سه هدف عمده غرب از القاي جنگ قدرت در آستانه انتخابات مجلس ايران
1 اسفند 1390 |
راهبرد قدرت های معاند غربی برای تاثیرگذاری در انتخابات نهمین دورهي مجلس را می توان در سه سطح؛ نهادهای حاکمیتی جمهوری اسلامی، جناح ها و احزاب سیاسی، مردم و یا افکار عمومی ارزیابی كرد. در سطح نهادهای حاکمیتی، تفسیر انتخابات مجلس به عنوان محل و موضوعی برای جنگ قدرت، در سطح جناح ها و احزاب سیاسی تلاش برای تحریم و انشقاق و در سطح مردم از طریق ایجاد یاس و ناامیدی و بدبینی به کارآمدی مجلس، مهمترین شیوه های تاثیرگذاری بیگانگان بر انتخابات مجلس و تبدیل آن به چالشی سیاسی امنیتی برای نظام است.
رجانيوز تا انتخابات مجلس، در سلسله گزارشهاي راهبردي به برنامههاي دشمن براي انتخابات آينده، شرايط داخلي و خارجي كشور ميپردازد.
به اختصار این راهبردهای دشمنان نظام در سه سطح مورد بررسی می شود که تحلیل کوتاه حاضر به راهبرد بیگانگان در سطح اول می پردازد:
راهبرد یک؛
بزرگ نمایی اختلافات فکری و سیاسی بین ارکان جمهوری اسلامی به عنوان جنگ قدرت
مهمترین راهبرد قدرت های غربی در آستانهي انتخابات مجلس، ارائه تحلیل ها و تهیهي گزارش های متعدد در سطح نظام رسانهای و مراکز مطالعاتی خود برای اثبات وجود اختلاف و تنش بین نهادهای حاکمیتی به ویژه بین مقام معظم رهبری و رئیس جمهور، بین دولت و سایر قوا، درون جبههي اصولگرایان و بین روحانیت و دولت، بین بسیج و سپاه با دولت در موضوع انتخابات است.
رسانه های بیگانه از طریق رصد دقیق و حرفه ای سخنرانی ها، مواضع و رفتارهای شخصیت ها، مسوولان و نهادهای حاکمیتی و حتی جناحها و احزاب سیاسی به دنبال القاي این ایده و دیدگاه هستند که انتخابات اسفند ماه امسال در تعیین موازنه قدرت در بین نهادهای حاکمیتی فرصتی سرنوشت ساز است.
تحلیل زیر که در سایت های متعدد اینترنتی بی بی سی و صدای امریکا و مصاحبه های تلویزیونی گوناگون تکرار شده، نشانگر اهمیت انتخابات برای بیگانگان برای ایجاد سوءظن و بدبینی بین کارگزاران نظام است و صریح ترین بیان برای القاي جنگ قدرت و منازعه تمام عیار در درون حاکمیت جمهوری اسلامی تلقی می شود:
«احمدی نژاد از اینکه به او نگاه ابزاری شود، تنفر دارد. او می داند تا کنون جاده صاف کن رهبری و اصولگرایان بوده و به خوبی می داند که همین اصولگرایان، قرار است کاسه کوزه هر آنچه را كه در این سالها گذشته است، بر سر او خراب کنند. این اتفاق نخواهد افتاد مگر آنکه او عرصه قدرت را ترک کند. معنای دیگر این سخن آن است که برای ماندن در قدرت، تسخیر مجلس نهم ضروری است.»
یا این جمله که به نقل قول از مقامات امنیتی و اطلاعاتی توسط بیشتر رسانه های معاند غربی بیان شده، در صدد بحرانی نشان دادن فضای سیاسی- انتخاباتی در ایران است:
«وزير اطلاعات ايران گفتهاست، انتخابات نهمين دوره مجلس "حساسترين" انتخابات در عمر جمهوری اسلامی است و جريانهای "فتنه، انحرافی و اصلاحطلبان" اهداف مشترکی برای مقابله با آيت الله علی خامنهای، رهبر ايران، دنبال میکنند.»
همچنین یکی از شگردهای تبلیغاتی رسانه های غربی ایجاد تصور وجود تنش و چند دستگی و به عبارتی جنگ قدرت در بین طیف های مختلف اصولگرا است. آنها در صدد القاي این دیدگاه در میان مردم هستند که وحدت اصولگرایان در گذشته نه به خاطر ارزشهای انقلاب و نظام، بلکه به خاطر سهم خواهی در قدرت و مجلس بوده و به همین دلیل در آستانه انتخابات مجلس نهم با وجود تلاش های فراوان رئیس مجلس خبرگان و دیگر مقامات متنفذ سیاسی و مذهبی دچار فروپاشی شده است. مطلب زیر از پایگاه خبری- تحلیلی بی بی سی در اواخر آذر ماه به عنوان یکی از دهها تحلیل و گزارش در این چارچوب می تواند مد نظر قرار گیرد:
اعلام موجودیت جبهه پایداری در کنار فعالیت متمایز جبهه ایستادگی، احتمال وحدت اصولگرایان و ارائه لیستی واحد از سوی گروه ۸+۷ را کاهش می دهد و چالشی جدی برای آن ایجاد می کند. این اتفاق، این گمانه را تقویت می سازد که اصلاح طلبان و جریان نزدیک به آقای احمدی نژاد مجوز مشارکت در رقایت های انتخاباتی را پیدا نخواهند کرد. حوزه منازعه در انتخابات مهندسی شده محدود به بازیگری بخش های سنتی و جدید و یا میانهرو و تندروی اصولگرایان همراه با نیروهای حاشیه ای این جریان و با مشارکت "شبه اصلاح طلبان" خواهد شد... زمینه سازی برای فعالیت ناگهانی جبهه پایداری بیانگر اراده ای است که مستقل از اصولگرایان در صدد فتح اکثریت کرسی های مجلس نهم است.
روح الله حسينيان از اعضای "جبهه پايداری" اعلام کرده که اگر اصلاحطلبان سازماندهی شده در انتخابات حضور نيابند، ائتلاف همه احزاب و گروه های جناح حاکم منتفی است و لازم نمیدانيم يک گروه، ليستی ارائه کند و همه موظف به تبعيت باشد. بر این مبنا به نظر برخی شخصیت ها، جبهه پایداری "به خاطر تمايلات افتراقی" اکنون به يکی از دغدغههای اصولگرايان در انتخابات تبديل شده است.
از طریق این شانتاژهای خبری- تحلیلی اميد بیگانگان اين است كه در آستانه انتخابات مجلس در ايران منازعه قدرت و تنش بین نهادها، کارگزاران نظام و درون جناح اصولگرا تا حداكثر ممكن افزايش پيدا كند. بهويژه امريكاييها دريافته اند كه بحراني كردن فضا بخشي از بازي سياسي برخي جريان هاي سياسي در ايران است.
بر مبنای تحليل هاي منابع غربي و مفسران امور ايران در امريكا، افزايش منازعه قدرت در رأس حاکمیت جمهوری اسلامی چند تاثیر مهم خواهد داشت:
اول اينكه موجب مي شود روند رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی و پیشبرد اهداف و پروژه های کلان ملی مانند طرح هدفمندی یارانه ها تحت الشعاع منازعات سیاسی قرار گیرد. براي تقویت همین چالش است كه امريكايي ها و اروپاییها اخيراً تحريم هاي خود را روي حوزه هايي متمركز كرده اند كه تصور مي كنند بيشترين مقدار نارضايتي در ايران را به دنبال خواهد داشت (تحريمهای بانک مرکزی، تحریم سرمایه گذاری در صنایع نفت کشور و حتی ایجاد محدودیت در خرید نفت، ایجاد مشکلات قابل توجه برای شرکت های هواپیمایی ايران، تحريم شرکت های بزرگ کشور و تحريم هاي بانكي).
دوم، تصور امريكايي ها اين است كه افزايش منازعه قدرت در ايران موجب خواهد شد كه جناح هاي مختلف عليه يكديگر دست به افشاگري بزنند و در اثر تشديد اين افشاگري ها به تدريج اسرار نظام برملا شود.
و سوم، تصور بیگانگان اين است كه افزايش منازعه قدرت در ايران مجال استفاده از فرصت هاي منطقه اي را از آن خواهد گرفت و براي امريكا زماني ايجاد ميكند تا بتواند حداقلي از مديريت را بر تحولات منطقه و جنبش های انقلابی عربی اعمال كند.
منبع:رجانیوز
|