ناگفتههايي از استراتژيهاي مشترك غرب و جريان فتنه
0 0 |
روز شنبه سوم دي با آغاز ثبت نام از كانديداهاي انتخابات مجلس نهم، رسماً زنگ آغاز فعاليتهاي انتخاباتي زده شد و صفبنديها نيز بهطور جديتري در حال شكلگيري است. به گزارش رجانيوز، فارغ از رقابتهاي ميان گروهها و جريانهايي كه در چهارچوب نظام فعاليت ميكنند، قرائن و شواهد حكايت از سناريوي دشمن براي انتخابات ايران دارد كه به تعبير رهبر معظم انقلاب، اين سناريو،" سر و تهدار" و حسابشده نيز هست. در اين زمينه، برخي كارشناسان معتقدند غرب با افزايش تجربههاي خود از فتنه 88 و آزمودن آنها در انتخابات اخير روسيه، قصد دارد همين نسخه را در جريان انتخابات مجلس نهم ايران پياده كند. بر اساس مدل" روسي فتنه" ، طراحي براي ناآراميها از شهرهاي كوچك با توجه به تكثرهاي قومي و مذهبي آغاز و سپس به شهرهاي بزرگ و تهران منتقل ميشود. اگرچه اين سناريوي ميداني پس از حماسه 9 دي و واكسينه شدن جامعه در مقابل ميكروبهاي سياسي احتمال موفقيت زيادي ندارد اما بر اساس كُدهاي آشكار و پنهان متعدد، سرويسهاي غربي بهويژه امريكا و انگليس تداركهاي زيادي ديدهاند و در اين زمينه همچنانكه هميشه به جريان وابستهگراي داخل ايران بهعنوان بازوي اجرايي خود نگاه ميكنند، در سناريوي خود براي اين جريان نيز نقش ويژهاي تعريف كردهاند. راهبردهاي اصلي دشمن در قبال انتخابات ايران،" سياهنمايي" ،" ايجاد نااميدي و بياعتمادي در مردم نسبت به آينده و اجراي قانون و انتخابات سالم" ،" ناكارآمد نمايي الگوي حكومتي جمهوري اسلامي" بهمنظور" كاهش مشاركت حداكثري و جلوگيري از الهامبخشي ايران براي كشورهاي دستخوش بيداري اسلامي" و در نهايت، ايجاد زمينه براي اجراي" مدل روسي فتنه و اردوكشيهاي خياباني" است. پمپاژ اخبار منفي اجتماعي و اقتصادي در رسانهها، القاي نبود فضا براي مشاركت و مسائلي از جمله رد صلاحيتها، نامهنگاريهايي از جمله نامهي ابراهيم يزدي به راشد الغنوشي مبني بر ناكارآمدي اداره جامعه بر مبناي مدل" ولايت فقيه" و نامهي مصطفي تاجزاده در زمينه ترويج مدل حكومتي" تركيه" برخي از تاكتيكهاي تعريف شده براي اجراي اين راهبردها است. در اين ميان، جريان داخلي فتنه كه تا پيش از اين، براي حضور در انتخابات، گزينههايي مانند" تحريم" ،" مشاركت فعال" و" مشاركت مشروط" را عنوان كرده بود، اكنون گزينه" عدم مشاركت فعال" را انتخاب كرده است تا بر اساس آنچه كه تاجزاده پيغام داده است، يك بازي دو سر برد را تعريف كرده باشد. بر اساس اين گزينه،" مشاركت فعال" نفي ميشود اما اصل" مشاركت" منتفي نيست تا مهرههاي سفيد يا خاكستري منتسب يا نزديك به جريان فتنه كه امكان عبور از فيلترهاي نظارتي براي آنها وجود دارد، بدون حساسيت فعاليت تشكيلاتي، اقدام به ثبتنام و حضور در انتخابات كنند. بنابراين، هم اين جريان از ساختار حاكميت حذف نميشود و همهي طيفهاي آن به جريان اپوزيسيون فاقد صلاحيت فعاليت سياسي تبديل نميشوند و هم زمينه براي اعمال نفوذ از طريق ابزارهاي حاكميتي را از دست نميدهند. اما موضع اعلامي جريان داخلي فتنه كه كاملاً نيز در چهارچوب سناريوي غرب تعريف ميشود،" عدم مشاركت فعال" نيست، بلكه با يك پيوستگي معنادار بر روي" تحريم" و" مشاركت مشروط" تأكيد ميشود و هر يك از اين شعارها، بهدنبال برجسته كردن برخي از پيامها است كه اگرچه هدفگذاري داخلي نيز دارد اما عمدهي گروه هدف و مخاطب آن، در خارج از ايران بهويژه با توجه به تحولات منطقه و القاي ناكارآمدي مدل" جمهوري اسلامي" است. گزينه تحريم، تنها كاركرد رسانه اي براي تخريب وجهه جنبه مردم سالاري نظام ايران و جلوگيري از الهامبخشي ايران در تحولات منطقهاي دارد. در عين حال، گزينه" مشاركت مشروط" نيز از حيث تبليغاتي كاركرد مشابهي با" تحريم" دارد كه افرادي مانند خاتمي و موسوي خوئينيها بهطور جدي آن را دنبال كرده و هاشمي رفسنجاني نيز بهتازگي در اين زمينه اظهارنظري كرده است تا بر خلاف آنچه كه اختلاف ميان او و خاتمي بر سر اين مسئله عنوان ميشد كه هاشمي قصد دارد طيفي از نزديكانش را تحت يك ليست واحد براي انتخابات سازماندهي كند، وي نيز شرطهايي را بهطور ضمني حداقل در مقطع كنوني مطرح كرده باشد. كاركرد اين گزينه نيز مشابه تحريم است تا در شرايطي كه كشورهاي منطقه با اعتراضهاي گسترده مردمي مواجه هستند و برگزاري يك انتخابات با شكوه در ايران، گام بزرگي براي تثبيت هرچه بيشتر هژموني جمهوري اسلامي در خاورميانه است و نقش يك كاتاليزور قوي براي هرچه بيشتر الگو شدن جمهوري السلامي را ايفا ميكند، از اين اتفاق جلوگيري شود. در عين حال، طرف غربي نيز سه طرح مشخص براي همافزايي با جريان داخلي فتنه و پژواك دادن به پيامهايي كه آنها از داخل ايران ارسال ميكنند، آنهم در شرايطي كه تحولات منطقه اعم از بيداري اسلامي و عراق، به سود انقلاب اسلامي در جريان است، در نظر دارد: الف: جلوگيري از هرچه بيشتر شدن الگوي جمهوري اسلامي و تخريب وجههي آن؛ ب: تحريمهاي سنگين كه مستقيماً مردم ايران را هدف قرار بدهد؛ ج: مشغول سازي ايران به درون خود از طريق بهكارگيري گزينههاي مختلف؛ تشديد جنگ رسانه اي عليه ايران، تبليغ در افكار عمومي كه ايراني ها به دنبال ساخت سلاح هسته اي هستند، تقويت گروههاي ضد ايراني در كشورهاي قيام كننده مثل تونس، ليبي و مصر -بهويژه- تحركات برخي گروههاي تروريستي و بيانيه هاي تهديد آميز عليه ايران، گزارش مغرضانه احمد شهيد به عنوان گزارشگر ويژه سازمان بين الملل و تحريم هاي اقتصادي كه مستقيماً جامعه ايراني را هدف قرار مي دهد، شامل تحريم بانك مركزي و نفت ايران و تبليغات مخرب از وجهه اقتصادي و بحراني نشان دادن وضعيت اقتصادي در درون ايران، تنها بخشي از اين برنامهها است. در اين ميان، دميدن بر گزينه" تحريم انتخابات" كه از جانب بخشي از جريان فتنه مانند مجرمان و محكومان فتنه، احزاب منحله مشاركت و مجاهدين، جريان متواري و خارجنشين فتنه و بهطور كلي از سوي طيفي دنبال ميشود كه اميدي براي پذيرش آنها در داخل نظام بهدليل رفتارهاي ساختارشكنانه ندارد، بازي در برنامهي اول غرب است و اخبار مربوط به اين طيف از جمله" تحريم" نيز بهطور مستمر و پر حجم در رسانههاي خارجي بازنشر داده ميشود. هدف از انتشار وسيع اين اخبار اين است كه تصويري براي مخاطبان بسازند كه انتخابات آيندهي مجلس ايران بدون حضور منتقدان و قشر وسيعي از مردم معترض برگزار خواهد شد و يك انتخابات فرمايشي و بدون حضور جناح هاي منتقد خواهد بود. برنامهي ديگر غرب براي ايران در شرايط فعلي منطقه، شامل تحريمهاي سنگين اقتصادي است كه مستقيماً مردم را هدف قرار مي دهد تا با تكميل كردن اين برنامه از سوي جريان داخلي از طريق سياهنماييهاي رسانهاي و ايجاد نارضايتي در مردم، از مشاركت در انتخابات كاسته شود. در عين حال، بر اساس برنامه سوم غرب، بايد پروژه" مشغول سازي" نيز در فاصله حدود 50 روز مانده به انتخابات با يك حركت جدي فعال شود. فعالسازي اين پروژه با ايجاد ناآرامي در دانشگاهها در روز 16 آذر برنامهريزي شده بود كه در هيچيك از دانشگاههاي كشور زمينه براي آن ايجاد نشد و بهنظر ميرسد سرويسهاي دشمن با نااميدي از فعالسازي پروژه مشغولسازي با ابزارهاي مدني، قصد اجراي برنامههاي تروريستي و خرابكاري را دارند.
منبع:598 (سايت)
|