال نو نزدیک است و اگر چه شهرداری از نوشتن نام بهار روی بیلبوردهای سال نو خودداری می‌کند اما اینها می‌توانند در سالن اجلاس بارها بهار را روایت کنند. تعدادی از استانداران سراسر کشور و همچنین سفرای برخی از کشورهای خارجی در تهران و تعدادی از هنرمندان کشور هم به این جمع دولتمردان آمده بودند که حاضران تنها به چند پاستورنشین محدود نشوند. چه تمبر‌هایی که در این مراسم رونمایی نشد و چه تقدیرهایی که نشد. از تمبر یادبود هوگو چاوز گرفته تا تمبر یادبود نوروز 92 البته از مشایی هم تقدیر شد و نشان فرهنگ را بر سینه او نصب کردند البته اشتباه نکنید که این نشان از سوی برگزار کنندگان مراسم به مشایی اهدا شد بلکه شخص رئیس‌جمهور بود که نشان فرهنگ را تقدیم یار همیشگی خود کرد تا شاید پیام دهد دوستی آنها همانند همیشه مستحکم است .

البته کیهان نیز که تا پیش از بالا گرفتن اقدامات جریان انحرافی از حامیان گفتمان دولت به شمار می رفت، از نمایش انتخاباتی عصبانی شده و با همان ادبیات معروف خویش می نویسد: « بهار زورکی با مدال الکی !» می نویسد: آیا رئیس جمهور، اسفندیار رحیم مشایی را اشتباه گرفته و عناوین نچسب را به او نسبت می دهد؟

احمدی نژاد روز گذشته ضمن اعطای نشان فرهنگ به رئیس دفتر سابق خود، تعریف و تمجیدهای اغراق آمیزی را که در حکم ریاست دبیرخانه جنبش عدم تعهد نیز برای مشایی فهرست کرده بود، دوباره ادا کرد.

این روزنامه در ادامه می نویسد: احمدی نژاد در متن طولانی حکم ریاست مشایی بر دبیرخانه جنبش عدم تعهد نیز از وی با القاب و عناوین ویژه ای یاد کرده بود که بعضا در شأن انسان کامل و امام معصوم(ع) است. این در حالی است که مسئولیت برخی انحرافات فرهنگی و اقتصادی و سیاسی حلول کرده در برخی اجزای دولت مستقیما متوجه آقای مشایی و برخی افراد نزدیک به وی است.

ادعای پایان دوران اسلامگرایی با وجود بودن اسلام- همانند پایان دوره اسب سواری با وجود بودن اسب!- از جمله گزافه گویی های اسفندیار رحیم مشایی بود و معلوم نیست گوینده چنین تعابیری، چه نسبتی می تواند با «بهار جان ها» حضرت ولی عصر(عج) داشته باشد؟ اما از این طنز بی مایه و نابجا که بگذریم، طنز بعدی در نسبت قائل شدن میان «نظریه» و آقای مشایی است. انصافا این آقا نظریه اش کجا بود؟ قطعا درباره او سوء تفاهمی نزد آقای احمدی نژاد به وجود آمده و گرنه، باید عامل وقوع برخی قانون شکنی ها و انحرافات را توبیخ و مواخذه کرد یا حداکثر نشان بی فرهنگی به او داد.»