تحمل رقيب معناي خود را از دست داده است
13 اسفند 1390 |
حذف جريان اصلاح طلبي زمينه اي براي فروپاشي از درون جريان اصولگرايي شد.اگر فضاي سال هاي قبل مهيا بود و رقابت بين اصلاح طلبي و اصولگرايي ادامه داشت، بي شك جريان اصولگرايي كم تر صدمه مي ديد.امروز شاهد اعتراف برخي از چهره هاي اصولگرايي به اين فروپاشي از درون اين جريان هستيم.
زماني كه شاهد رقابت جريان اصولگرايي با جريان اصلاح طلبي بوديم رقابت به معني حقيقي در جامعه بروز پيدا كرده بود. حذف جريان اصلاح طلبي زمينه اي براي فروپاشي از درون جريان اصولگرايي شد.اگر فضاي سال هاي قبل مهيا بود و رقابت بين اصلاح طلبي و اصولگرايي ادامه داشت، بي شك جريان اصولگرايي كم تر صدمه ميديد.امروز شاهد اعتراف برخي از چهره هاي اصولگرايي به اين فروپاشي از درون اين جريان هستيم. حذف و كم رنگ شدن حضور عيني اصلاح طلبان در جامعه تاثير خود را بر جريان اصولگرايي نيز گذاشت.
محمدجواد حق شناس در گفتگو با تابناک معتقد است برچسب زدن و ظهور ادبيات جديد اتهام و پخش شب نامه در عرصه انتخابات نشان از عدم تحمل رقيب در عرصه سياسي كشور است.وي تاكيد دارد كه جريان هايي كه امروز در حين رقابت بر يكيديگر برچسب هاي مختلف مي زنند، تحمل و باوري براي حضور رقيب ندارند چرا كه خود را حق مطلق و ديگري را باطل مطلق مي پندارند.
انتخاباتي كه در شرف آن هستيم براي نخستين بار شاهد افول و بروز گفتمانهاي جديدي بود. جريان اصولگرايي از درون انشقاق پيدا كرد و تولد جريانهاي جديد را شاهد بوديم.ريشه تحولات اخير را در چه زماني و يا اتفاقاتي بايد جستجو كنيم؟
در هر دوره اي پس از انقلاب اسلامي، جامعه گفتمان خاص خود را طلب مي كرده و بر همان اساس نيز جناح بندي سياسي ،متناسب با شرايط محيطي و شرايط مكان و زمان و همين طور برآيند نيروهاي سياسي و اجتماعي در سطح جامعه شكل ميگرفته است.
مثلا در سال هاي ابتدايي پس از انقلاب گفتماني در فضاي سياسي جامعه وجود داشته است كه ناشي از فضاي انقلاب بوده است . اين گفتمان ناشي از تحولات همان دوره بوده است.كما اين كه اين گفتمان را ديگر در سال هاي 60 به بعد در جامعه نمي بينيم.
آرايش هاي سياسي در جامعه هم زمان با تغيير رويكردهاي سياسي دچار تحولات اساسي ميشود. اين روند در كشور ما نيز بروز و ظهور داشته است. در دوره بعد از جنگ و دفاع مقدس و در دوره سازندگي باز هم مي بنيم جناح بندي هاي سياسي در جامعه تغيير پيدا كرده است.دوره اصلاحات نيز به همين شكل تحول پيدا كرده است.وقايع سال 88 را نمي توان در تغيير گفتمان هاي سياسي و جناح هاي سياسي بدون تاثير دانست.در عين حال فضاي منطقه نيز در حال تغيير است.تحولات مصرفليبي و تونس و ديگر كشورهاي منطقه و آنچه تحت عنوان بهار عربي در منطفه از ان ياد مي شودو تغييرات در سطح رهبر كشورهاي عربي حاكي از تحول در فضاي سياسي تمامي دنيا است.
آنچه امروز در كشور شاهد آن هستيم متاثر از مسائل بسياري است. لازم است يادآوري كنم كه تمامي دنيا در حال تحول گفتماني و جناحهاي سياسي از سطحهاي كلان تا خردترين سطحها است.براي نخستين بار در عرصه بين الملل شاهد آ ن بوديم كه روسيه و چين به طور مشترك در مقابل تغيير و تحولات نظام بين الملل به رهبري امريكا در چهارچوب نهاد شوراي امنيت ايستادگي كردند. همه اين تحولات كنار هم نشان مي دهد كه فضاي سياسي داخل كشور ديگر با چهارچوب هاي قبلي پيش نمي رود.
در داخل كشور نيز تغييرات ملموس است.گفتمان هاي سياسي كه درون انها رقابت نيز وجود داشت،معرف فضاي سياسي كشور بود.به نظر مي رسد با برخوردي كه در طول دو سال گذشته و شايد قبل تر از ان از سال 84 با جريان اصلاح طلبي در كشور شد عملا فضايي به وجود آمد به حذف ناگزير جريان اصلاح طلبي در كشور منجر شد.وجود جريان اصلاح طلبي و رقابت آن با جريان اصولگرايي توازني را در عرصه سياسي كشور به وجود آورده بود.در پي حذف جريان اصلاح طلبي، جريان اصولگرايي نيز با يك چالش مواجه شد.
اوج اين بحرانها را در عملكرد جناح اصولگرا در چهار ماه گذشته مي بينيم. به شكلي كه گويا رفتارهايي كه منجر به حذف جريان اصلاح طلبي از صحنه فعال سياسي كشور شد، جريان اصولگرايي را نيز با چالش مواجه كرد.حذف جريان اصلاح طلبي زمينه اي براي فروپاشي از درون جريان اصولگرايي شد.اگر فضاي سال هاي قبل مهيا بود و رقابت بين اصلاح طلبي و اصولگرايي ادامه داشت، بي شك جريان اصولگرايي كم تر صدمه ميديد.امروز شاهد اعتراف برخي از چهره هاي اصولگرايي به اين فروپاشي از درون اين جريان هستيم. حذف و كم رنگ شدن حضور عيني اصلاح طلبان در جامعه تاثير خود را بر جريان اصولگرايي نيز گذاشت.
اما جداي از به تعبير شما فروپاشي از درون ،امروز شاهد بروز گفتمان هايي هستيم كه درون جريان اصولگرايي يكديگر به برخي مسائلي متهم مي كنند كه پيش از اين وجود نداشت؟ اين ادبيات توهين اميز و بي اعتمادي دروني در يك جريان پيش از اين در كشور وجود نداشت!
پديده ظهور اين قبيل مسائل ريشه در مسائل بسياري دارد. شايد يكي از دلايل نيز باز حذف جريان اصلح طلبي و بعد فرم جديد جريان اصولگرايي باشد.اشتباه تاكتيكي و استراتژيكي كه جريان اصولگرايي داشت و دستگاهي كه رقابت سياسي در ان شكل گرفت بي ترديد موثر بود.روزگاري شاهد رقابت دوگانه و منحصر بين جريان چپ و راست در كشور بوديم كه اين رقابت ريشه در دوران جنگ داشت و بعد از ان نيز عمدتا با تولد مجمع روحانيون مبارز از درون تشكيلات جامعه روحانيتكه با نظر مساعد حضرت امام اتفاق افتاد، عملا باز هم فضاي رقابت ادامه داشت.
رقابتي كه در دوران اصلاحات در چهارچوب اصول گرايي و اصلاح طلبي شاهد آن بوديم ، درون نظام بود كه با حفظ اصول و مشتركاتي مثل جايگاه قاون اساسي و حركت بر اسا آرمان هاي امام و اصول حاكم بر انقلاب اسلامي شكل مي گرفت.اما امروز شاهد هستيم با حذف جريان اصلاح طلبي نقاط قوت رقابت نيز حذف شدو نقاط ضعف با شدت بيش تري ادامه پيدا كرد.امروز شاهد پديده اي ژرررنگ در جامعه باعنوان عدم تحمل رقيب هستيم.اين عدم تحمل رقيب بر اساس قواعد قانوني نيست.
اين رقابتهاي مبني بر عدم تحمل به سمت حذف طرف مقابل مي رود و حذف نيز نيازمند مقدمه است.يعني به لحاظ ايدئولوژيك براي آن كه بتوانيم حذف را در يك جامعه نهادينه كنيمو زمينه آن را مهيا كنيم بايد از ابزارهاي پيش زمينه استفاده شود.لاجرم بايد به طرف مقابل برچسب بزنيم و اين برچسب زدن ها به جاي ان كه رقابت را در عرصه سياسي به ارمغان اورد و رقابت را بر اساس مسائلي كه درون جامعه است فراهم كند و مشكلات اصلي جامعه را حل كند به سمت رقابت بر سر مسائلي مي رود كه اين مسائل از اساس دغدغه هاي امروز مردم نيست.
همين حالا از 100 نفر مشكلتات اصلي شان را بپرسيد. جواب هايي هم چون گراني،ارز ، فقرتورم ، بيكاري و طلاق را مي شنويد. مردم از از دست رفتن ارزش پول ملي ناراحت هستند. مردم از اختلاسي دلگيرند كه ميليون ها تومان در ان تخلف صورت گرفته است. مردم از اين ناراحت هستند كه دولت دو سال است بودجه مترو را پرداخت نركده است. در كجاي فضاي رقابت امروز صحبت از اين حرف ها شد. مرتب عناوين مختلف براي فتنه درست شد و بر سر آن بحث شد.فتنه در بين مردم جايگاهي ندارد كه تبديل به برچسب منفي گروه ها شده است.اين قبيل مسائل كه امروز در جامعه ظهور پيدا كرده است نشان از ان است كه رقابت در حال پيش روي به سمتيب كه پخش شب نامه يكي از مظاهر و رويكردهاي ان است. بدتر از همه ان كه اين زخم ها به درون مجلس منتقل مي شود.
بعد بايد منتظر چه چيز باشيم؟دو نهاد يعني دولت و مجلس كه در دست جريان اصولگرايي نيز هست به جاي همفكري با هم براي كشور به دنبال زد و خورد سياسي مي روند.طرفينب راي اين كه سهر يك سهم بيش تري داشته باشند، از حوزه هاي اختيار خود با اين تصور كه خود حق مطلق هستند و طرف مقابل باطل مطلق هر نوع استفاده اي را مي برند و به خود اين اجازه را مي دهند كه در عرصه رقابت هر نوع برچسبي را بر يكيديگر بچسبانند.اين مسائل دردآور است
چه پيش بيني از مشاركت مردم داريد؟
در تهران مشاركت بيش از 30 ردصد نخواهد بود.در مركز استان ها تا 40 درصد نيز محتمل است. در روستا ها نيز مشاركت 50 درصد خواهد بود.
منبع:تابناك
|