سعید ابوطالب: درمجالس هفتم و هشتم ، دولت سقف فعالیتهای مجلس را کوتاه کرد
10 اسفند 1390 |
انتخابات - روزنامه شرق در گفتوگویی با سعید ابوطالب نماینده اصولگرای مجلس هفتم نوشت:
*از فضای فعلی دلسرد شدم، در واقع فضای فعلی مجلس را برای حضور افرادی که سعی میکنند در مجلس مستقل باشند، مناسب نمیدانم. من معتقدم شأن مجلس آنچنان که در قانون اساسی تدوین شده، حفظ نمیشود؛ یعنی مجلس سر جای خودش نیست؛ یعنی مشخصا در مجالس هفتم و هشتم میبینید که قوه مجریه سقف فعالیتهای قوه مقننه را کوتاه کرده بود و اجازه فعالیت نمیداد که این شرایط الان هم هست و البته ریشه این موضوع به سازوکار داخل مجلس بر میگردد. من معتقدم هر قدر که از اول انقلاب گذشته مجالس متاسفانه ضعیفتر شده است. به نظر من نظام سیاسی ما چیزی شبیه نظامهای نیمه پارلمانی میباشد و چرخش به سمت قدرت پارلمان است. بنابراین مجلس از آنچه امام(ره) در تعریف خودش میفرمودند که مجلس در راس امور است یا مثلا مجلس تنها دستگاهی است که همه دستگاهها و همه قوا باید تابع آن باشند، فاصله گرفته است. یک مقدار از مساله هم به فرآیند داخل مجلس برمیگردد. بنابراین اگر شما میخواهید در مجالس تاثیرگذار باشید باید یک عددی حدود 30 تا 40 نفر آدمهای همراه در مجلس حضور داشته باشند.
*در مجلس هفتم این اتفاق نیفتاد، یعنی در مجلس هفتم فراکسیونی که ما تحت عنوان فراکسیون اصولگرایان مستقل تشکیل دادیم این عدد به 15 نفر هم نرسید که البته این به سازوکارهای بیرون مجلس برمیگردد. در تبیین این موضوع هم باید بگویم که ابتدا باید یک تشکل یا یک جریانی بیرون از مجلس شکل بگیرد و آن جریان باعث شود که ما تاثیرش را در مجلس ببینیم؛ یعنی یک جریان 30، 40 نفری مستقل و همیشه مستقل که در طول چهار سال مستقل باشد؛ جریانی که تحت هیچ شرایطی مماشات نکند (چه مثلا در برابر دولت اصلاحات، چه در برابر دولت اصولگرا و چه در برابر هر دولتی که ممکن است بعد از آقای احمدینژاد بیاید)؛ جریان مستقلی که حافظ منافع مردم باشند و به وکالت مردم افتخار کنند و به تعبیر امروزیها صدای ملت باشند.
*آن چیزی که امروز آقای مطهری به آن رسیده، حرفی بود که ما چهار سال پیش به آن رسیده بودیم. باید زمان میگذشت تا آقای مطهری به این موضوع میرسید و آقای کاتوزیان و دکتر عباسپور که من الان آنها را نماینده مستقلی میدانم و امیدوارم از این جنس آدمها در مجلس نهم بیشتر پیدا شود.
*صحن مجلس هفتم بهتر از مجلس هشتم بود. مشکل مجلس هفتم به نظرم مشکل هیات رییسه مجلس بود، چون در مجلس هشتم هیاترییسه به مراتب قویتر بود و شأن مجلس را حفظ کرد، منتها صحن مجلس اشکال داشت، یعنی در مجلس عدهای بودند که افتخار میکردند وکیلالدوله هستند. اینها در واقع روح قانون اساسی را نفهمیده بودند یا وابسته به کانون بودند. در واقع اگر قرار بود از یک دستگاهی تحقیق و تفحص شود مثل رسانه ملی و قوهقضاییه، عدهای فقط به دلیل اینکه به آن جریان یا آن کانون خارج از مجلس آسیبی نخورد جلو این تحقیق و تفحص و سوال را میگرفتند. وقتی میگویم باید مستقل شود یعنی قطع نظر از هر گونه رفاقت و محبتی که قبلا بوده است. در واقع میخواهم بگویم این «رودربایستی» است. متاسفانه خیلی از نمایندههای ما وقتی ما میگوییم مستقل نیستند نه اینکه وابسته هستند بلکه دچار رودربایستی هستند؛ رودربایستی با وزرا، رییسجمهور، رییس قوهقضاییه، با روحانیت و... .
*حرفهایی که آقای مطهری میزند، یا دکتر افروغ میزند یا من میزنم سنجش آن حق است. سنجش اصلاحطلبی یا اصولگرایی نیست. ممکن است این حرفها را اصلاحطلبان هم بزنند و ممکن است خیلی از اصولگراها هم بزنند. پس شما نباید به من بگویید این حرفها را اصلاحطلبان میزدند و شما به اصلاحطلبان نزدیک شدید. من میدانم چه چیزی دارم میگویم
*رهبر انقلاب خودشان در سفر کرمانشاه میگویند که ولیفقیه حق ندارد و اجازه ندارد که در کار قوا دخالت کند. ولی اینها میگویند باید اجازه گرفت، میگویند برای هر طرحی باید رفت و از رهبری پرسید. اینها یک نوع تندروی است و تندرویهای دیگر هم وجود دارد. متاسفانه این صدا به نوعی دیگر از دولت هم شنیده میشود کسی که موافق من نیست، مخالف است. کسی که با من نیست علیه من است. این حرف معلوم است که مبنای عقلی ندارد. این حرف زشت است. ممکن است خیلیها با شما نباشند ولی علیه شما هم نباشند. من فکر میکنم مردم از این تندرویها عبور میکنند. من اختلاف اصولگرایان را مبنایی نمیدانم. چنانکه اختلاف خیلی از اصولگرا و خیلی از اصلاحطلبان را هم مبنایی نمیدانم
منبع:خبرآنلاین
|