عباسپور: شوراي نگهبان در نظارت بر انتخابات نقشي بيبديل دارد
  25 بهمن 1390

 

به گزارش گروه دريافت خبرخبرگزاري خانه ملت؛علي مطهري،علي عباسپور و حميدرضا كاتوزيان موسسين اين فهرست انتخاباتي بودند كه هنوز نهايي نشده است. با گذشت چند روز از اعلام موجوديت اين فهرست، عليرضا زاكاني عضو جبهه متحد اصولگرايان در اظهاراتي اعلام كرد كه ليستهاي متعدد اصولگرايان به منزله پهن كردن فرش قرمز براي جريانهاي فتنه و انحراف است. اين در حالي است كه جبهه پايداري و جبهه بيداري اسلامي پيش از «صداي ملت» ليست انتخاباتي خود را ارائه داده بودند. اين موضوع را با عباسپور كه در ميان گذاشتيم از معيارهاي جبهه متحد اصولگرايان براي انتخاب نامزدهايش سخن گفت كه به جز «مقبوليت» معيار مشخص ديگري مطرح نشده است. او به استناد همين يك مقوله گفت: مگر نميگويند ما «مقبول» نيستيم و براي همين هم در ليست جبهه متحد اساميما را نياوردند، پس چرا نگران حضور و رقابت «صداي ملت» هستند؟
مشروح گفتوگو خبرآنلاين با اين نماينده تهران كه با مدرك دكتراي هستهاي رئيس كميسيون آموزش و تحقيقات مجالس هفتم و هشتم بوده و هست در ادامه مي آيد:
در ابتداي تشكيل جبهه متحد اصولگرايان، اميدواري بسياري نسبت به جامعيت ليست نهايي اين جبهه و گستردگي چتر اصولگرايي وجود داشت. اكنون كه اين ليست ارائه شده است،به نظرتان چه ميزان از آن انتظارها برآورده شده است؟
ما در ابتداي تشكيل جبهه متحد اصولگرايان، خيلي از آن استقبال كرديم. بويژه از حضور شخصيتي چون آيتالله مهدويكني كه حاضر شدند در صحنه انتخابات حضور يابند. تاكيد ما هم بر اين بود كه اصولگرايان بايد با يك ليست انتخاباتي وارد صحنه انتخابات شوند. بويژه در مقطعي كه حضور اصلاحطلبان در ترديد بود و پيشبيني مي شد آنها هم حضور پررنگي داشته باشند، تاكيد بر اجماع اصولگرايان بيشتر بود.
اما از همان ابتدا، بخشي از اصولگراها كه از دولت حمايت ميكنند و در مجلس هم نمايندگاني دارند، بحثهايي را مطرح كردند كه عملا ۸+۷ تبديل به ۶+۷ شد. آنها كه بعدها در قالب «جبهه پايداري» خودشان را معرفي كردند، بحثهايي را مطرح مي كردند كه بعدها از سوي اضلاع ديگر جبهه متحد و گروههاي ديگر در اين جبهه مورد طرح قرار ميگرفت. مثلا اينكه چرا نمايندگان آقايان قاليباف و لاريجاني بايد در اين جبهه حضور داشته باشند و. . . .
چه گروههايي در جبهه متحد اصولگرايان مواضع جبهه پايداري را دنبال مي كردند؟
مايل نيستم در اين مقطع اسمي از شخص يا گروهي ببرم. فقط ميخواهم بگويم كه اعتراضات جبهه پايداري به تصميمات جبهه متحد اصولگرايان، در ۶+۷ مطرح ميشد. در حاليكه تلاش آيتالله مهدويكني بر گستردگي چتر اصولگرايي بود تا همه اصولگراها در اين جبهه نماينده و حضور داشته باشند.
اما حقيقت اين است كه اعتراضات از ابتدا و در بطن اصولگرايان به جبهه متحد، گسترده بود. از ابتدا در نحوه تقسيم كار و در مورد روشي كه بايد در پيش گرفت، نهايتا نامزدهاي اصولگرايان را در ليست تعيين كنند؛ اين اعتراض وجود داشت تا زماني كه ليست نهايي نيز اعلام شد.
جبهه پيروان خط امام و رهبري كه در دوره هاي ديگر هم پرچمدار وحدت ميان اصولگرايان بود، ميكوشيد وحدت حداكثري را در توافقات در پيش بگيرد و تلاشش بر اين بود كه اين چتر اصولگرايي گستردگياش را حفظ كند. اما نهايتا در ليستي كه ارائه شد، - اگر از تعداد نامزدهايي كه قرار بود جامعه روحانيت مبارز و جامعه مدرسين معرفي كنند بگذريم- فقط شش نفر از نامزدهاي جبهه پيروان حضور دارند. حدود دو نفر از اين ليست از سوي آقاي قاليباف حمايت ميشوند و بقيه نامزدها از سوي ديگر گروههاي عضو جبهه متحد معرفي شدهاند. حتي يك نامزد از ديدگاه نزديك به آقاي لاريجاني هم در اين ليست حضور ندارد. اين نشان ميدهد كه توازن ميان نيروها و گستردگي چتر اصولگرايي حفظ نشده و ليست جبهه متحد نميتواند همه ديدگاههاي اصولگرايي را نمايندگي كند. فكر ميكنم ۶+۷ كه قرار بود ۸+۷ باشد، نتوانست به نقطه نظراتش برسد و همان نگراني كه در تقسيم وظايف از ابتدا وجود داشت، در اينجا نيز خودش را نشان داد.
آقاي كاتوزيان در مصاحبهاي كه مدتها پيش با خبرآنلاين داشتند گفتند كه شما و ايشان اگرچه عضويت حزبي نداريد اما با توصيه آقاي لاريجاني و به عنوان دو نامزد جبهه پيروان خط امام و رهبري در ليست جبهه متحد اصولگرايان در آستانه انتخابات مجلس هشتم قرار گرفتيد. چه شد كه اينبار اين اتفاق نيفتاد؟
به نظر ميرسد كه جبهه پيروان در معرفي نامزدهايش به جبهه متحد اصولگرايان مشكل داشت. اخيرا هم كه در جلسهاي در جبهه پيروان حضور داشتيم، اعضاي تشكيل دهنده اين جبهه، شديدا نسبت به حضور كمرنگ جبهه پيروان در ليست جبهه متحد معترض بودند.
يعني جبهه پيروان ميخواست از نامزدي دوباره شما حمايت كند، اما جبهه متحد نپذيرفت؟
در همه ادوار گذشته انتخابات مجلس، من از طريق جبهه پيروان خط امام و رهبري در ليست اصولگرايان با هر اسمي اعم از جبهه متحد و يا . . . حضور مييافتم. در انتخابات مجلس هشتم هم از همين طريق وارد جبهه متحد اصولگرايان شدم و وقتي با كم لطفي برخي دوستان مواجه شدم، حمايت آقاي لاريجاني سبب شد تا نامم را در ليست نهايي قرار دهند. اينبار هم من از سوي جبهه پيروان به جبهه متحد اصولگرايان معرفي شدم و از سوي آقاي لاريجاني هم مورد حمايت بودم ولي بحث اينطور پيش رفت كه صداي جبهه پيروان، كمرنگ شنيده شد و در عوض فرياد آنها كه از ابتدا ميگفتند چه نيازي به حضور نمايندگاني از سوي لاريجاني و قاليباف هست، بيشتر شنيده شد.
شما در جريان هستيد كه آقاي لاريجاني چه كساني را به جبهه متحد اصولگرايان معرفي كردند و دليل عدم پذيرفتنشان از سوي اين جبهه چيست؟
نه من مطلع نيستم.
در حال حاضر علاوه بر ليست جبهه متحد اصولگرايان، ليست جبهه پايداري و بصيرت و بيداري اسلامي هم ارائه شده و ليست جبهه منتقدان ليست چهارم است. فكر نميكنيد تعدد ليستهاي انتخاباتي منجر به شكستن آراي اصولگرايان شود؟
اتفاقا جبهه منتقدان دولت يا ليست «صداي ملت»، بيش از همه علاقمند به وحدت اصولگرايان بود. جلوتر از ساير دوستان هماهنگيهايي را با آقايان مطهري و كاتوزيان با ديگر اصولگرايان داشتيم و تلاشمان بر اين بود كه تامل و تعامل بيشتري در مورد تصميمات جبهه متحد اصولگرايان داشته باشيم، همه تلاش ما براي اتحاد كامل بود. وقتي اين تلاشها و تلاشهاي آقاي لاريجاني به نتيجه نرسيد، ما كه طالب يك انتخابات گسترده هستيم، تصميم به حضور در عرصه رقابت انتخابات گرفتيم. همانطور كه مقام معظم رهبري تاكيد كردند، ما به دنبال يك رقابت جدي با حاكم بودن اخلاق اسلامي هستيم.
همانطور كه گفتم، با تصميم گيري نهايي جبهه متحد و ليستي كه از سوي آن ارائه شد، اين جبهه نماينده گروه محدودي از اصولگرايان است. به همين دليل ما تفكرمان را به عنوان منتقدان دولت، در چارچوب ليست «صداي ملت» اعلام كرديم و وارد عرصه انتخابات شديم. چون معتقديم كه رقابت جدي براي حضور گسترده مردم بايد شكل بگيرد. آنچه براي ما مهم است، شركت گسترده مردم است نه اينكه ليستي ارائه شود يا نشود.
يكي از اختلاف نظرهاي جبهه متحد و جبهه پايداري بر سر قرائت از مواضع رهبر انقلاب در نوع اتحاد بود. تاكيد آيتالله مهدويكني بر اين نكته بود كه نظر وليفقيه بر وحدت كامل است اما جبهه پايداري با اين قرائت كه ميان وحدت فلسفي و وحدت سياسي تفاوت وجود دارد، زير بار چنين وحدتي نرفت. جبهه منتقدان دولت چه نسبتي با نظريات رهبر انقلاب دارد؟ يكي از كاربران خبرآنلاين مشخصا پرسيده است كه شما چقدر خودتان را ولايت مدار ميدانيد؟
ما كاملا در چارچوب قانون اساسي، اهداف انقلاب و اصل ولايت مطلقه فقيه و ولايت مداري حركت ميكنيم و اگر بيش از گروههاي ديگر فرمايشات رهبري را فصلالخطاب ندانيم، كمتر از ديگران هم نيستيم. ما فرمايشات رهبري را در همه امور فصلالخطاب مي دانيم و در عمل هم اين را نشان داديم. اين حرف ما شعار نيست. من در چندين دوره نماينده مجلس بودم،آقاي كاتوزيان هم دو دوره در مجلس بودند و آقاي مطهري هم يك دوره نماينده بودند. ما دقيقا بر اساس نقطه نظرات رهبري حركت ميكنيم و اعتقادي اصولي به روحانيت داريم.
اتفاقا ما در جبهه منتقدان دولت - صداي ملت - ارادتمان به روحانيت بيش از هر گروه ديگري است. ما معتقديم روحانيت نقش و ركن اساسي در نهضتهاي پيشرو براي براندازي رژيم شاهنشاهي داشته و با فتواي تنباكو و حركت پررنگ آيتالله كاشاني به اهداف بزرگي دست يافتيم. ما بر اين باوريم كه كمرنگ شدن نقش آيتالله كاشاني از اسباب شكست دولت و قدرت يافتن رژيم رضاخاني در آن مقطع بود. نقش امام(ره) در پيروزي انقلاب و پافشاري و همت ايشان در سرنگوني رژيم شاهنشاهي و نقش مراجع بزرگ تقليد ما (آيتالله مكارم شيرازي، جوادي آملي و مهدويكني و . . . ) و مقام معظم رهبري به عنوان اركان اساسي در حركت صحيح انقلاب غيرقابل انكار است. از همين رو است كه ما خودمان را در مسير مستقيم و تحت وليامري رهبري ميدانيم.
ليست جبهه بيداري اسلامي كه نزديك به آقاي صدر است، نزديكي بسياري به ليست جبهه پايداري داشت. ليست جبهه منتقدان دولت، چقدر با ديگر ليستها همپوشاني خواهد داشت؟
هنوز در مورد ليست نهايي خود در تهران تصميم نهايي را نگرفتهايم. اما تلاشمان اين است كه بتوانيم ليستي ارائه دهيم كه منتقدان دولت را در آن بگنجانيم. البته تاكيد داريم كه همپوشاني ليست ما با ديگران در حداقل باشد. شرط عدم حضور توامان در ديگر ليستها را هم نداريم.
يكي از كاربران ما پرسيده است كه «صداي ملت» در چهار سال گذشته كجا بود كه يكباره در فصل انتخابات مجلس نهم، سر برآورده است؟
قويترين اعتراضات در مجلس هشتم را من و آقايان مطهري و كاتوزيان در اين چهار سال داشتيم؛ اعتراضاتي كه صداي ملت بود. نظير اعتراض به اجراي ناصحيح هدفمندسازي يارانهها و نحوه خصوصي سازيهاي صورت گرفته از سوي دولت، انحلال شوراها و . . . . ما همواره مواضع شفافي نسبت به عدم قانونگرايي و قانونگريزي بسيار آن داشته و داريم. حتي نسبت به اينكه تفكرات دولت در مسائل سياسي منطبق با كليات تفكر نظام نيست و بعضا زاويههاي تندي با نقطه نظرات رهبري انقلاب دارد هم موضع گيري كردهايم. از همه مهمتر دنبال كردن سوالي بود كه به جد پيگيري كرديم تا رئيسجمهور را به مجلس فرا بخوانيم. همانطور كه مي دانيد طرح اين سوال با فراز و نشيبهاي بسياري روبرو بود ولي بالاخره ما توانستيم اين تابو را بشكانيم و از رئيس جمهور سوال كنيم. اگر قرار باشد كسي صداي ملت را فرياد كرده باشد، قطعا ما اين كار را كردهايم.
آقاي زاكاني چند روز پيش گفتهاند كه تعدد ليستهاي انتخاباتي اصولگرايان به منزله پهن كردن فرش قرمز براي جريان فتنه و انحراف است. اين ميتواند شامل حال جبهه تازه تاسيس شما هم بشود. نظرتان چيست؟
به نظرم اين نوع اظهارنظرها نوعي بداخلاقي انتخاباتي است. اينكه هر كسي را كه «با ما» نباشد را «بر خودمان» بدانيم و برچسب ضد انقلاب و ضد نظام به آنها بزنيم، صحيح نيست. رهبر معظم انقلاب بارها در رهنمودهايشان بر برگزاري يك انتخابات جدي و اخلاق مدار تاكيد كردهاند.
دوستان در جبهه متحد اصولگرايان، محور انتخاب نامزدها را «مقبوليت» آنها و يكسري معيارهايي اعلام كردند كه ما هنوز هم نميدانيم اين معيارها چيست و بر اساس چه معياري برخي افراد در ليست نهايي اين جبهه قرار گرفتند و آنها چه مزايايي به نسبت ديگراني داشتند كه در ليست نيستند. اگر ما به زعم اين آقايان «مقبول» نيستيم، پس نبايد هم نگران حضور ما در انتخابات باشند.
آنچه كه براي ما اهميت دارد، برگزاري انتخاباتي گسترده و جدي به فرموده رهبري انقلاب است. همانطور كه گفتم، طيف اصولگرايي هم طيف گستردهاي است ولي اگر نامزدهاي جامعتين را از ليست جبهه متحد كنار بگذاريم، ۷۰ درصد اعضاي اين ليست متعلق به يك ضلع است! چطور ميتوانيم اين ليست را يك ليست كامل بدانيم؟ مردم و اصولگرايان انتظار دارند كه نمايندگانشان فعالانه در انتخابات باشند. ما هم براي پاسخ به تقاضاي آنها در عرصه ماندهايم. حضور فعال در انتخابات، طلب ميكند كه نمايندگاني با تفكر نزديك با هم، ليستهاي مشترك ارائه دهند.
به نظرتان ليست جبهه منتقدان دولت، چقدر شانس پيروزي دارد؟
ترجيح ميدهم به اين سوال پاسخ ندهم.
آقاي مطهري پيروزي اين ليست را منوط به حضور پررنگ مردم تهران در انتخابات دانسته بودند. شما چطور؟
همان نظر آقايي مطهري از جانب ما كافي است.
ميزان مشاركت مردم در اين دور از انتخابات را چگونه تصور ميكنيد؟
مردم ما نشان دادهاند كه در آخرين زمانها تصميم ميگيرند. ما ملتي هستيم كه رفتار سياسياش پيچيده است و همين عامل هم كشورهاي غربي را در تخمين رفتارهاي انتخاباتي و سياسي ما گمراه ميكند. از همين رو، الان نميتوانم پيش بيني خاصي بكنم. البته برآورد كلي اين است كه حضور مردم در حوزههاي كوچك وشهرستان ها بالا است، اما در مراكز استانها نسبت به شهرهاي كوچك، ميزان مشاركت پايينتر است. اما اينكه ميزان مشاركت عمومي چه ميزان خواهد بود، قابل پيش بيني نيست. همين تنوع حضور نامزدها از همه تفكرات سياسي در چارچوب انقلاب و قانون اساسي، رقابت جدي و سالم آنها، نقش رسانه ها در آگاهي بخشي به مردم و . . . ميتواند بر ميزان مشاركت بيافزايد.
در سوالات متعدد كاربران خبرآنلاين، درباره وظايف نظارتي مجلس سوال شده است. به نظرتان مجلس چقدر در انجام اين وظايف موفق بوده و متقابلا با چه تنگناها و فشارهايي روبرو بوده است؟
مجلس داراي جايگاهي است كه از تخصص بالايي بايد برخوردار باشد. درست است كه نمايندهها ميتوانند از كارشناسان زبده بهره بگيرند، اما بايد بتوانند نظرات كارشناسان را كنار هم قرار داده و به نتيجه برسند. از اين رو هر نماينده بايد شخصا متخصص و هوشمند باشد تا بتواند در انجام وظايف نظارتي خود موفق عمل كند.
نظارت بر يك دستگاه تخصصي، امري پيچيده است. با بكارگيري كارشناسان زبده با نظرهاي مختلفي كه ارائه ميدهند، اين ضرورت را ايجاب ميكند كه نماينده شخصا بتواند عملكرد دستگاهها را بررسي كرده و درباره آن قضاوت كند. نماينده بايد خودش را در مقابل خدا و مردم و مقام معظم رهبري مسئول بداند و با اين مسئوليت، ابعاد نظارتي را در پيش بگيرد.
وقتي نمايندهاي به نكات منفي درباره عملكرد دستگاهي ميرسد، مكانيزمهاي مختلفي عليه او فعال ميشود تا وظيفه نظارتي آن نماينده به نتيجه نرسد. از پيشنهادهاي مستقيم و غيرمستقيم، مادي و معنوي گرفته تا فشارهاي مختلفي كه به او وارد مي شود تا از اين كاردست بردارد. اما نماينده بايد بر اساس قسمي كه خورده، از حقوق مردم دفاع كند. به نظر من هرچه مجلس به اين سمت حركت كند، ميتواند مطلوبتر از اختيارات قانوني خود استفاده كند و اقتدار مجلس را حفظ نمايد.
نفرموديد كه نظارت در مجلس هشتم چگونه بود؟
در اين دوره از مجلس با دولتي طرف بوديم كه قانونگريزترين دولت بعد از انقلاب بود. اين دولت، نظرات قانوني شوراي نگهبان، قوه مقننه و مجمع تشخيص مصلحت نظام را زير سوال ميبرد و از مكانيزمهايي كه مطلوب نميدانيم، تلاش ميكرد كه قوانين را دور بزند. با اين حال مجلس هشتم عملكرد قابل قبولي در بعد نظارتي داشت.
به خاطر چه اقداماتي در مجلس هشتم، رويكرد نظارتي آن را «قابل قبول» ميناميد؟
به خاطر پيگيري بحث «طرح سوال از رئيس جمهور». همانطور كه مي دانيد ما فقط در مجلس اول، شاهد استيضاح رئيسجمهور، راي به عدم كفايت سياسي و عزل وي بوديم. پس از آن هرگونه تلاشي براي سوال از رئيسجمهور محكوم به شكست بود تا اينكه بالاخره در مجلس هشتم، اين اتفاق افتاد. البته مجلس هشتم، مباحث جدياي راجع به عدم التزام دولت به اجراي قانون را نيز پيگيري كرد و از اين بابت هم نمره خوبي ميگيرد.
با چنين پشتوانه قابل قبولي در مجلس هشتم، رويكرد نظارتي مجلس نهم را چطور ميبينيد؟
اين يك الزام براي پيشرفت نظام ما است كه مجلس بعدي در تمامي ابعاد از جمله بعد عملكرد نظارتياش قويتر از مجلس فعلي باشد. در كشورهاي پيشرفته با استاندارهاي فكري و فرهنگي خودشان، به همين سياق به سوي تشكيل مجلسي قوي ميروند. ما در قانون اساسيمان، مقتدرترين مجلس را داريم اما اين اقتدار بايد به كار گرفته شود. اگر اين اقتدار به كار گرفته شود، خواهيم ديد كه مسير حركت كشور ما ميتواند مطلوبتر باشد.
مثلا اگر همچون برخي كشورها، دولت خودش را در نابساماني وضع اقتصادي كشور پاسخگو بداند و مجلس قاطعانه برخورد كند، ديگر شاهد اينقدر بي تفاوتي نسبت به وضع اقتصادمان نخواهيم بود كه ارزش پول ملي ما ظرف چند روز به نصف كاهش يابد! برخوردهاي نظارتي است كه دولت را ملزم به عملكرد برنامه ريزي شده و حركت بر اساس قانون ميكند تا اگر اشكالي در قانون مي بيند، خودسرانه اقدام به عدم اجراي آن نكند و تغيير قانون را از مجلس طلب كند و مجلس با دلايلي كه ميشنود به اصلاح قانون بپردازد. اين رويكردهاست كه پيشرفت كشور ما را تضمين ميكند. اميدواريم مجلس نهم، كاستيهاي دورههاي قبل را نداشته باشد.
از ماهها پيش نگرانيهاي درباره حضور جريان انحرافي در انتخابات و استفاده آنها از امكانات دولتي مطرح بود. اين نگراني ها را چقدر جدي ميدانيد؟
در ماههاي قبل بحثهاي نگران كنندهاي مطرح بود. مدام اخباري ميآمد كه جرياني تحت عنوان «انحرافي» حركتهاي گستردهاي را در پيش گرفته است. فكر ميكنم كه نقش شوراي نگهبان در نظارت بر انتخابات نقشي بيبديل دارد. ضمن تاييد اينكه شوراي نگهبان بايد سعه صدر گستردهاي داشته باشد تا كساني كه شرايط نامزدي را در خودشان ميبينند در عرصه حضور داشته باشند؛ بايد دقت لازم را هم داشته باشند تا از كساني كه خوابهاي نامطلوبي براي تصرف مجلس، در راستاي اهداف و اميالشان ديدهاند، جلوگيري كند.
در همه مراحل برگزاري انتخابات، شوراي نگهبان ناظر است. حتي در زمينه تبليغات انتخاباتي و بودجه آن، شوراي نگهبان ناظر است. ما يك كشور اسلامي هستيم و اخلاق اسلامي بر انتخابات ما حاكم است. تبليغات انتخاباتي بايد در حدي باشد كه نامزدها خودشان را معرفي كنند. اميدوارم كشور به سمتي نرود كه پول، حرف اصلي رادر انتخابات بزند و خريد و فروش راي در كشور را شاهد باشيم. اميدوارم هيچوقت چنين چيزي را حاكم بر انتخابات نبينيم واخلاق اسلامي واقعا حاكم بر انتخابات باشد.
پيش از اين يكي از افرادي كه تحت عنوان چهرههاي نزديك به جريان انحرافي شناخته ميشد، از برنامه اين جريان براي كسب ۱۵۰ كرسي در مجلس نهم سخن گفته بود. فكر ميكنيد اين آرزوي آنها محقق شود؟
ايدهاي در اينباره ندارم ولي آرزو دارم كه هيچ كرسياي به آنها نرسد. نمايندگاني كه به مجلس ميرسند نبايد وامدار گروه خاصي باشند و بايد تنها در مقابل مردم و خون شهدا و ثمره زندگي حضرت امام و رهنمودهاي رهبري، پاسخگو باشند و احساس مسئوليت كنند.
كرسيهاي در اختيار اصلاح طلبان را چقدر ميدانيد؟
به استناد احساساتم كه نميتوانم آمار بدهم!
پيشبينيتان از آرايش گروههاي سياسي در مجلس نهم چيست؟ فكر ميكنيد چه گروههايي فراكسيون اكثريت يا اقليت را تشكيل بدهند؟
من معتقدم كه در مجلس هشتم، يك فراكسيون اكثريت به معني واقعي كلمه نداشتيم. فراكسيون اصولگرايان اگر چه عنوان «اكثريت» داشت اما يك فراكسيون تجزيه شده بود و هيچ گاه در موارد كليدي و مهم به تصميم قاطع با اتفاق آرا نرسيد. نمونهاش همينكه در هر دوره از عملكرد چهار ساله اين فراكسيون، شديدا عليه آقاي لاريجاني كه رئيس فراكسيون بود، تبليغات ميشد. تشتت آرا بسياري هم ميان اعضا حاكم بود.
بر همين اساس در مجلس نهم هم شايد نتوان تركيب نمايندگان مجلس را تقسيم به اكثريت و اقليت كرد. همانطور كه الان هم در صحنه انتخابات، يك جبهه نميتواند كليت اصولگرايي را نمايندگي كند و شاهد حضور ليستهاي متعدد با تفكرات متعدديم، در مجلس نهم هم نميتوان فراكسيون اصولگرايان را ولو اينكه پرتعدادترين فراكسيون هم باشد، اكثريت بناميم. چون باز هم داراي تشتت آرا خواهد بود و گروههاي مختلفي در آن حضور خواهند داشت.
چون پيشبينياي از وزن گروههاي شركت كننده در انتخابات و احتمال پيروزي آنها ندارم، نميتوانم بگويم كه اقليت مجلس بعد چقدر مقتدر خواهد بود و فراكسيوني قوي تشكيل خواهد داد يا نه؟

منبع:خانه ملت   

 

 
استفاده از مطالب با ذکر منبع مجاز می باشد.