تلویزیون سکوی پرش مجری2روزه پایداری
6 اسفند 1390 |
محمد مهربان/ یکی از راههای شهرت و بر سر زبان افتادن در کشور عزیز ما متاسفانه اهانت ، حمله و تهمت زدن به بزرگان و زحمت کشان است،...
وحید یامین پور ، چهره ی جنجالی رسانه ای و مجری سابق برنامه ی«دیروز ، امروز ، فردا» چندی قبل طی سخنانی در یک جمع دانشگاهی ، به بیان مطالب جالبی پرداخته و طی حمله به اشخاص مختلف اعم از برخی از مدیران کشور و مسئولان صدا و سیما به خیال خود پرده از رازهایی سر به مهر نیز برداشته است.
گذشته از اینکه بسیاری از سخنان یامین پور که مصداق تهمت ، افترا ، توهین و نشر اکاذیب است و قابلیت پیگرد در محاکم قضایی را دارد، اما توجه به سخنان جنجالی ایشان در ذهن مخاطب سوالاتی را بر می انگیزد که خوب است جناب ایشان _ در صورتی که اشتغال به افشاگری فرصتی هم برایشان باقی گذاشته باشد! _ به این سئوالات پاسخ دهند .
سوال اولی که ذهن هر خواننده ای را بلافاصله به خود مشغول می کند اینست که مگر نه اینکه به قول جناب یامین پور ایشان ده سال است که از نزدیک با صدا و سیما و مدیران آن آشناست و مگر نه اینکه بدنه ی سازمان پر از افراد سکولار و طیف متزلزل دینی و عقیدتی است پس چرا ایشان با پذیرفتن اجرای برنامه ای تلویزیونی ، ننگ فعالیت در این سازمان را به خود هموار کرده است؟!
مگر نه اینست که در روایات دینی آمده که مومن نباید کاری کند و جایی رود که در مظان اتهام قرار بگیرد؟ چگونه است که این فرد بسیار پاک و منزه از هر آلودگی حاضر شده علیرغم اطلاع از ماهیت مدیران و کارکنان سازمان ، به همکاری خود با این مجموعه ادامه دهد؟! و تازه این سوال مطرح می شود که چرا تا پیش از خروج یا اخراج ایشان از سازمان و قطع همکاری ، جهت اطلاع ملت مظلوم ایران از ماهیت رسانه ی ملی ، به این افشاگری ها و انتقادات بسیار مستند و دقیق ! نپرداخته است؟
آیا خدای ناکرده ، چرب و شیرین و منافع اجرای برنامه ی زنده در پر بیننده ترین ساعات تلویزیون ایشان را فریفته و وادار به سکوت در برابر این همه فجایع! کرده بوده است؟ یا اینکه در زمان حضور ایشان همه چیز در شرایط گل و بلبل بوده و بلافاصله بعد از پایان کار ایشان در صدا و سیما ، به ناگاه پرده ها از جلوی چشمشان فرو افتاده و واقعیت های تلخ را مشاهده کرده اند ؟ و یا شاید هم تنها نقطه ی قوت صدا و سیما اجرای ایشان در برنامه ی دیروز ، امروز ، فردا بوده و بلافاصله بعد از قطع همکاری ، صدا و سیما به ویرانه ای یا خانه ای برای فراماسونر ها تبدیل شده است؟!
اگر مطابق فرمایشات ایشان ، شبکه های قدرتمند فراماسونری در صدا و سیما ، قادر به عزل و نصب افراد هستند ، آیا برای آنها بهتر نبود که به جای بیرون کردن ایشان ، به عنوان نمونه به دفع و اخراج دست اندرکاران برنامه ای مانند راز آرماگدون اقدام کنند؟! برنامه ای که در دهها قسمت به جریان فراماسونری حمله کرده است و به نقد آن پرداخته است؟! بدون تعارف باید گفت اگر چنانچه توصیفات یامین پور از صدا و سیما و نحوه ی اداره ی آن راست و مستند باشد ایشان که به حمدالله دارای مراتب بالای تقوا و پاکدستی است باید کلیه ی دستمزدها و دریافتی های خود از سازمان را تا ریال آخر پس بدهد زیرا بدون شک این پول شبهه ناک است و بسیار بد است که ایشان زندگی خانوادگی خود را با اینچنین پول های آلوده ای اداره کند!!
سوال دیگری که به ذهن هر شنونده ی کنجکاوی راه می یابد اینست که تنها شخص به اصطلاح حزب اللهی موجود در رسانه جناب یامین پور هستند؟ آیا ایشان نماد و متر و معیار حزب اللهی گری در کشور است که همه چیز و همه کس را با خود قیاس می کند و در پایان محاکمه ای که به را انداخته ، از پیش قاضی ( که شخص شخیص خودشان است !) راضی بر می گردد؟ آیا ایشان به چشم برزخی مجهز است که مسائلی که از چشم بالاترین مدیران نظام و شورای نظارت بر صدا و سیما و سایر دستگاه های نظارتی و امنیتی پنهان مانده را فقط و فقط ایشان می تواند مشاهده کند؟!
اگر شخصی ضد انقلاب یا یکی از افراد اپوزیسیون نظام چنین اظهاراتی می کرد جای تعجب نداشت اما وقتی شخصی که کباده ی دفاع از نظام و اسلام و ولایت را به دوش می کشد اینچنین بی پروا دستگاه زیر نظر مستقیم بالاترین رده ی نظام را زیر سوال می برد و صراحتا و عملا آن را دستگاهی در خدمت ضد انقلاب معرفی کند ، چه فکری در اذهان ایجاد می شود؟! و آیا این شبهه نباید به وجود بیاید که لبه ی تیز تیغ این انتقادات و تهمت ها ی ایشان ، متوجه همان افراد و دستگاههایی است که ایشان مدعی ذوب شدگی و دفاع از آنهاست؟!
از همه جالب تر و در عین حال تلخ تر ، بیان طعنه وار و تمسخر آمیز ایشان درباره ی برخی از شهرها و نقاط پر افتخار کشور ماست. تعبیری مانند (بازی فوتبال فشنگ سازی بوشهر و بندر چموشک مارسی) !! تا چه حد نشانه ای از ادب و احترام به هموطنان عزیزمان است؟ آیا اینچنین تعبیراتی از کسی که خود را معیار غایی و نهایی حزب اللهی بودن می داند پسندیده است؟ آیا یک هموطن قانع، مظلوم و سرافراز بوشهری حق ندارد که نسبت به اینچنین ادبیاتی واکنش نشان دهد و درصد اخلاقی بودن گفتار و رفتار آن جناب را به چالش بکشد؟ البته اگر به یاد بیاوریم که یکی از راههای شهرت و بر سر زبان افتادن در کشور عزیز ما متاسفانه اهانت ، حمله و تهمت زدن به بزرگان و زحمت کشان است، می توانیم تا حدی دلیل و علت العلل این گونه اظهارات را دریابیم. اظهاراتی که بیش از هر چیز شنونده را به یاد داستان برادر حاتم طایی! می اندازد.
اینها را نگفتم به معنی دفاع از عملکرد سازمان صداوسیما که یقیناً سازمان مذکور بی عیب نیست و نقدهایی هم به آن وارد است اما خواستم یادآوری کنم وقتی رفتار و گفتارمان از اعتدال و انصاف خارج می شود حتی می توانیم تا اندازه وحید یامین پور بی منطق و غیرعادلانه قضاوت کنیم.
از طرف دیگر عزت اله ضرغامی نیز باید مراقب باشد تا افرادی برای اجرای برنامه ها انتخاب شوند که ظرفیت تحمل بار سنگین شهرت را داشته باشند تا زمانی که به هر دلیل از برنامه ها کنار گذاشته می شوند دنیا و آخرت خود را به بهای بی ارزشی نفروشند.
منبع:آتی نیوز
|