گروه‌های اپوزیسیون حقیرتر از آنند که در محاسبات خاتمی جایی داشته باشند
  23 اسفند 1390

 



احزاب و شخصیت‌ها - کیهان نوشت:حامیان سابق خاتمی در محافل اپوزیسیون، شرکت وی در انتخابات را اقدامی متناقض و فاقد ظرفیت توجیه ارزیابی می کنند.
سایت رادیو زمانه در این باره در مطلبی به قلم علی افشاری، از خاتمی خواست به رفتار پاندولی خاتمه دهد. «نفس رای دادن خاتمی مورد اعتراض نیست آنچه محل ایراد است، نوع استدلال هایی است که خاتمی در توجیه کار خود مطرح می کند. این استدلال ها با عمل خاتمی سازگار نیست و متضمن نسبت های غیرواقعی به فعالان سیاسی می باشد که دیدگاهی غیر از او دارند. وقتی خاتمی می گوید از موضع اصلاحات دست به چنین اقدامی زده، منطق استدلالش رنگ می بازد. کسی که می خواهد از موضع اصلاح طلبی به شرکت در پای صندوق های رای روی آورده و پارادایم اصلاح طلبی پارلمانتاریستی را تقویت کند، اثبات کند که تحریم نکرده و به بخش های اصلی قدرت نشان دهد که نمی خواهد با نظام سیاسی قهر کند، نمی رود دقیقه 90 در حالی که نزدیک ترین افرادش نیز از اقدام وی بی خبر هستند در دهاتی در دماوند رای دهد. معلوم نیست اگر فارس خبر را منتشر نمی ساخت، آیا خاتمی شخصا اقدام به اطلاع رسانی می کرد؟ این شائبه وجود دارد که وی وادان دماوند را برای رای دادن یواشکی و به دور از چشم عکاسان و خبرنگاران انتخاب کرد که تا فقط اثبات کند که رای داده است و از این موضوع در فرصت مقتضی استفاده کند.
رادیو زمانه می افزاید: همه جریان های حاکمیت متفق القول هستند که رای دادن خاتمی ناکافی است و تنها می تواند آغازی برای جبران کامل خطاها باشد. بدیهی است این جبران به معنای مرزبندی آشکار و طرد علنی رفتار میرحسین موسوی و مهدی کروبی است. امری که خاتمی علی رغم روشن کردن تمایزش تاکنون به آن اقدام نکرده و بعید است که در آینده نیز انجام دهد.
اما ملیحه محمدی از اعضای خارج نشین گروهک منحله فدائیان خلق معتقد است اقدام خاتمی اقدام درستی بود. وی در روز آن لاین نوشت: وقتی از فردای دوم خرداد بخشی از اپوزیسیون دائماً او را به عدم قاطعیت و ضعف متهم می کرد، من نگران بودم و بارها این نگرانی را گفتم و نوشتم که قاطعیت بیشتر خاتمی سرانجامی جز «بنی صدری» شدن او نخواهد داشت و نه سودی برای جنبش. واقعیت این است که ما به رئیس دیگری در تبعید نیاز نداریم. آنچه کم داریم حضور مدافعان در نزدیکی و حول و حوش حکومت است.
رادیو - سایت کوچه نیز در این زمینه معتقد است: خاتمی یعنی انسان سیاست سوز. 8 سال اصلاحات نصفه نیمه و ناقص او چیزی جز تشدید اقتدارگرایی در ساختار جمهوری اسلامی نبود. خاتمی یکی از دلایل شکست اصلاح طلبان بود. به نظر می رسد او هدف را گم کرده است.
پایگاه اینترنتی میهن وابسته به علی کشتگر (از اعضای مرکزیت گروهک فدائیان خلق) نیز در این باره تأکید کرده است: توضیحات خاتمی با چند روز تأخیر جوی از نا امیدی و دو دستگی را در میان مخالفان ایجاد کرد. او هنوز به دنبال راه حل برای امتیاز دادن به حاکمیت برای برون رفت از مصائب سه سال گذشته است.
گروه های اپوزیسیون اگرچه از شرکت خاتمی در انتخاباتی که خود تحریم کرده بود، ضربه سختی دریافت کرده اند ولی این گروه ها در تمامیت خود حقیرتر از آنند که در محاسبات خاتمی جایی داشته باشند. نکته درخور توجه در اظهارات خاتمی و بیانیه ای که در همین زمینه صادر کرده بود، اصرار وی بر اعتقاد به نظام است و این در حالی است که خاتمی در جریان فتنه 88 آشکارا، در یک جبهه آمریکایی- اسرائیلی به جنگ نظام و مردم آمده و دست به جنایت بزرگی زده بود و هم پیمانان وی همگی از دشمنان تابلودار نظام و اسلام و انقلاب بوده اند. بنابراین خاتمی به یقین می داند که وقتی بر باور خود به نظام اسلامی اصرار می ورزد، آتش خشم گروه های اپوزیسیون و سرویس های اطلاعاتی بیگانه یعنی هم پیمانان خویش در فتنه 88 را علیه خود تیزتر می کند و سؤال این است که چرا؟! آیا خاتمی به فحاشی گروه های اپوزیسیون نیاز دارد تا از این طریق اقدام خود را، خیلی بیشتر و بزرگتر از آنچه هست جلوه دهد؟! گفتنی است خاتمی با اقدام اخیر خود اگرچه به طور تلویحی، ابراز ندامت خویش از جنایاتی که مرتکب شده بود را اعلام می کند و این گام را می توان مثبت تلقی کرد، ولی او بدهی بسیار بزرگ و انبوهی به ملت ایران دارد و برای تسویه این بدهی کلان- اگر قابل تسویه باشد- گام های ناپیموده و فراوان دیگری در پیش دارد تا از این رهگذر به تخفیف نزدیک شود اما ظاهرا دریافته است که در آن سوی دیگر، جز سقوطی سهمگین تر از گذشته، خبری نیست

منبع:کیهان   

 

 
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.