جبهه ایستادگی و دغدغه‌های انتخاباتی
  7 اسفند 1390

 

جبهه ايستادگي، حاصل خرد جمعي و تفكر اصولي و انقلابي تعدادي از علاقهمندان به انقلاب اسلامي و نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران در دفاع از ارزشهاي اسلامي و اصولگرايي اسلامي است. پيشكسوتان در دفاعمقدس در اين جبهه حضور دارند. بعضي از شخصيتهاي سياسي و انقلابي نيز در اين جبهه هستند و 12 تشكل هم كه داراي شناسنامه از وزارت كشور هستند در اين جمع حضور دارند. ريشههاي اوليه اين تفكر بر ميگردد به چند سال اخير كه ما شاهد يك چرخشها و گرايشهاي ناصواب در اصولگرايي هستيم. حوادث و اتفاقاتي افتاد كه بهنام اصولگرايي بود اما با چارچوبها و شاخصهها و ضوابط اصولگرايي سازگاري نداشت و احساس ميشد كه ارزشهاي انقلاب اسلامي دارد مخدوش ميشود. لذا با الهام از اصول و مباني انقلاب اسلامي، موضوع ايستادگي بر اصول و ارزشها مورد تاكيد قرار گرفت. در واقع پيشاني اصلي اين جبهه را بهخودش اختصاص داد.
تجربه اين 30 سال هم نشان داده است كه ما در هر جا توانستهايم دفاع اصولي و ارزشي از مباني انقلاب داشته باشيم، كوتاه نياييم و بهصورت معقول و معتدل از اصول خودمان دفاع كنيم داراي توفيقاتي بودهايم و توانستهايم به اهداف و آرمان خودمان نزديك شويم. خوشبختانه در اين چند سال اخير هم شاهد بوديم كه اين تفكر و نگاه از طرف مقام معظم رهبري هم تاكيد شد و بارها صيانت از اصول و ارزشهاي انقلابي را مورد تاكيد قرار دادند. اين ثمره بالايي كه با بهاي بالايي، در دفاع از اين اصول دادهايم، مورد تاكيد ايشان بود كه هميشه بايد حفظ شود. بنابراين ميتوانيم اين را بگوييم كه جبهه ايستادگي ايران اسلامي، امروز نمايندگي و پرچمداري ميكند و جرياني است كه از اصولگرايي اسلامي ناب و اصولگرايي در خط امام(ره) و رهبري حضور دارند و دغدغه آنها حفظ انقلاب اسلامي و حفظ اصول انقلاب اسلامي است و با پرهيز از افراط و تفريط و با پرهيز از خود تفسيريها درباره اصول انقلاب اسلامي و مبارزه با كساني كه بهنام اصولگرايي، با ارزشها برخورد پاييندستي كردند و چهبسا سوءاستفاده كردند.
در اين چند سال كساني بهنام اصولگرايي آمدند و مردم به آنها اعتماد كردند ولي در عمل، برخلاف آن واقع شد. قانون را زير پا گذاشتند بهنام اصولگرايي. تبعيت از ولايت را انجام ندادند بهنام اصولگرايي. در خيلي جاها سلسله مراتب مربوط به نظام را زيرپا گذاشتند بهنام اصولگرايي. همه اينها هشداري بود براي اين جمع كه دور هم بنشينند و جبهه ايستادگي را تاسيس كنند و نمايندگي كنند اين قشر عظيمي را كه دغدغه دفاع از اصول انقلاب را دارند. اميدواريم خدا توفيق بدهد ما بتوانيم اين موضوع را كه به عنوان هدف ترسيم كردهايم، به آن نائل شويم. از اوايل امسال بود كه ما در جلسات شوراي عالي بحث ميكرديم كه بخواهيم اعلام حضور كنيم در سطح رسانهها و گروهها، يك نام معنادار و با مسمايي داشته باشیم. پيشنهادهاي مختلفي بود از طرف تشكلها و دوستان و نهايتا با همان اشارهاي كه به مباني مباحث داشتيم و ذهنيتي كه دوستان ما داشتند، اجماعي شد. يعني همه به توافق رسيدند كه بحث ايستادگي و مقاومت، بحث اصلي امروز ما در همه عرصهها است، با يك روحيه جهادي و جبهه اي و بسيجي و نستوهي. لذا اين نام را انتخاب كردند. ميتوانم بگويم كه تقريبا الان شش ماه ميشود كه ما در اين زمينه به توافق رسيديم و حدود چهار يا پنجماه است كه اعلام موجوديت كردهايم. اصطلاح«جبهه» در فرهنگ سياسي، در برگيرنده تعدادي از اين تشكلها و گروههايي است كه همگراييهايي با همديگر دارند. در عينحال ممكن است در بعضي از حوزهها و در بعضي از نگاهها و استراتژيهاي خودشان، اختلاف نظرهايي هم داشته باشند. اما ما منشوري را تدوين كرديم و همه اين منشور را امضا كردند. آنچه كه به عنوان اصول و شاخصهايي موردنظر جبهه ايستادگي مطرح شد، توسط همه اعضا پذيرفته شده است. شوراي عالي جبهه ايستادگي هم، تاكيد ندارد و الزام نميكند كه در همه امور و زمينهها، تشكلها بايد تابع جبهه ايستادگي باشند. در تصميماتي كه مربوط به بحثهاي ملي ميشود و مواردي كه مربوط به انقلاب اسلامي و ارزشها ميشود و اهداف بلندمدت و آرماني كه وجود دارد، همه مشترك هستند. اما در نحوه رفتار و در سليقههاي جزئي و در تاكتيكها و تكنيكهايي كه هر حزب و گروهي ممكن است داشته باشد، آنها هم در چارچوب اساسنامه خودشان ميتوانند فعاليت كنند.
بنابراين، عضويت در اين جبهه سياسي با فعاليت حزبي منافاتي ندارد و ضمن اينكه اين تشكلها ممكن است با همديگر، اختلاف نگرشهايي در بعضي از حوزههاي جزئي داشته باشند اما در حوزههاي كلان و اساسي، وحدت استراتژيك داشته باشند.
جبهه ايستادگي، يك نهاد فرا انتخاباتي است. يعني آرمان و رسالتي كه براي خودش دارد فرهنگي، اجتماعي، سياسي و علمي است و بهنظر ميرسد با توجه به ويژگيهاي جامعه ما و تودههاي مردم ما شايد اين ساختار، بيشتر يا بهتر جواب بدهد تا تشكيل يك حزب. لذا رويكرد تشكيل جبهه، بيشتر از اين جهت بوده است. در عين حال، منتفي نيست كه اگر بعدها اين تشكلها بخواهند با يك سامان و آرايشهاي جديد نقش آفريني كنند.
مهم اين است كه ما بتوانيم نيروهاي اصولي و انقلابي را تجميع كنيم حول محور اصول انقلاب و به يك كارآمدي و اثر بخشي بالايي برسيم. در حال حاضر، نظر ما اين است كه اين ساختار، بهتر و دقيقتر و چابكتر است و فراتر از تشكيلات جزئي جواب ميدهد. شوراي عالي جبهه ايستادگي، الان قريب به 20 نفر عضو دارد كه 15 نفر از آنها در واقع، موسسين اوليه بودهاند. بقيه اعضاي شوراي عالي هم با تقاضايي كه به شورا ميدهند و بعد از بررسيهاي اوليه به عضويت شوراي عالي در ميآيند و تعدادي هم در حال بررسي هستند. الان نيز به لحاظ گروههاي حقوقي و هم افراد حقيقي، متقاضياني را داريم كه كميته مربوط در اين رابطه بررسي ميكنند. نهايتا بعد از اظهار نظرهاي اوليه و بررسيهاي اوليه به صحن شوراي عالي جبهه ايستادگي ميآيد و در آنجا بحث ميشود و اگر به تصويب برسد، عضو شوراي عالي ميشود.
ما از يك طرف داريم كه امام(ره) ميفرمودند«مجلس عصاره الله اكبرهاي مردم است» و «مجلس در راس امور است». يكي از نمادهاي ارزشي حاكميت ما، مجلس است. قطعا فرايند تشكيل مجلس نيز بايد به همين شكل باشد و نحوه حضورش هم بايد به همين معنا باشد. افرادي هم كه ميخواهند در انتخابات شركت كنند بايد الزامات مربوط به اين ارزشها را حفظ كنند. اين اتفاقات حاكي از اين است كه دارد آن ارزشها زير پا گذاشته ميشود. الان برخي كانديداها دارند چندين يا چند صد ميليون تومان هزينه ميكند. اين هزينهها با حقوقي كه اين افراد ميگيرند قابل مقايسه نيست و همه اينها شائبه ايجاد ميكند و اين سوال مطرح ميشود كه به چه منظور دارند هزينه ميكنند. بعدها ميخواهند اين هزينهها را چگونه جبران كنند.
* دبیرکل جبهه ایستادگی ایران اسلامی

منبع:ویژه نامه ملت ما   

 

 
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.