'قرارگاه عمار' در بیانیهای تأکید کرد؛ مردم در انتخابات پیشرو، آگاهانه پیچ بیتأثیر ساختن فتنه 88 را با عدم رأی به جریان غیراصولگرا تکمیل میکنند و رقابت سالم بین دو گروه اصلی اصولگرا را اجرا مینمایند تا از این طریق، آرایش سیاسی اصولگرا - آرامانگرا جایگزین آرایش سیاسی قبلی گردد
6 اسفند 1390 |
به گزارش «نسیم»، قرارگاه عمار به مناسبت برگزاری نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بیانیهای منتشر کرد.
در بخشهایی از این بیانیه ابراز عقیده شده است: نهمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در وضعیتی برگزار میشود که فضای سیاسی کشور از پیچ تاثیر فتنه 88 به خوبی عبور کرده است و طی آن حماسه 9 دی 88 و حضور فزاینده مردم در سیوسومین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی را نسبت به سالهای گذشته تجربه کرده و ضمن آن حلقه انحرافی نیز توسط مردم شناسایی شده است.
در این میان آرایش سیاسی جناحها و گروهها در انتخابات 12 اسفند، میتواند نقطه عطفی در تعاملات سیاسی آتی محسوب گردد، به طوری که فضای گفتمان دوقطبی پیشین به فضای گفتمانی منعطفی تبدیل گردد.
بر همین اساس اگر انتخابات با مشارکتی پرشور، رقابتی، سالم و در امنیتی کامل برگزار گردد، مجلس آتی، مجلسی کارآمد و در تراز انقلاب اسلامی خواهد بود. این مجلس میتواند از یک سو ظرفیت و پتانسیل لازم را برای اجرای الزامات دهه چهارم انقلاب اسلامی فراهم آورد و از سوی دیگر شیب افول امریکا را از درون و در پارادایم بیداری اسلامی منطقه تشدید نموده و آن را بسوی فروپاشی سوق دهد.
از این رو قرارگاه عمار با طرح آرایش سیاسی دو جریان اصولگرا و غیراصولگرا به تبیین چگونگی رقابت میان جریانهای اصولگرا میپردازد تا در این فرآیند، رقابت سالم اصولگرا - آرمانگرا جایگزین مدل اصولگرا - غیراصولگرا گردد؛ سپس به ارائه شاخصهای نماینده اصلح میپردازد تا امکان اجرای اهداف بالا عملی گردد.
الف- آرایش سیاسی جریانهای غیر اصولگرا:
پس از پایان دوران رقابت مجالس اول و دوم که طی آن جریان غیراصولگرا به رهبری نهضت به اصطلاح آزادی، به دلیل همکاری با دشمن بیرونی از صحنه رقابت کنار رفت، دوران رقابت سالم در مجلس سوم میان روحانیت مبارز و روحانیون مبارز و گروههای همسو با هر دو طرف امکانپذیر شد. در این میان افراد و گروههای وابسته به نهضت آزادی با نفوذ خود تلاش کردند، رقابت را تعارضآمیز جلوه دهند تا با تولید شکاف میان دوطرف، امکان تأثیرگذاری دشمن را فراهم آورند. این وضعیت به طور کم و بیش توسط جریان موسوم به خط امام، سپس توسط گروههای 18گانه موسوم به گروههای دوم خرداد در سال 1376 و در مرحله بعد توسط مدعیان اصلاحطلبی در دیگر انتخابات نیز ادامه داشت تا اوج آن در انتخابات ریاست جمهوری دهم تبدیل به فتنهای 8 ماهه گردید.
صادر کنندگان این بیانیه همچنین معتقدند: استراتژی جدید جریان غیراصولگرا مبنی بر کاهش مشارکت مردم در انتخابات مجلس نهم است. این استراتژی چند وجه را دنبال میکند. وجه اول، نفوذ در جریان اصولگرایی است تا با شکاف ناشی از آن، مهرههای سفید خود را به مجلس نهم وارد نماید. وجوه دیگر آن تحریم انتخابات بود تا علاوه بر کاهش مشارکت مردم، خود را با تحریمهای امریکا و اروپا همسو نشان دهند.
استراتژی کاهش مشارکت جریان غیراصولگرا با تاکتیک نفوذ - تحریم در مرحله اول توانست حلقه انحرافی را با خود همراه سازد و در مرحله دوم جریان اصولگرا را مجبور به رقابت داخلی نماید. آنها امیدوارند در مرحله سوم با فرستادن مهرههای سفید خود به مجلس نهم یا فروکاستن از مشارکت مردمی، شکست فتنه 88 را به پیروزی تبدیل نمایند. گرچه این پیروزی، شریکی به نام حلقه انحرافی داشته باشد.
جریانهای اصلی غیراصولگرا عبارتند از:
1- مدعیان اصلاحطلبی
ریشه اصلی این جریان سیاسی تحت عنوان گروههای موسوم به خط امام در دهه اول انقلاب است که طی همکاری با گروههای اپوزیسیون تبدیل به جبهه دوم خرداد شد که با شعار اصلاحطلبی پس از دوم خرداد سال 1376 اعلام موجودیت کردند. گرچه این جریان شامل 18 گروه سیاسی بود. این جریان پس از پیروزی سیدمحمد خاتمی در انتخابات ریاستجمهوری ششم و هفتم، روندی افراطی پیشه کرد و تحت تأثیر رو به افزایش اپوزیسیون، در تیرماه 1378 به تقابل با نظام پرداخت. این جریان پس از عدم اقبال مردم به آنها در انتخابات شورای دوم، مجلس هشتم و ریاستجمهوری نهم، به فتنه 88 در انتخابات ریاستجمهوری دهم متوسل شد.
در حال حاضر و در آستانه انتخابات مجلس نهم این جریان به سناریوی سهگانه مشارکت با مهره سفید، تحریم منفعل انتخابات و تحریم فعال انتخابات پرداخته است. سناریوی مشارکت با مهرههای سفید، در حال حاضر توسط جبهه مردمسالاری، حزب اسلامی کار و ائتلاف مردمی اصلاحطلبان رهبری میشود. در این میان تحریمگران منفعل در انتخابات(طیف خاتمی - خوئینیها) و تحریمگران فعال انتخابات( موسوی و کروبی)، قدرت ایجاد تحرک و جذب بدنه اجتماعی همسو با خود را ندارد؛ زیرا این بدنه از یک سو به شدت دچار ریزش شده و مابقی بدنه نیز به دنبال افراد ساختارشکن است.
2- کارگزاران
گرچه افراد کارگزارن همواره دنبالهروی مدعیان اصلاحطلبی بودهاند، اما سعی داشتهاند به نحوی ارتباط خود را با پدر معنوی کارگزارن یعنی آقای هاشمیرفسنجانی نیز حفظ کنند. ابتدا به نظر میرسید این حزب در انتخابات نهم مجلس شرکت نماید، اما پس از مشخص شدن موضع خاتمی به آنها پیوست و راهکار استفاده از مهرههای سفید را دنبال کردند، تا در صورت مشاهده شدت شکاف در جریان اصولگرایی به صحنه رقابت وارد شوند. البته لازم به ذکر است که این جریان بیشتر به دنبال مشارکت حداقلی است.
3- حلقه انحرافی
این باند سیاسی مورد سرزنش دوستداران دولت نهم قرار گرفتند. گرچه حلقه انحرافی تلاش نمود تا انتخابات را به فضای دو قطبی تبدیل کند، اما پروژه سیاسی کسب اکثریت نمایندگان مجلس و دستیابی به ریاستجمهوری یازدهم، آنها را آماده همکاری همهجانبه با طیف اپوزیسیون نموده است.
ب- آرایش سیاسی جریانهای اصولگرا:
گرچه ریشه جریان اصولگرایی به گروههای مکتبی و انقلابی معتقد به امام راحل طی پیروزی انقلاب اسلامی و بعد از آن باز میگردد اما اعلام رسمی آن به سالهای پس از وقایع تلخ 18 تیر 1378 مربوط است. آنها با عبرتگیری از عملکرد اپوزیسیونی جریان غیراصولگرا، خصوصاً در اجرای استراتژیهای فشار از پایین و چانهزنی در بالا، استراتژی خندق و استراتژی جلالت که با هدف جدایی دین از دولت صورت میگرفت، اقدام به هماهنگی میان نیروهای ولایتمدار نمودند تا از این طریق به مقابله با عملکرد افراطی جریان غیراصولگرا بپردازند.
اصولگرایان در دومین انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا با تابلوی آبادگران ایران اسلامی وارد شدند و با استفاده از اصولگرایان گمنام توانستند 100 درصد کرسیهای شورای اسلامی تهران و 64درصد کرسیهای شوراهای اسلامی شهر و روستای کشور را نصیب خود نمایند.
اصولگرایان با فراز و نشیب زیادی در انتخابات مجلس هفتم، ریاستجمهوری نهم، خبرگان سوم، شورای شهر سوم، مجلس هشتم و ریاست جمهوری دهم، بار دیگر موفق شدند جریان غیر اصولگرا را به محاق فرو برند. البته این فراز و نشیبها سرانجام به انسجام نفوذیهای غیراصولگرا و تشکیل حلقه انحرافی منجر شد.
اصولگرایان با عبور از حلقه انحرافی، استراتژی خود را در انتخابات مجلس نهم مبنی بر حضور پرشور مردم و رقابت سالم قرار دادند. آنها به خوبی میدانند، رقابت میان اصولگرایان، امکان ورود مهرههای سفید جریان غیراصولگرا و ورود نامزدهای حلقه انحرافی را تسهیل مینماید اما این وضعیت از یکسو به مشارکت حداکثری دامن زده و استراتژی اصلی امریکا و جریان غیراصولگرا را خنثی میکند و از سوی دیگر امکان تغییر آرایش سیاسی کشور از مدل اصولگرا - غیر اصولگرا به مدل اصولگرا - آرامانگرا را امکانپذیرتر خواهد نمود.
نویسندگان این بیانیه با اشاره به اینکه «جریان اصولگرا هر قدر به انتخابات 12 اسفند نزدیکتر میشود شاهد رقابتی متکی بر تعدد لیستهایی همچون جبهههای متحد، پایداری، بصیرت و بیداری، ایستادگی و...) است.» ابراز عقیده کرده است: اما جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری انقلاب اسلامی اصلیترین آنها هستند؛ زیرا پشتوانه گروههای مرجع حوزوی (آیتالله مهدوی و آیتالله محمد یزدی برای جبهه متحد) و (آیتالله مصباح و آیتالله خوشوقت برای جبهه پایداری) و پشتوانه گروههای مرجع دانشگاهی (احمد توکلی برای جبهه متحد) و (لنکرانی برای پایداری) را دارند.
در این بیانیه با بیان اینکه «در این میان آیتالله مصباح بسان عمار یاسر به شبههزدایی و حمایت بیچون و چرا از مقام معظم رهبری پرداختند» آمده است: قرارگاه عمار معتقد است مردم آگاه، انقلابی و همیشه در صحنه، مرکب از همه کسانی که به احمدینژاد و موسوی رأی داده بودند و آوردگاه نهم دی 1388 را در پایان بخشیدن به فتنه 88 ایجاد کردند، این بار هم آگاهانه پیچ بیتأثیر ساختن فتنه 88 را با عدم رأی به جریان غیراصولگرا تکمیل مینمایند و رقابت سالم بین دو گروه اصلی اصولگرا را اجرا مینمایند تا از این طریق آرایش سیاسی اصولگرا - آرامانگرا جایگزین آرایش سیاسی قبلی گردد.
قرارگاه عمار با تاکید بر اینکه «رقابت سالم در عمل، رأی به افراد اصلح است» در این بیانیه معیارها و شاخصهای برخی جریانهای اصولگرا از جمله؛ جبهه متحد اصولگرایان و جبهه پایداری اسلامی را برشمرده و شاخصهای نماینده اصلح با اشاره به دیدگاههای حضرت امام خمینی(ره) و حضرت آیتالله خامنهای را به ترتیب زیر برشمرده است:
1- ولایتمدار بودن و اطاعت محض از فرامین و منویات ولی فقیه
نماینده اصلح، ولایت فقهاء را در امتداد ولایت پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) میداند؛ لذا به هیچوجه ولی فقیه را محدود به قانون اساسی ندانسته و مشروعیت او را از خداوند متعال میداند، از این رو اطاعت محض از فرامین و منویات ولی فقیه را جزء واجبات شرعی خود میداند.
2- انقلابی و آرمانگرا بودن
نماینده اصلح، انقلابی ماندن را در چارچوب آرمانگرایی، و آرمان خود را همواره در اسلام ناب محمدی(ص) دنبال میکند. اسلام ناب در واقع محور مرکزی گفتمان امام(ره) است.
3- عدم وابستگی به جریانهای قدرت، ثروت، انحراف و فتنهگر
نماینده اصلح باید با بصیریت، حضور و عمل بموقع، موضع روشن در قبال فتنه 88 و حلقه انحرافی داشته باشد.
4- جدیت در مبارزه با فساد
مبارزه با فقر و فساد و تبعیض از مواردی است که نماینده اصلح باید در آنها جدیت داشته باشد.
5- ضدیت با استکبار و شجاعت
6- کارآمدی
نماینده کارآمد اولاً نیازهای واقعی مردم را در سطح ملی میشناسد و به اصطلاح دردآشنای مردم است، ثانیاً قوانینی در راستای گرهگشایی از این مشکلات و نیازها به تصویب میرساند.
7- صراحت در بیان حق و دفاع از حقوق مردم
اولین کار نماینده اصلح دفاع از حقوق مردم است، زیرا نماینده این مردم است؛ لذا باید در بیان حق و دفاع از حقوق مردم صراحت داشته باشد.
8- جدا بودن از سیاسیکاری
اگر نماینده دل به دنیا بدهد، به سیاسیکاری روی میآورد و امکان صراحت در بیان حق و دفاع از حقوق مردم از وی صلب میشود.
9- داشتن بصیرت و شعور سیاسی
بصیرت و دشمنشناسی در سالهای اخیر واژهای مورد توجه امام خامنهای(مد ظله العالی) بوده است.
10- سادهزیستی و حسن سابقه
نماینده اصلح باید سادهزیست، سادهپوش و سادهخور باشد تا اسیر دلبستگیها نشود.
11- عدالتطلبی همراه با توسعه
نماینده اصلح باید همراه با توسعه عدالتطلبی را دنبال کند تا توسعه به توزیع فقر در جامعه منجر نشود.
منبع:نسیم
|