آن چه که انتظار یک رئیس‌جمهور عاشق را می‌کشد!
  25 اسفند 1391

 

محمد خوش‌چهره، که پس از همراهی با رئیس دولت نهم در انتخابات سال 84، به یکی از منتقدین وی تبدیل شد، معتقد است که «کسی که می‌خواهد در این شرایط سکان‌دار مدیریت اجرایی کشور شود یا دیوانه است و برآوردهای غلطی از وضعیتی که به وجود آمده دارد یا به شدت ارزشی و عاشق کشور به معنای واقعی آن (و نه به عنوان شعار سیاسی) است.»
این یک واقعیت غیر قابل کتمان است که جایگاه ریاست جمهوری در سال 92، در شرایطی به رئیس دولت یازدهم خواهد رسید که شباهت چندانی با این جایگاه در سال 1384 نخواهد داشت. جدای از پیشرفت‌ها و تحولات مثبتی که نادیده گرفتن آن بی‌انصافی است، منتخب مردم در 24 خرداد 92 و یا یک هفته بعد، با چالش‌های متفاوتی نیز روبرو خواهد بود؛ شاید از همین رو است که در این دوره تاکید هر چه بیشتری بر صلاحیت‌ها و توانایی‌های نامزدهای انتخابات می‌شود و در مورد چندین نفر از نامزدهای احتمالی، تردیدهایی ابراز شده است. بعضی از مهم‌ترین چالش‌هایی که رئیس‌جمهور بعدی با آن مواجه است، را می‌توان به صورت زیر خلاصه کرد.
1. چالش جایگاه ریاست جمهوری
بعضی گله‌ها و شکایات احمدی‌نژاد چه اعتراف فرض شود و چه اعتراض، در مدت ریاست جمهوری وی، مسائلی پیش آمده است که رئیس دولت آن را کم شدن اقتدار و یا جایگاه ریاست جمهوری دانسته است. این روزها کمتر موضع و یا تصمیمی است که از سوی رئیس دولت اعلام شود و با یک مخالفت در سطوحی از جامعه مواجه نشود. ممکن است این مخالفت‌ها ناشی از نوع خاص مواضع و تصمیم‌های رئیس‌جمهور فعلی باشد، ولی این خطر را نیز در بر دارد که این نوع رابطه بین رئیس دولت و دیگر مواضع قدرت در کشور نهادینه شود.
اعلام مواضع رسمی کشور یکی از مثال‌های تغییر جایگاه رئیس جمهور در کشور در سال‌های اخیر است. پراکندگی و گستردگی افرادی که موضع خود را در مورد سیاست خارجی و دیگر کشورها ابراز می‌کنند، گاه به جایی رسیده است که صدای مقامات دیگر کشورها را نیز در آورده است.
2. چالش بین نهادها
مرور تصاویر چهره رئیس جمهور در روز دفاع از وزیر ارتباطات در هفته‌های اخیر که با حضوری بسیار کوتاه در مجلس همراه شد و البته عدم حضور وی در هنگام تحویل بودجه به مجلس، بخشی از رابطه رئیس دولت دهم با یکی از قوای کشور را نشان می‌دهد. فراموش نشود این همان رئیس جمهوری است که روزی بر سر لیوان آب نیم خورده وی در مجلس بحث راه می‌افتاد.
تغییراتی از این نوع را در رابطه رئیس جمهور با دیگر نهادها و ارکان قدرت نیز می‌توان مشاهده کرد. رئیس جمهور بعدی، به باز تعریف رابطه خود با دیگر نهادها نیاز جدی خواهد داشت.
3. چالش مالکیت و توزیع
ممکن است برای تنش‌های موجود در فضای کشور ریشه‌های مختلفی مطرح شود. هم در نگاهی جامعه‌شناسانه و هم از دید بسیاری از مردم عادی، تنش‌های سیاسی ریشه در مالکیت و توزیع امکانات، ثروت و قدرت دارد؛ توزیع قدرتی که تلاش برای شکل‌دهی آن حتی از قبل از انتخابات و از هم اکنون آغاز شده است.
4. چالش اقتصاد و مدیریت
سامان‌دهی اقتصاد کشور و عاقلانه‌تر کردن مدیریت اجرایی کشور، احتمالاً مهم‌ترین مأموریت رئیس دولت یازدهم خواهد بود. غلبه بر موج‌های توفنده نقدینگی، نرخ بالای تورم و خیل جوانان جویای کار، تنها بخشی از چالش‌های اقتصادی آن فرد عاشق پیشه‌ای خواهد بود که از 12 مرداد 92 کار خود را در پاستور آغاز خواهد کرد.
اصلاح ساختار اداری، به نتیجه رساندن برنامه‌های تحول اقتصادی و باز آرایی مدیریت کشور با استفاده از نیروهای کارآمد و شایسته، کار سختی دیگری است که انتظار نفر بعدی را می‌کشد.
5. چالش پروژه‌های بزرگ
طرح هدفمندی یارانه‌ها در میانه راه متوقف شده است. ایجاد اجماعی ملی برای پیشبرد درست این طرح، احتمالاً اولین پروژه بزرگ رئیس دولت یازدهم خواهد بود. جراح اقتصاد بیمار ایران، قرار است در میانه جراحی عوض شود. پذیرفتن چنین بیماری البته یا دیوانگی است یا همان عاشق‌پیشگی که دکتر خوش‌چهره به آن اشاره کرده است.
علاوه بر آن، موضوع هسته‌ای و مذاکرات با غرب نیز به مرحله حساسی رسیده است. هر چند مردم ایران به زندگی در «شرایط حساس فعلی» عادت کرده‌اند، ولی تحولات چند ماه آتی کشور را در معرض آزمون‌های بزرگ‌تری قرار خواهد داد.
ادامه اجرای هدفمندی یارانه‌ها و موضوع هسته‌ای، دو پروژه بزرگ رئیس بعدی جمهور هستند که از حالا وجود آن‌ها قابل پیش‌بینی است. تغییرات در منطقه، آمدن و رفتن دولت‌ها در منطقه‌ای با حکام و شیوخ پیر عرب و جنگ‌هایی که گاه حتی از یک هفته قبل نیز قابل پیش‌بینی نیستند، سؤال‌های متفاوت دیگری را نیز مطرح خواهند ساخت.
از سوی دیگر، ارائه الگوی زندگی ایرانی- اسلامی که از بار مشکلات کشور از شیوه رانندگی گرفته تا مدیریت روابط مردم و جامعه ایرانی در فضای در هم تنیده بین‌المللی بکاهد، از هر کسی بر نخواهد آمد؛ الگویی که باید امکان حداکثر استفاده از امکانات جهانی را برای کشور فراهم کند.
همه این‌ها را می‌توان در قالبی کلان‌تر نیز دید؛ در قالب کشوری که ادعای تلاش برای ساختن یک تمدن جدید را دارد.
6. چالش تغییرات اجتماعی و فرهنگی
منطقه خاورمیانه در چند سال اخیر شاهد تغییرات فراوانی بوده است که مورد توجه همه دنیا قرار گرفته است. هر چند امواج این تغییرات، تا حد زیادی نسبت به دو سال پیش فروکش کرده است، ولی هنوز هم امکان ادامه و گسترش آن وجود دارد.
تفاوت‌های جامعه‌ای مثل ایران و جوامع دیگر خاورمیانه زیاد است ولی هنوز بسیاری از دلسوزان کشور به پاره‌ای از مسائل اجتماعی به عنوان مشکلات مهم کشور اشاره می‌کنند. برای مثال هنوز، دولت در ایران نقش پررنگی در بعضی حوزه‌های حیات اجتماعی دارد که بهتر بود نداشت. ورزش و سینما و فرهنگ نفتی نمی‌تواند برای همیشه در ایران دوام بیاورد و به کشور آسیب بزند. شاید به مرور حوزه‌هایی از این دست و مدیریت ان‌ها نیز به چالشی جدی برای دولت تبدیل شود.
7. عدالت و مبارزه با فساد
اگر پیش از این تصور می‌شد که ادعای دزدگیری و مبارزه با فساد تنها یک ابزار سیاسی برای پیروزی در انتخابات است، حوادث سال‌های اخیر نشان می‌دهد که هم امکان بروز مفاسد اقتصادی بزرگ در نظام اقتصادی کشور وجود دارد و هم این که فساد ستیزی یک مطالبه عمومی است که به سختی می‌توان آن را از فهرست مطالبات مردم حذف کرد. از سوی دیگر، هیچ بعید نیست که در انتهای کار دولت بعدی باز هم افکار عمومی و نخبگان کشور از دولت بپرسند، در مبارزه با فساد چه کردید و چه کارنامه‌ای از خود به جای گذاشتید؟
در کنار فساد ستیزی، عدالت‌خواهی و از جمله برابر بودن همگان در برابر قانون روز به روز در حال تبدیل شدن به یک خواست عمومی است. دولت بعد، بسیار بیش از دولت‌های گذشته و فعلی در معرض قضاوت و ارزیابی همگانی قرار خواهد داشت.

منبع:تابناك   

 

 
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.